سلام به خانومهای گل
امیدوارم که همه تون به مراد دلتون برسین و همه مون از این رحمت خدا دریغ نمونیم......الهیییییییییییییییییی
من آزمایش خونم ++++++++++++++شد خدا جان شکرت
باورتون نمیشه هر دقیقه و هر ثانیه مگم شکرت خدا جان شکرتتتتتتتتتتت
وقتی رفتم آزمایش بدم تو آزمایشگاه همه تعجب کرده بودن که من آی یو آی کردم اما چرا نیو مدم آزمایش بدم البته خیلی منو ترسوندن و گفتن چرا دیر اقدام کردی که منم گفتم چون حالتهای پری رو داشتم منتظر بودم پری بشم اخه من 11 روز از وقت پریم گذشته بود اما به حساب دکتر باید حدود دو هفته پیش میرفتم آزمایش میدادم.
خودم تا زمانی که میخواست همسرم بره جواب آزمایشو بگیره دل تو دلم نبود و تواین فاصله چون همش فکر میکردم که الان جواب منفی هست و منم اصلا این سری نمی تونستم با این قضیه کنار بیام و میدونستم اگه منفی بشه منم حتما سکته میکنم چون بچه خیلی ناامید بودم و از این همه دوا درمون.....از نظروحیم خیلی خراب بودم خلاصه تو این 3 ساعت نمیدونیین چی به من گذشت ولی همش یا نماز میخوندم یا قرآن .....نماز امام زمان خوندم و ازش خواستم شفاعتمو پیش خدا بکنه و باورتون نمیشه تو این 3 ساعت اینقدر گریه کرده بودم که حد نداشت .....
بعد از سه ساعت که زنگ زدم به همسرم گفتم چی شد تورو خدا زود برو اونجا تعطیل میشه اونم فقط گفت تو صلوات بفرست من الان میرم....
خلاصه نگو آقا گرفته بوده و رفته بوده برای من چیزی بخره .......
بعد که ساعت 7 بود اومد تا وارد شد دیدم دستش شیرینی منم تسبیح به دست و تند تند صلوات میفرستمو گریه ... سری بلند شدم گفتم چی شد الکی شیرینی گرفتی اونم اومد جلو داد گفت مبارگه منم تو همون حالت گریه گفتم برگمو اول بده دروغگو تا گفتم زد زیر گریه و برگ رو داد تا دیدم با صدا بلند که من تا حالا هیچ وقت پیش اون با صدای بلند گریه نکرده بودم .....
خلاصه اونم تند اشکامو پاک میکرد میگفت دیونه خوشحال باش دیگه مامان شدی و لی دوتا ایمون چند دقیقه همینطوری داشتیم گریه میکیردیم تا اینکه گفت برو قرآن ببوس و از خدا تشکر کن که منم کردم و گریه .......
هر کار میکردم نمی تونستم جلوی گریمو بگیرم بعدش دوتا ایمون نماز شکر خوندیم رفتیم حرم بخدا بچه تا چشم به گنبد حرم افتاد برای همه شما ها دعا کردم از ته دلم برا ی همه اونایی که مثل من ناامید هستن خیلی دعا کردم و گفتم به همه ما رحم کن و امام رضا شفاعتمون پیش خدا بکنه.....
شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
خلاصه اینم بود بهترین لحظه زندگیم که اینقدر خوشحال بودم .......
انشالله همون این لحظه رو ببنیم و تو خاطرات زندگیمون ثبت کنیم......................
یا خدا به همه ما رحم کن و برای تک تکمون معجزه کن خدا جان ..................
امیدوارم که همه تون به مراد دلتون برسین و همه مون از این رحمت خدا دریغ نمونیم......الهیییییییییییییییییی
من آزمایش خونم ++++++++++++++شد خدا جان شکرت
باورتون نمیشه هر دقیقه و هر ثانیه مگم شکرت خدا جان شکرتتتتتتتتتتت
وقتی رفتم آزمایش بدم تو آزمایشگاه همه تعجب کرده بودن که من آی یو آی کردم اما چرا نیو مدم آزمایش بدم البته خیلی منو ترسوندن و گفتن چرا دیر اقدام کردی که منم گفتم چون حالتهای پری رو داشتم منتظر بودم پری بشم اخه من 11 روز از وقت پریم گذشته بود اما به حساب دکتر باید حدود دو هفته پیش میرفتم آزمایش میدادم.
خودم تا زمانی که میخواست همسرم بره جواب آزمایشو بگیره دل تو دلم نبود و تواین فاصله چون همش فکر میکردم که الان جواب منفی هست و منم اصلا این سری نمی تونستم با این قضیه کنار بیام و میدونستم اگه منفی بشه منم حتما سکته میکنم چون بچه خیلی ناامید بودم و از این همه دوا درمون.....از نظروحیم خیلی خراب بودم خلاصه تو این 3 ساعت نمیدونیین چی به من گذشت ولی همش یا نماز میخوندم یا قرآن .....نماز امام زمان خوندم و ازش خواستم شفاعتمو پیش خدا بکنه و باورتون نمیشه تو این 3 ساعت اینقدر گریه کرده بودم که حد نداشت .....
بعد از سه ساعت که زنگ زدم به همسرم گفتم چی شد تورو خدا زود برو اونجا تعطیل میشه اونم فقط گفت تو صلوات بفرست من الان میرم....
خلاصه نگو آقا گرفته بوده و رفته بوده برای من چیزی بخره .......
بعد که ساعت 7 بود اومد تا وارد شد دیدم دستش شیرینی منم تسبیح به دست و تند تند صلوات میفرستمو گریه ... سری بلند شدم گفتم چی شد الکی شیرینی گرفتی اونم اومد جلو داد گفت مبارگه منم تو همون حالت گریه گفتم برگمو اول بده دروغگو تا گفتم زد زیر گریه و برگ رو داد تا دیدم با صدا بلند که من تا حالا هیچ وقت پیش اون با صدای بلند گریه نکرده بودم .....
خلاصه اونم تند اشکامو پاک میکرد میگفت دیونه خوشحال باش دیگه مامان شدی و لی دوتا ایمون چند دقیقه همینطوری داشتیم گریه میکیردیم تا اینکه گفت برو قرآن ببوس و از خدا تشکر کن که منم کردم و گریه .......
هر کار میکردم نمی تونستم جلوی گریمو بگیرم بعدش دوتا ایمون نماز شکر خوندیم رفتیم حرم بخدا بچه تا چشم به گنبد حرم افتاد برای همه شما ها دعا کردم از ته دلم برا ی همه اونایی که مثل من ناامید هستن خیلی دعا کردم و گفتم به همه ما رحم کن و امام رضا شفاعتمون پیش خدا بکنه.....
شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
خلاصه اینم بود بهترین لحظه زندگیم که اینقدر خوشحال بودم .......
انشالله همون این لحظه رو ببنیم و تو خاطرات زندگیمون ثبت کنیم......................
یا خدا به همه ما رحم کن و برای تک تکمون معجزه کن خدا جان ..................
