از دست باباش آه بچه یکسال رو.میزاره رو پله از یه پله افتاد زمین گوشه چشمش ورم کرده و قرمز شده بیشتر سابیده شد انگار خیلی زیاد نیس افتاد رو موکت. یه حالت خونمردگی شده چه کنم
خدا. بهم رحم کرد
دارم دق میکنم دیوونه میشم میبینمش
الان خوابید یکم یخ گذاشتم اما نمیزاشت زیاد بزارم الان خوابید براش عسل مالیدم
الان خوابید یکم یخ گذاشتم اما نمیزاشت زیاد بزارم الان خوابید براش عسل مالیدم
هیچکی نیس
اه مردا همه بی خاصیت و بی مسئولیتن اصلا هم قبول نمیکنه تقصیر این بود
یه قطره روغن (ترجیحا روغن بادام ) بمال بهش که کبود نشه
روغن زیتون داری
اتفاقیه که افتاده چرا خودتو اینقدر ناراحت میکنی عزیزم ، بهتره خونسرد باشی
روی عسل روغن بادام ندارم روغن نارگیل فیروز دارم بزنم
اگه عسل مالیدی ، دیگه بهش دست نزن بذار طفلی بخوابه
عزیزم خب اتفاقه پیش میاد اونم بالاخره باباشه دلش که نمیخواسته اینطوری بشه اینقدر حساس نباش بچه تا بخواد بزرگ بشه همه این دردسرها رو داره بالاخره زمین میخوره، مریض میشه مهم اینه که خدارو شکر به خیر گذشته و اتفاق بدتری نیفتاده
حس می کنم مادر بدی ام آه از خودم بد اومد
حس می کنم مادر بدی ام آه از خودم بد اومد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
