من مبتلا به شیرین ترین بیماری جهان هستم احتمالا در این جهان مورچه ها من را بیشتر از شما دوست دارند عده ای از درد من نانی میخورند هم دردانم پیر زنانی فرتوت هستند در بیست سالِ زندگی اَم هزاران هزار بار انسولین زده ام درحالی که نه شجاع هستم و نه قوی اتفاقا بیدی هستم که با هر بادی میلرزد من فقط مجبور هستم بر خلاف تصورتان در ایجاد بیماری ام هیچ نقشی نداشتم ولی بارها بابت آن سرزنش شدم، اکنون قطعا این را می دانم که عذاب کشیدن بابت چیزی که هیچ نقشی در به وجود آمدنش نداشتم سخت ترین چیزی بود که می توانستم در طول زندگی تجربه کنم از لحظه لحظه ی حسرت های زندگی ام مینویسم از نون خامه ای های پشت شیشه ی شیرینی فروشی پاستیلای رنگی رنگی آب نباتای پرتقالی شیرطالبیِ غلیظ مربای آلبالو شیرین پلو سیب زمینی سرخ کرده با سس کچاب از باقلوا از بستنی و از خندیدن که هیچ کدام در زندگیِ من نقشی نداشتند دوست عزیز من سلام صرفا جهت یادآوردی تو سیندرلا نیستی هیچ پسری برای پیدا کردنت کفشتو پای کل دخترای شهر نمیکنه بلکه باهاش ازدواج کنی و از بدبختی نجات پیدا کنی و همینطور امپراطور کوزکو نیستی که وقتی گند زدی پاشا برای برگردوندن همه چیز به شرایط عادی تلاش کنه تو توی انیمیشن جنی و دوازده پرنسس زندگی نمیکنی که یه سرزمین از کف اتاقت باز بشه از مشکلاتت فرار کنی ما جوگاردنری نداریم که متقاعدمون کنه زندگی قشنگه(روح)و بینگ بانگی نداریم که برای شاد بودنمون خودشو به دست فراموشی بسپره(#واقعیت)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
درمن یک تیمارستان وجود دارد یک تیمارستان با هفتاد تختخواب هفتاد تختخواب با هفتاد دیوانه و سخت ترین کار دنیا را من میکنم زمانی ک ازمن میپرسند خوبی؟ ومن باید یک تیمارستان هفتاد تختخوابی را ارام کنم و با متانت صادقانه ای بگویم بله امروز خیلی خوبم ....🤍دیدم ک برنداشت کسی نعشم از زمین..خود نعش خود به شانه گرفتم گریستم...🖤
من نمیخوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین
من نمیخوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین
من نمیخوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین
من شیفته خوشی های ساده ام ان ها اخرین پناه جان های محزون اند ☘️ ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم.بگذار بگویند غیرمنطقی یا غیراجتماعی هستیم؛ اما به این میارزد که خودمان باشیم ؛ چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند
من نمیخوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین