خونریزی در دوران بارداری می تواند هشدار دهنده باشد اما همیشه نشانه سقط جنین قریب الوقوع نیست. گاهی اوقات خونریزی علامت یک نوع نسبتاً رایج لخته خون به نام هماتوم ساب کوریونیکه.." دلیل این اتفاق کاملاً شناخته نشده است، اما چندین علت ممکن وجود دارد.
منم میخام تجربه هماتوم پشت جفت رو با شما عزیزان به اشتراک بزارم شاید بتونم به اونایی که حیلی استرس دارن کمکی کرده باشم.. اول اینکه در بیشتر موارد هماتوم یه اتفاق خیلی رایجه و اصلا و ابدا جای نگرانی نداره و در واقع این نوع هماتوم ناشی از "خونریزی در زیر یکی از غشاها (کوریون) است که جنین را احاطه کرده .اتفاقیه که در 30 درصد بارداریها میافته و دلیل مشخصی نداره..چیزایی که میگن اینه که ممکنه تهدید به سقط باشه یا باعث زایمان زودرس باشه و با باعث صدمه دیدن جفت بشه ولی هیچ کدوم ازینا قطعیت نداره و 100 درصد نیست.
خالا چیزی که من در مورد هماتوم بارداری تجربه کردم رو براتون میگم امیدوارم که استرستون کمتر بشه.. من تا هفته 13 بارداری همه چیم عادی و عالی بود و حتی هیچ حالت تهوع و ویاری هم تجربه نکردم. هفته 13 بودم و خوشحال ازینکه این 13 هفته بدون هیچ نگرانی و ویار و تهوعی گذشته. تا اینکه یه شب یعد از اینکه از پباده روی برگشنم حونه آخر شب با لکه های نسبتا روشن مواجه شدم و با ناراحتی و استرس سریع به بیمارستان مراجعه کردم که کفتن برو سونو بده یا صبر کن تا صبح. منم چون نمیخواستم بیمارستان دیگه ای جز بیمارستانی که پزشکم توصیه کرده بود برم ترجیح دادم روز بعد پیگیر قضیه بشم. بماند که کل شب رو بیدار و با تپش قلب و استرس و فکرهای منفی طی کردم..
روز بعد سریع رفتم سونو گرافی و پزشک سونوگرافی با ناامیدی به من گفت 60 درصد ساک حاملگی رو خون گرفته و هماتوم پشت جفت دارم ولی صدای قلب جنین رو شنیدم. از سونو سریع جوابو گرفتم و چون پنجشنبه بود و عملا مطب تعطیل بود به زایشگاه همون بیمارستان مراجعه کردم تا مامای بخش به پزشکم تلفنی اطلاع بدن . مامایی که زایشگاه بود سریع با ایشون تماس گرفت و نسخه ای شامل 10 تا امپول پروژسترون روزی دوتا برای من تجویز شد. و به من گفتن استراحت نسبی داشته باشم ویک هفته صبر کنم و بعد از تمام شدن امپولها به مطب مراجعه کنم.(البته گفتن اگه حالم بدتر شد یا خونریزی خیلی شدید شد سریع مراجعه کنم).
تمام روز توی اینترنت و سایتها دنبال تجربه مشابه و امیدواری بودم ولی هیچ داستانی کامل نبود و فقط استرس منو بیشتر کرد.( توصیه میکنم در اینجور مواقع قید اینترنت و وب لاگها رو کلا بزنید چون اطلاعات نادرست و توصیه های غیرعلمی زیاده توش).منم بعد از 5 روز هنوز لک بینی و حتی گاهی خونریزی در حدی که باید نوار بهداشتی استفاده میکردم و از شدت خونریزی سر درد میگرفتم داشتم. بحصوص صبحا از خواب که بیدار میشدم میدیدم چقدر خون میاد و خودتون میدونید چه حالی به آدم دست میده...
تا اینکه بعد از 5 روز رفتم مطب و توسط پزشکم سونو شدم و ضربان قلب جنین رو شنیدم و خیالم راحت شد. خوشبختانه خجم خونی که توی هماتوم بود نسبتا کمتر شده بود. بنا به توصیه پزشک قرار شد تا زمان ی که هنوز لک بینی و خونریزی دارم روزی دوتا شیاف پروژسترون 400 بصورت واژینال استفاده کنم و هم چنان استراخت نسبی داشته باشم و آسپیرین مصرف نکنم.. اینم بگم که چون من شاغلم امکان استراحت مطلق برای من وجود نداشت و من فقط در حد اینکه کارهای سنگین نکنم و از پله بالا نرم رعایت کردم. ولی طی این مدت آب میوه و شیر بادام و مایعات زیاد مصرف کردم.. ولی هنوز با وجود گذشت سه هفته هنوز لک بینی داشتم. گاهی روشن گاهی تیره. گاهی لخته خون گاهی خون تازه. یعنی از خدود هفته 13 تا اخر هفته 16 لک بینی بصورت لکه های تیره لجنی رنگ داشتم و همچنان سر کار میرفتم ولی رعایت میکردم که زیاد سرپا نباشم یا راه نرم یا کوتاه بلند نشم و حتی حمام هم در خد 7 دقیقه سریع میومدم بیرون ولی کارهای روزانه رو انجام میدادم..
اوایل هفته 17 چون شیافها تمام شده بود باید میرفتم و مجددا نسحه میگرفتم که از دکتر پرسیدم سونو انجام میده یا منتظر سونوی هفته 18 ان تی باشم. تا اینکه کم کم لک بینی من کم شد و من شیاف ها رو فقط روزانه 1 عدد استفاده میکردم و چون تاریح سونوی آنومالی 18 هفته نزدیک بود ترجیح دادم صبر کنم تا با جواب سونو برم پیش پزشکم که خداروشکر سایز هماتوم خیلی خیلی کوچکتر شده بود و پزشک سونو گفت ناچیزه و خطری نیست فعلا.