من الان 16 هفته و 1 روزمه سوال اول بهترین زمان سونو آنومالی چه هفته ای هست ؟؟؟ مورد دوم من خستهههههههههههههه شدم همه همش میپرسن بچه چیه منم تعیین جنسیت نرفتم میخام همزمان با انومالی بگم جنسیت هم بگه و جدا برای جنسیت نرم اما نمیخوام فعلا به کسی غیر از مامان و خواهرم بگم خوانواده شوهرم خسته ام کردم خیلی بی شعور هستن تو این چهار ماه بارداری من ویار داشتم جایی نمیرفتم دو ماه بیشر خونه مادر شوشو نرفتم اونا هم نه یه سر به من زدن نه بهم زنگ زدن حالم را بپرسن تا من شکایتم را یه بار که اتفاقی با شوهرم رفته بودیم خونشون به مادرشوشو گفتم و حالا تازه یکی از خواهر شوشو ها زنگ زده احوالپرسی بعد از چهار ماه
سونو انومالی بین هفته ۱۸ تا ۲۲ باید باشه بهتره وسط این بازه ی زمانی یعنی ۲۰ هفتگی بری
اما هربار شوهرم میره میگه همش همه میپرسن بچه چیه من بارداریم را زود به همه گفتم که پشیمون هم شدم اما جنسیتش را نمیخوام زود به همه بگم به شوهرم میگم بهشون بگو به جای پرسیدن جنسیتش هر دو روز یه بار بگن اشااله سالم باشه نه اینکه همش بگن پسره یا دختر اما میدونم اونم چون ذوق میکنه نمیتونه تو دهنش نگه داره از طرفی گفته رفتی سونو باید بهم بگی جنسیتش چی بود از طرفی هم من نمیخوام زودی به مادر شوهری اینا بگم اصلا برای چی باید بگم اونا مگه کی به من زنگ زدند که مریم اگه کاری داری بگو مریم حالت چطوره فقط بلدند بپرسند بچه چیه مردشورشون را ببرن
حالا چرا می خوایی نگی خوب نوه شونه چه اشکالی داره
به فامیل خودم هم دوست ندارم بگم بعد همش میپرسن خب اسمش چیه خب اسمش چیه بعد هم همش شروع میکنن نظر میدن برای اسم که من اصلا حوصلشون را ندارم به مامانم و خواهرم گفتم اگه رفتم نباید به کسی بگید اما شوهرم را چ جوری کنترل کنم نمیخوام مادرشوهری اینا زودی بفهمن آخه میگن اگه بچه مشکل داشته باشه تا هفته 17 اجازه سقط میدن بعدش دیگه اجازه نمیدن هفته 20 دیر نیست؟؟
برای جنسیت هم الکی جداگانه سونو نرو تو همون انومالی دقیقشو بهت میگن در مورد زنگ زدن و حال و احوال پرسی هم برای منم همینجوری بودن حالا که اخراش شده یکی دو بار یکی از خواهرشوهرام بهم سر زده اونم بعد از شکایتی که ازشون به یکی از خواهرشوهرام کردم
خوب بازه ی زمانی سونو انومالی همینه دیگه ممکنه هفته ۱۸ بری اما یه چیزیش کامل تشکیل نشده باشه بگه برو ده روز دیگه بیاو دوباره کاری برات میشه همون ۲۰ بری بهتره
خواهرشوهر من وقتی باردار شد من اصلا نفهمیدم تو هفته 6 بچش سقط شد بازم نفهمیدم استراحت مطلق میکرد خونه مادرشوشو بازم به من کسی حرفی نزد تازه وقتی حالش خوب شده بود من از زبون دخترخاله های شوشو فهمیدم خواهرشوهر کوچیکه خواست ازدواج کنه به من نگفتن تااااااا روز بله برون برادرشوهرم که مدتها با خانواده زندگی نمیکرد و قهر بود برگشته بود اما به من نگفته بودن تا خودم یه روز عید که رفته بودیم خونه مادرشوشو دیدمش و حتی نشناختمش چون تا حالا ندیده بودمش فکر کردم مهمونه مادر شوهرم گفت اینم امیرمونه این همه اونا پنهان کاری میکنن از طرفی من براشون مهم نیستم فقط بچه براشون مهمه من از آدمهایی که فقط بچه براشون مهمه بدم میاد زنگ نزدم حال منو بپرسن با اون ویار بدی که داشتم اما همش از بچه میپرسن از شوهرم
پس این طوره من فکر میکردم تشکیل شده اما مثلا هفته 20 بزرگتر میشه بهتر پیداست پس تو میگی شاید یه چیزی تشکیل نشده باشه
ای بابا حالا جنسیتشو نفهمن دو روز دیگه میفهمن شما الان به خاطر بارداری حساس شدی ببین منم الان باردارم و تا همین هفته ی پیش اصلا نمیگفتن خرت به چند من؟؟؟!؟. حتی مادرشوهرم بارداریمو بهم تبریک نگفت ولی من بعد انومالی جنسیت رو بهشون گفتم خوب نوشونه دیگه... اونی که میبینی اول بارداری زود نمیگن بارداریم به خاطر اینه که ممکنه بچه سقط بشه برا همین میگن بزار جاش محکم بشه و قلبشو ببینی بعد بگو نه برای پنهون کاری
حالا من نمیخوام دروغ بگم شوهرم هم نمیتونه دروغ بگه اگه جنسیت معلوم شد هم نمیخوام اونا بدونن برای همین نمیدونم چکار کنم یه سری فکر کردم بگم مهم اینکه سالم باشه اما جواب خوبی نیست خب بازم میپسن حالا دکتر گفته چیه
اما خب من دوست دارم یه جور تلافی کنم تلافی همه زمانهایی که منو غریبه دونستن
والا من دکتر نیستم و تحصیلات تو این زمینه ندارم که نظر بدم اما بعضیها هفته ۱۸ رفتن بهشون گفتن برو ده روز دیگه بیا
خوب اگه اینقدر برات مهمه بگو هر چی سونوگرافیست سعی کرد بچه پاهاشو باز نکرد جنسیتش معلوم نشد
اره خوب بگو خودتو راحت کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
