چند وقت پیش شوهرم گفت ی خانومی تو روبیکا فروشگاه داره می‌خوام بهش عسل بفروشم بیا چیزی جاش بردار
راستش از اولش من حسم بهش خوب نبودسفارش دادم و اینا
دیشب رفتم تو گوشی همسرم،دیدم چت با این خانم حذف کرده دلم گواهی بد داد
رفتم تو اسکرین شات هاش ،چند تا اسکرینشو دیدم خیلی راحت و صمیمی با هم حرف زدن
بقیش الان میگم
شهر خودتونه خانومه؟
نصف شب بیدارش کردم بردمش تو اتاق گفتم قضیه چیه
اول کلی فحش داد و اینا بعدم گفت این خانم محترم به هیچی نبوده مثل تو نیست که
اینو که گفت داغ کردم دیگه بهم ریختم شلوغش کردم
تا آخرش می‌گفت هیچی نیست و این شوهر داره و کلی قسم و قرآن و آیه
زود بگو
با شوهرت مشکل یا دعوا ندارید؟؟؟؟
آها شوهرم عکس منو فرستاده بود براش
بعد هرچی بهم میگفتی زنه،پشت سرم میرفته به شوهرمم می‌گفته و ی جورایی هماهنگ بودن
زنه متاهله؟؟؟
حالا امروز اینو بهش گفتم
https://s8.uupload.ir/files/screenshot_2023-08-13-15-07-59-875_app.rbmain.a-edit_ka64.jpg
دیگه پیامام نخونده
بگید بهش پیام دادم کار خوبی کردم یا نه
اصلا حالم بد شد تاپیکتو خوندم
توروخدا زهر چشم از شوهرت بگیر
چرا همه انقد راحتو باز شدن؟باور کنین زیادی باز بودنم هیچ خوب نیست
