2733
2739
سلام دوستان گلم! میلاد حضرت امام رضا (ع) بر شما مبارک باشه. لطفا هر کس خاطره جالبی از زیارت امام رضا داره تعریف کنه. ممنون
من خودم عاشق امام رضا هستم. پارسال هم که میلاد امام رضا 88/8/8 بود صبح همون روز بعد از نماز صبح تو حرم عقد کردیم! آرزوم این بود که تو حرم امام رضا عقد کنم که الحمد لله برآورده شد
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



2742
2738
منم یه خاطره میگم........................................ حدود 3 سال و نیم پیش بود که من هنوز مجرد بودم و با مامان و بابام رفته بودیم مشهد............. عید نوروز هم بود و حرم هم خیلی شلوغ بود.ما ساعت 12 شب رفتیم حرم............موقعی که از ماشینمون پیاده شدیم من چادرم را از تو ماشین ورداشتم و سرم کردم و رفتیم حرم.............از قسمت بازرسی که رد شدیم من دستت را به جیب شلوارم که زیر مانتوم بود زدم و گوشی موبایلم را چک کردم که ببینم هست یا نه.خلاصه از بس عجله داشتیم حواسم پرت شد و رفتیم و منم یادم رفت که قشنگ تو جیبم را بگردم..............
از بابام که جدا شدیم که بریم قسمت خانمها برای زیارت من خم شدم که بند کفش هامو باز کنم که یهویی احساس کردم موبایلم تو جیبم نیستههههههههههههههههههه..................................رنگم شد گچ و شروع کردم به گشتن همونجا.
حالا بگرد که میگردیییییییییییییییییییییییییی.................................مامانم و بابام اومدند پیشم که چی شده؟منم گفتم که بیا که گوشی افتاد همینجا و غیب شد...............اونا هم شروع به گشتن کردند اما گوشی نبود................حالا هوا سرد بود منم مثل دیونه ها تو صحن میدوویدم و رو زمین دنبال گوشیم بودم.
بابام هم منو صدا زد و رفتیم قسمت گمشده های وسائل.....................................اینقده اونجا گوشی بودددددددددددددددددد.اما متاسفانه گوشی من نبید.........................خیلی گریه میکرد بیشتر به خاطر عکس هایی که تو گوشیم داشتم و نگران بودم اگه دست کسی باشه خیلی بد میشه............................چندتا از خادم ها هم به کمکم اومدند و یکی از اونها یه آقایی بود خیلی مهربون..با موبایل خودش چندبار موبایل منو گرفت اما کسی جواب نمیداد.حالا منم هی گریه میکردم
خلاصه که گوشی پیدا نشد و مامانم و من رفتیم واسه زیارت جای ضریح.......................اینقده اونجا گریه میکردم و امام رضا را قسم دادم که همه خانمهای اطرافم هم با من دعا میکردند که گوشیم پیدا بشه............چون عکس هایی که توش بود همه مال مهمونی و مجالس بود و مال خودم بود..........یهویی دیدم از وسط جمعیت خانمها یکی اومد و بهم گفت که به جای گریه کردن پاشو یه دو رکعت نماز بخون و امام رضا را قسمش بده.منم بلند شدم و خوندم...................یه خانومه هم بود مال اصفهان بود اونم برام دعا میکرد و با گوشیش چندبار موبایل منو گرفت که جواب نمیداد گوشیم.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687