اوایل ازدواج بحثی بینمون شد با خانواده شوهر
منم ناخواسته هر جور رفتار کردن ، همون و عین خودشون رفتار کردم
میرفتم خونشون،ی کلام نمیگفتن خانواده ت چطورن،احوال بپرسن
منم عین خودشون،احوال خواهرشوهرمو که نبود،نمیپرسبدم
انقدررررر زورشون میومد که نگو،گله هم میکردن به شوهرم
آنقدر تکرار کردم تا یاد گرفتن اکه احوالپرسی کنن ،منم بلدم احترام بزارم