2410
2553
سلام خوش اومدین به خونه خودتون من باور دارم که میتونیم با کمک و یاری خدای متعال و دوستان مهربانتر از فرشتمون که بی هیچ ادعایی گره از مشکل دوستانشون باز میکنن اینبار هم محیطی سراسر از عشق بوجود بیاریم خواهشن تا صفحه 5 فقط از سیاستها و نکات آموزنده زندگی که به دردتون خورده بنویسین حتی کپی کردن از 2 سری قبل ممنون میشم یادتون نره دعامون کنین آدرس 2 تایپیک گذشته:::: http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=259851 http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=794035
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
به خودت برس گزارش لحظه به لحظه نده .همه ی اتفاقایی که می افته رو نگو بذار مثلا یه حرفی رو دو هفته بعد بهش بگی یااینکه مثلا برات اس میاد فوری براش نگی کی بود و چی بود یکم مرموز باش همه چیزو لو نده گاهی سورپرایزش کن مثلا یه لباسی خریدی فوری نشونش نده هفته بعد که به تنت ببینه براش سوال بشه که این لباس از کجا اومده خیلی پر حرفی نکن هیچ وقت پیش شوهرت از خانواده ش بد نگو همین یادم بود چون به دردم خورده هر کی هر چی یادشه بگه تا پریسا خانومم استفاده کنه وقتی قراره تو خونه مادرشوشو کار کنی آروم آروم کار کنه وقتی میری خونه شون شیک و پیک کن بذار ازت حساب ببرن وقتی با شوشو حرف میزنی همیشه زودتر از اون بگو خدافظظظظظظظ ولی به نظر خود من باید با خانواده شوشو با انصاف رفتار کرد زیادم اذیتشون نکنید من که بهترین بهره ای که بردم این بود که به شوشو گفتم تنها پناه من قلب تو.من اینجا جز توکسیو ندارم ازون روز اون مرد خودخواه شد فرشتهههههههههه یه بار شوشو بهم گفت تو سنت کمه ولی من آدمه نامردی نیستم یه چیزی بهت میگم یادت باشه اونم اینه که هیچوقت پیش من از دوستات و بقیه ی خانوما تعریف نکن حتی اگه خواهرمادرم تعریفشو کردن ( بانوی اذری آیا تا به حال شده است به این فکر کنید که گاهی اوقات با رفتارهایتان لحظات شیرین و فوق العاده زندگی مشترکتان را خراب کرده و همسر خود را عصبانی کرده اید؟ آیا تا به حال به فکر ترک این عادت های رفتاری افتاده اید؟ بد نیست گاهی خودمان را تحت فشار بگذاریم تا با کمی گذشت و ترک عادت های بد ، زندگی عاشقانه تر و شیرین تری داشته باشم. از جمله مواردی که باعث ناراحتی همسرتان میشود: -تاخیر زیاد هنگام آماده شدن برای رفتن به مهمانی ها و توجه نکردن به آماده بودن همسرتان از مدتی قبل. -غر زدن و ایراد گرفتن با همسرتان در زمان پخش مسابقه فوتبال تیم مورد علاقه اش. -پرسیدن سوالات عاشقانه و راضی نشدن به جواب های کوتاه و مختصر و اصرار برای تکرار و ابراز احساسات بهتر. -سین جین کردن همسرتان در حالی که منظور خاصی ندارید اما معمولا منجر به دلخوری و ناراحتی میشود. -گوشه و کنایه زدن به خانواده همسرتان زمانی که رابطه بین شما و همسرتان شکرآب است -اصرار برای گذراندن تمام اوغات فراغتش و عدم اختصاص زمانی کوتاه برای دیدار با دوستانش نظافت بی موقع منزل و در زمان استراحت کردن و یا تماشای تلویزیون همسرتان) (عروس زاگرس)::::::::: . -هرگز بهشگیر نده که کجایی و چیکار میکنی و میخوای کجا بری و چرا رفتی فلان جا بهم نگفتی و ...... آقایون خییییییییییییییییییلی از احساس کنترل شدن بدشون میاد. 2-هروقت بهش زنگ زدی یا اسمس دادی جواب نداد دلیلش رو بپرس اگر گفت کار دارم هرگز بهش گیر نده که کارت ا من مهمتره و ... فقط ازش عذر بخواه که مزاحم شدی و خداحافظی کن 3-اگر همسرت به تفریح با دوستاش یا کوهنوردی یا بعبارتی تز گاهگاهی مجردی گشتن لذت میبره اصلا اصلا اصلا مخالفت نکن چون همین یه مورد تیشه به ریشه زندگیت میزنه و باعث میشه بعدا شرو کنه به دروغ گفتن و تنفر از تو. سعی کن تفریحاتشو بپذیری تا به با درک بودن و منطقی بودنت پی ببره 4-هر گز پیش شوهرت از خانوادش بد نگو 5-اگر گلگی از خودش یا کسی داشتی اسمسی و تلفنی نگو بذارش وقتیکه آرومه گرسنه نباشه و راحته. اونوقت باهاش منطقی حرف بزن و ار در نیاز وارد ش. مثلا بگو دلم میخاد در مورد این مسئله کمکم کنی مطمئن باش اگه فقط یه کم از تو منطق و درک ببینه دیگه هیچ نیازی به اینکه خودتو بگیری نداری هرچند من با این مسئله کاملا موافقم که هرگز زیاد بهش زنگو اس نداه فقط وقتیکه واقعا باهاش کار داشتی سراغشو بگیر مردا از لوس بازی خوششون نمیاد از اینگه گاهو بیگاه زنگ بزنی بگی دلم تنگ شد دوست دارم بیا خونمون بگو چنتا دوسم داری و ................. خوششون نمیاد. اونقدر مدام بهش نگو دوست دارم تا بار عاطفی این جمله کم نشه به وقتش ازش استفاده کن عزیزم از همین الان دنبال نقشه نباش. بذار زندگیت طبق روال طبیعی خودش پیش بره و احساسات واقعیتو بهش بگو و یادت باشه قانون طبیعت بهترین قانونه هرگز خلافش عمل نکن مامان پارسا ::::::من به شخصه نظرم اینه که مردا باید برای زن خرج کنه چه در ازدوواج چه در طول زندگی اینجوری مرد قدر زنو بیشتر میدونه اصلا ذات انسان اینجوریه که چیز مفتی زیاد به دلش نمیچسبه (در مثل مردا عاشق چشم شنیدنن بگوچشم یه مدت ببین چی میشه؟؟؟؟ ون این یه مقدارش طبیعیه و البته روزای اول شاید همسرت درگیری فکریش کمتر بوده مردا وقتی درگیر چیزی میشن دیگه نمیتونن مث روز اول احساساتی باشن باید سعی کنی با رفتار درست خودت مثلا توهم مث روزای اول هستی ؟؟؟ آخه ما هم مث روزای اول نیستیم ما هم درگیریهای خاص خودمونو داریم بهنظرم یکمخودتوسرگرم کن نزار فکرت اینقدر ازاد باشه که فکرای ناجورکنی بازم به خودت برس به شوهرممحبت کن محبت محبت همسرتونو به هیچ وجه با کسی مقایسه نکنین هرگز به همسرتون نگین ازت راضی نیستم یا جملات شبیه به این ( بهتر بود میگفتم انتقاد زیاد نکنین) یادم رفت بگم که مشکل ما گرچه خیلی تلخ بود اما پایان شیرینی داشت شاید به این دلایل :::: هرگز بعد از هر نوع دلخوری ما هیچکدوممون قهر نمیکنیم بریم یا نمیریم پیش خانواده هامون دردل کنیم بدتر بشه توی دعوا هم به هم توهین نمیکنیم حتی گاهی خوبی همو هم میگیم ندا::: سلااا م دوست جونااا من تازه با این تاپیک آشنااا شدم خیلی خوبه و به دردم می خوره مخصوصاااا اینکه وقتی تلفن می زنیممم زودتر بگیمممم کاری نداری خدافظ خخخخخخخخخخخخخخخخخ خدایش خیلی خوبه خوب یکی از بزرگترین دردسرهای من بودددد ولی با یه کلمه زودتر گفتن کاری نداری همه جی حله حله ححححححححح مامان پارسا:::: من امروز دوست دارم راجع به یه سیاست مهم حرف بزنم اونم سیاست چشم گفتن ..................... خانومایی گفتن همش تو خونه سر مسایل ریز با همسرشون بگو مگو میکنن یا اینکه کجا بریم ؟؟؟خونه مامان من یا مامان تو؟؟؟؟ این یه بازیه کسی دوست داره امتحان کنه اونایی که این مشکلاتو دارن بیان بازی بازی چشم گفتن شما یه مدت هرچی گفتین همسرتون گفت یه چیز دیگه در جواب میگین چشم یا به هرچی گیر داد بگین چشم............................................مردا عاشق چشم شنیدنن وما زنای امروزی فراری از این کلمه جادوگر اما من خودم یادم میاد یه مدت بهش گفتم چشم شوهرم از خوشحالی داشت پس میفتاد بعد چند وقت بیشتر کارایی میکرد که من دوس داشتم بعدها هم خوذش گفت :::تو فقط بگو چشم من اون کاری رو میکنم که تو دوس داری Aram::::: دوستان منم اینو فهمیدم که مردا خیلی از تعریف خوششون میاد و ما زنا باید خوبی های رو که دارن بهشون بگیم و ازشون تعریف کنیم جلوی خانواده خودش وخودمون . نمیدونید چه تاثیری داره . وقتی شما ازش تعریف کنید اعتماد به نفسش بالاتر میره و سعی میکنه بهتر وبهتر باشه تا شما دوباره ازش تعریف کنید. عشق سبز::: یه چیزی رو از رو تجربه خیلی مطمئن هستم مردها تمام کارهاشون از روی عادته یعنی فقط کافیه عادتشون بدین به کاری وقتی یه کاری به عنوان یه عادت شد براشون اتوماتیک مثل یه ربات انجامش میدن مثلا میتونی نگاش کنی بزنی زیر خنده همین تموم به یکی از دوستام این روش رو گفتم همیشه میگه خدا عمرت بده این شده روش اشتی کردن فوری مون مثلا دو ساعت پیش بحثمون شده یه دفعه همدیگگه رو نگاه میکنیم میزنیم زیر خنده یه بی شعور عوضی هم با خنده به هم میگیم و تموم این شده عادتشون جدی میگم به همین راحتی دو سه بار صحبت کن توضیح بده بهش با صبر و ارامش کامل وقتی ارامش تو رو ببینه خواه ناخواه به چیزی که گفتی فکر میکنه مامان فینگول پست ها: 1,712 عضویت: 16/5/1390 +1 1392/7/29 1:18 ب.ظ منم قبول دارم که نحوه حرف زدن خیلی مهمه. منم خیلی چیزا از اینجا یاد گرفتم . مثلا هر وقت حرفی میزد که یا پیشنهادی میداد که مخالف بودم سریع عکس العمل منفی نشون میدادم .ولی الان دیگه یه کم با سیاست تر رفتار میکنم. صبر میکنم حرفش تموم بشه در همین حین تمام ره های موجود رو تو ذهنم مرور میکنم و سعی میکنم راهی رو که باعث نرم شدنش بشه و من رو بد جلوه نده انتخاب کنم تا مخالفتم رو ابراز کنم heli پست ها: 8,850 عضویت: 27/1/1391 +8 1392/7/26 4:22 ب.ظ ١) دخترا حتما حتما حتما پس انداز داشته باشین زن با بشتوانه خیلییییی قویتره ٢) از خرج کردن برای پوست و هیکل و تی پتون اصلا کم نذارید چون اون پول خرج کسی دیگر میشه خدای نکرده ٣) حتما تو یه زمینه تخصص داشته باشین و با اون اعتماد بنفس بگیرید زبان انگلیسی یا فرانسه ادامه تحصیل خیاطی،،،،،، معصومه( مامان امیر حسین) پست ها: 739 عضویت: 30/4/1392 +1 1392/7/27 3:46 ب.ظ میدونید بچه ها این کلمه چشم مثل یه رمز جادویی میمونه،البته زیاد گفتنش هم مثل بقیه چیزا لوس میشه. من بعضی وقتا که شوهرم پشت سر هم دستور میده وقتی همه حرفاش تموم میشه یه قیافه مظلوم به خودم میگیرم و میگم چشم.اینجوری بعد خودش میفهمه که انگار زیاده روی کرده و میگه دستت درد نکنه اینجوری
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بخشی ازحرفا وتجربه های دوستان:در تایپیک زنیکه خرج نداره ارج نداره http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=886066 1-نمیخوایم انقد خرج بتراشیم که شوهرمون اذیت بشه.ولی میخوایم یادبگیریم زیاد هم قناعت خوب نیس.باید به خودمون برسیم وگرنه به زودی ازقیافه میوفتیمو دیگری شاید جایگزین بشه. یا حتی ممکنه کسی جایگزین نشه ولی اون زیبایی وارزش اول روهم نداشته باشیم 2-تو قانون جذبم می گن هر چی بیشتر واسه خودتون جرات خریدن چیزای گرونو داشته باشین کائناتم فراوانی بیشتری به زندگی می ده ،یعنی برکت تو زندگی بستگی به خواسته ی ما هم داره ،دیدید که فقیرا همیشه فقیرن ،پولدارا حتی اگه ورشکستم بشن بازم پولدار می شن 3-مرد ها رو باید مشغول مسائل مالی کرد تا کمتر به فکر چیزای دیگه بیفتن تا فکرشون آزاد بشه فیلشون یاد هندستون میکنه بدبختیا رو با زنشون دارن خوشیا رو با معشوقه شون 4-خانوما بدترین چیز برای یه مرد اینه که بگه فلان چیز رو بخریم و ما بگیم نه. این غرور و حس تامین مرد رو میشکنه...ما قصدمون دلسوزیه اما مرد رو از داشتن حس تامین محروم کردیم...مرد اگر برای زنی خرج کنه و اون زن هم خوشحال بشه اون مرد به اوج لذت میرسه....مرد واسه تامین کردن ساخته شده...ذاتش و افرینشش همینه...اگر قناعت کنی و نخوای با افرینشش مخالفت کردی و از بین بردیش.. واسه همینجا. مردهایی که خرج میکنن واسه زنشون بیشتر هم هواشو دارن..این یه اصلا..اگه شما نخواید یکی دیگه مثل مادر و خواهر و ...میخواد و شوهرتون با کله براش تهیه میکنه..چون ذاتش اینه... پس از شوهرتون بخوابد..حتی اگه نتونه اون لحظه بخره..اما ازش بخوابد..اونوقت ذهنش درگیر تهیه اون هست..اگر هم نتونه تهیه کنه خودش رو مدیون شما خواهد دونست...این یه اصلا تو زندگی... وقتی زن میخواد مرد مجبوره با اضافه کاری و تلاش بیشتر تهیه کنه و این به نفعشه....زن قانع مرد رو فقیر میکنه 5-خانما از ارایشگاه و لباس و کفش و لوازم ارایشی تون نزنید 6-باتوجه به نتایجی که گرفتیم خانومهایی که نرمال به خودشون اهمیت میدنو میرسن .بیشترتودل شوهرشون جادارن.ومردا اکثرا قناعت زن رورو خوبیش نمیزارن. 7-روانشنا س میگه مرد وقتی یه چیزمیخره خودتو خییییییییییلییییی شادنشون بده.تامین میشه. واقعا مردباخرج کردن برای ادمها تامین میشه.اگرمانگیریم دوستهاو خانوادش میگیرن 8-هروقت شوهرمون گفت بریم فلان چیزوبخریم؟......میگیم وااااااااااااااااای ارههههههههههههه چه خوب افرییییییییین و.... 9-من به تجربه دیدم:اولا اگر عادت نکرده باشیم بریم آرایشگاه و لباس خوب بپوشیم حتی پولدار هم که بشیم نمیتونیم این کارها رو بکنیم و همیشه در پایینترین سطح میمونیم حتی اگر حسابمون پر پول باشه در آینده کسی بابت اینکه نرفتیم آرایشگاه ازمون تشکر نمیکنه میگن خب میخواستی بری 10-این یه مورد جالب بود که گذاشتم بخونین:من اصلا خرید نمیکنم واسه خونه همه خریدا با شوهرم ولی اگه یه روز یادش بره پول بذاره بهش میگم مثلا رفتم فلان چیزو بخرم موقع حساب کردن دیدم پول تو کیفم نیست و کلی خجالت کشیدم دیگه یادت نره برای من پول بذاری 11-پس انداز مخفی برای خودتونو یادتون نره 12-میتونید نیازهاتونو توکاغذبه دیواربزنین تاببینه وکم کم براتون بخره یا بادلبری توخیابون ازش تقاضاکنین یا همش بگید واااااااااااااای فلان چیزچقدخوبه اگرداشته باشم.(طرح نیازبدون وظیفه گذاری)نگیدبخروظیفته وفلان 13-لباسهای کهنه رو دوربریزید شمالایق بهترینها هستید 14-زنی که تنشولایقه لباس و....خوب نمیدونه مردش هم اونو لایق نخواهددیدمردها دوست دارن زنشون از هر لحاظ از بقیه زنها سرتر باشه چون اینو یه جوری سربلندی برای خودشون میدونن 15-برای بدست اوردن پول ازشوهر.اول باید دلشو بدست بیارید پس نق نق وغرغر ممنوع. 16-اول یادتون باشه یه قانونایی هست برای همه مردای نرمال جواب میده 1-تایید دربرابر دیگران 2-تعریف درجمع 3-هرگز خوردش نکنین بخاطراشتباهش 4-بزارید فک کنه مردسالاریه توخونتون.ولی ریز ریز مدیریت کنین 5-مقایسشون نکنین بامردای دیگه 6-نرم باشید لج نکنین 7نیازوبدون وظیفه گذاری بیان کنین. 17-اقتصاد می گه 1/10 درآمد باید پس انداز بشه بدون اینکه بهش دست بزنی بعضی همینم براشون زیاده از 1/20 شروع کنن پولی رو کنار بگذارید که مطمئنید بهش دست نمی زنید. حالا اگه2-5 تومن باشه 18-اصل اولش همینه جرات کنید از حقوق خودتون خرج کنید وبعد گرفتن پول توجیبی ازشوهر. خرید هرچه که واقعا دوسدارید باهرقیمتی. ودرنهایت پس انداز مخفی بای خودتون 19-همیشه کاری کنید شوشوتون زیاد پول تو دست و بالش نباشه تا دیدین پول داره سریع برای پولش برنامه ریزی کنین 20-اولا که مردها ولخرجن.وقتی چول زیاد تو حسابشون باشه سریع خرجش میکنن و اتیشش میزنن دوما اینکه بعضی مردها جنبه پول رو ندارن تا کمی دست و بالشون باز شد به فکر چیزهای دیگه می افتن 21-اول باید حماقت ها و گذشت ها و قناعتای بیجای خودمونو ترک کنیم.وسپس شروع کنیم به تغییر 22-حتی شده بسیارکم ولی پس انداز مخفی داشته باشید
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
2456
راه حل نخست : میتونی بهمحض ورود همسرت بری دم در و بگی :کجا بودی؟؟ چرا هیچوقت به من نمیگی چی تو سرت میگذره ؟؟؟شبمو خراب کردی منو نگران کردی راه حل دوم :: با نگرانی بهش نگاه کنی بگی :: خداروشکر سالمی وقتی خبری ازت نشد ترسیدم اتفاقی برات افتاده باشه تمام وقت نگرانت بودم ممکنه دفعه دیگه که میخوای دیر بیای به من تلفن بزنی؟؟
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
زمانه جان اتفاقا موضوع جالبی رو پیش کشیدی دوستان بهتره بیان در مورد همین موضوع نظر بدن مهسا خانوم جواب سوالتو گرفتی ؟؟؟؟ خانوما لایک یادتون نره تا ما هم دلگرم بشیم
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
بنام خدای مهربان ......با سلام خدمت همه دوستان خوبم طاعات وعبادات همگی مقبول درگاه خدا باشد وتبریک به مامان پارسا به خاطر این تاپیک....... 1- تا هنگامی که خدا هست بر مردم تکیه نکنید ...........2-عشق ورزیدن هنری است که از طرف خدا به شما خانمها امانت داده شده سعی کنید پاکترینش را انتخاب کنی ............ 3- هیچ کس از محبت به جا و صادقانه خسته نشده تا می توانی به همسرت محبت بدون چمشداشت و محبت به جا و عاقلانه کن.........4-هرگز به او دروغ نگو حتی به شوخی و از دیگرا ن به خصوص فامیل همسر بد نگو....... 5- هرگز به همسرت بدبین نباش مگر این که برای بد بینیت دلیل قاطع ومحکمی داشته باشی................ 6- هرگز وهرگز از شوهرت نخواه که گذشته زندگیش را برایت بگوید...............7- خودت هم احتیاجی نیست همه گذشته زندگیت را روی دایره بریزی این صداقت نیست حماقت است................ 8 - هرگز اسرارت را نزد کسی نگو .........9- لزومی ندارد درمورد مال یا خوشبختی شما کسی چیزی بداند........... 10- هرگز مشورت را فراموش نکن چند فکر همیشه بهتر از یک فکر است البته اول مشورت بگیر بعد جوانب کار را بسنج بعد بهترین کار را انجام بده .............. 11- هرگز با عجله کلام شوهرت را قطع نکن واگر صحبت می کند حرفش را مخصوصا در جلوی جمع قطع نکن 12- توی زندگیت نظم وترتیب داشته باش13..............................- این را بدان سعی کن جوری رفتار کنی که همسرت فکر نکند روی شخص به خصوصی حساسی حتی اگر ان فرد فرزند شما باشند که بعضی وقتها مردها این را می گذارند به حساب این که شما حسودید.............. 14- هرگز بد دهان نباش ظرافت زن این است که خوب حرف بزند وصداقت در کلام داشته باش.............. 15- سعی کن به موقع خرج کنی ولی ولخرج نباش و لی در عین حال اینده نگر باش وهمیشه مقداری پس انداز ولو کم داشته باش این را هم به خاطر داشته باش در زندگی مواقعی سختی مالی پیش می اید تو مرهم همسرت باش و به او از لحاظ عاطفی کمک کن خود خواه نباش البته در صورتیکه همسرت خودش تلاش داشته باشد ومسئولیت پذیر باشد................... 16 - همیشه سعی کن کاری یا حرفه ایی بلد باشی که اگر گرفتاری مالی برایت پیش امد دستت جلوی کسی دراز نباشد ودر غیر این صورت سر خودت را با ان کار گرم کنی که حوصله ات سر نرود............... 17-هرگز فراموش نکنید که به هم احترام بگذارید وحرمت خانواده یکدیگر را نگه دارید .............18-هرگز همه پول خود را یکدفعه خرج نکنید حوادث ناگهانی می ایند ...........19 - هرگز تنهایی سفر نروید همانطوری که میهمانی رفتن تنهایی خوب نیست مگر اینکه سفر ضروری باشد و با همفکری باشد در ضمن اقایان یا خانمها اگر گاهی بخواهند تنهایی مثلا از صبح تا بعد از ظهر بروند خانه مادر وپدرشان با اطلاع هم عیبی ندارد ..................20در هنگام حوادث روزگار وسختی ها خود را نباز این مشکلات برای همه مردم در طول روزگارها بوده توکلت به خدا باشد وتوسلت به چهارده معصوم ................. 21 - شجاعت عذر خواهی را برای کار اشتباهت داشته باش ولی مرتب کاری نکن که بخواهی عذر خواهی کنی ..............22 دوستانت را گزینش کن و تا کسی را درست نشناختهایی پای او را به خانه ات باز نکن و باهر کسی رفت وامد نکن سعی کن بیشتر با کسانی رفت وامد کنی که واقعا عامل به ارزشهایی خدایی باشند و راستگو ..راستگویی ونجابت واقعی یک خصیصه مهم در دوستی است .................... 23- همیشه عشق و علاقه ات را در رفتار ت به شوهرت نشان بده ..............24 - سعی کنید قهر تان طولانی نشود قهر طولانی کینه ونفرت به وجود می اورد سعی کنید زود اشتی کنید.....................25 همیشه ببخشید چون لجبازی سم یک زندگی است....................عیب وایرادهای همدیگر را در زمانی که کسی نیست بگویید و زمان مناسبی را برای این کار در نظر بگیرید چون اگر جلوی دیگران بگویید باعث می شود زمینه دخالت دیگران در زندگی شما باز شود ............. 26 - یادتان باشد فرصت های زندگی به سرعت از بین می رود وشاید تا شما بجنبید خیلی دیر شده باشد ............... در فرصتهای مناسب کادوبخرید هر چند خیلی کوچک باشد یا حتی می توانید یک کیک کوچک بخرید یا درست کنید یا حتی برای شوهرتان یک نقاشی زیبا بکشید باور کنید مردان به اندازه وقیمت کادو توجه ندارند همیشه کیک را بخرید یا درست کنید حتی اگر او چیزی نمی خرد .................. هیچ وقت وعده ووعید تو خالی به هیچ کس مخصوصا همسرت نده ............27- از لحاظ جاذبه های زنانه برای همسرت تمیز ومرتب باش وغرغرو نباش یکی از اخلاقهایی که بعضی از خانمها دارند غرغرو هستند .............28 - هیچوقت زندگی هیچ کس حتی مادرتان یا خواهرتان را با خود مقایسه نکنید...............29-با استفاده از چیزهایی که خودتان دارید سعی کنید بهترین زندگی را داشته باشید در زندگی حسرت زندگیهای دیگر را نداشته باشید............ همسرت را با محبت به جا با خودت همراه کن کسی دیگر نمی تواند در زندگیت دخالت کند... سعی کن باهم صحبت کنید در وقت مناسب ..... ..بالاترین رمز زندگی عشق همراه با بخشش و از خود گذشتگی است ............ 30 - سعی کن مردم دار باشی وبه دیگران مخصوصا خانوده همسرت احترام بگذاری ولی زیاد صمیمی نشو به دیگران محبت کن ان هم به جا و به موقع ولی از هیچ کس توقع نداشته باش این جور خودت راحت تری...........
الان انگار تلنگر خوردم..من خیلی به خودم ارزش قایل بودم ..خیلی از شوهرم چیز میز میخاستم تا اینکه متوجه شد کارش کفاف زندگیشو نمیده و شغلشو تغییر داد و الان اوضاع کاریش خیلی خوبه..ولی من انگار خنگ شدم..همه چی یادم رفته..راستش از وقتی بچه دار شدم 4 ماهه..دیگه اصلا نه پولی دارم نه اصلا چیزی بهش گفتم همه جا هم با هم میریم..بهشم میگم پول..میگه منکه همه جا باهاتم..منم حوصله ندارم مثل قبل با سیاست و ناز و ادا مجبورش کنم..کلا داره برا خودش حال میکنه چند وقت پیش دیدم اینطوری نمیشه...رفتم پاساژ از همه بوتیکا یه چیزی برداشتم..اصلا به چشمای شوهرم نگا نمیکردم تا دلم به رحم بیاد و دلم بسوزه و منصرف شم..هرچی برمیداشتم با لبخند میگفتم بنظرت چطوره..میگفت چی بگم.دوباره با لبخند میگفتم دوس دارم سلیقه تو باشه کدومو بردارم..میگفت اینو /..اونو...خلاصه خیلی حال داد من انتخاب میکردم اون کارت میکشید باور کنید تاحالا اینطوری خرید نکرده بودم حتی سر نامزدیم..مثل خنگا چشاشو نگا میکردم ببینم راغبه بخره یا نه..همشم دلهره داشتم نکنه گرون باشه نتونه بخره البته بگم منم ایندفعه دس رو چیزای گرون نذاشتم..فقط چیزایی که لازم داشتم لباس خونه لباس بیرون مانتو روسری ..لباس زیر..همه در حد متعادل تازه یادم افتاد زندگیمو ول کردم.باید به خودم بیام
امیرعلی من 29 اسفند قدم رو چشمامون گذاشت قربونش بشم چقد زود داره بزرگ میشه شاهپسرم..خدایا حافظش باش
2714
راستش یه خنگ بازیه دیگه هم کردم..پولای هدیه بچمو دو دستی دادم دست شوهرم.2-3 میلیون..اونم قرار بود بریزه به حسابم..ولی بعد نمیدونم چی شد منصرف شد..میگه تو ولخرجی میری سرش بلا میاری..درحالیکه ذاتا آدم این مدلی نیس..ایندفعه اینکارو کرده..میگه پس انداز برای خرید خونه..منم زیاد باهاش بحث نکردم..راستش نمیدونم چمه شدم مرده متحرک حوصله بحث ندارم.. تصمیم دارم برم یه تیکه طلا بخرم تا بفهمه پس انداز از یذره پول بچه نمیشه.بهش گفتم هی پشت گوش میندازه..میگه باشه حالا..خودشم میدونه رو اون پولا حقی نداره...تازه پولی که 90 درصدشو فامیلای خودم دادن!فامیلاش اصلا نیومدن خونمون بنظرتون من خیلی خنگم..حالا چجوری برخورد کنم
امیرعلی من 29 اسفند قدم رو چشمامون گذاشت قربونش بشم چقد زود داره بزرگ میشه شاهپسرم..خدایا حافظش باش
مامان مرمر جان دو نکته رو نوشته بودی که مطلبی راجب بهش به ذهنم رسید نوشته بودی: 2-دوستان صاحب نظر من ممنون میشم وقت بذارین سوال همه رو جواب بدین.مثلا من دو بار شده سوالمو مطرح کردم چون فقط ارامش جان و یکی از بچه ها همون موقع و چندین ساعت بعد انلاین بودن جواب دادن.بعدش دیگه کلا به فراموشی سپرده شد 3-دوستان ک مسئله شون رو مطرح میکنن تا جواب نگرفتن هی تکرار نکنن!اینجوری فقط تعداد صفحات میره بالا و همون مشکل اول ایجاد میشه. در مورد گزینه 2 مثلا بعضی موردا هست که من خودم به شخصه حس میکنم راهنمای مناسبی واسه مورد مطرح شده نیستم و جوابی نمیدم و نمیدونمو اینا هم نمینویسم که اسپم نشه. و در مورد گزینه 3 شاید سوالی که مطرح شده توی اون زمان هیچ کدوم از خوانندها که راهی به ذهنشون برسه نباشن و بعدشم که میان چون صفحه ها زیاد شده فرصت نشه همه رو از اول بخونن واسه همین اگر مشکلی بود که بعد از مثلا یکهفته دیدن جوابی ندارن بد نیست دوباره مطرح کنن تا دیده بشه.
ارامش جان بله حرفت درسته منم اکثرا چون حرف و نظری ندارم فقط لایک میکنم ک بدونن خوندم و چیزی به ذهنم نمیرسه.. در مورد دومی هم باید بگم ک مثلا شما جواب کسی رو میدین و راهنمایی میکنین بعد دوباره همون شخص موضوعش رو با یه بیان دیگه مطرح میکنه و منتظر جوابه..به قول شما اگه نظری باشه همون موقع گفته میشه اگه هم نباشه و بعدا شما یادت بیوفته مثلا میای و جواب میدی! قبول کنید بعضی خانما از جمله خودم اصلا صبر ندارن
من و دختری و باباش ...شما همه...[smiley]s/sm80.gif[/smiley] امیدوارم همه فرشته های آسمونی خیلی زود مهمون ناخونده دل همه مادرای بهشتی بشن و خیلی زود هم سفر نه ماهه شون رو طی کنن و با سلامت زمینی بشن تو آغوش مادر و پدرشون....
سلام من از خیلی وقت پیش مطالب شما رو میخوندم و واقعا واقعا کمکم میکرد ..الان یه سری مشکل برام بوجود اومده که خیلی پیچیدست و داستان داره ..و میدونم اگه بنویسم ممکنه بحث تاپیک تا چند روز حول این بگرده چون هی اتفاق جدید می افته و مجبورم ازتون کمک بگیرم .. تا اینجا یعنی تو این 7 روز از مامی سایتی های عزیز خیلی کمک گرفتم ..اما از امشب امکان داره اتفاق جدیدی بیفته و باعث بشه برگردم خونه شوهرم !! و اصلا و ابدا نمیدونم چطور رفتار کنم ..و بعدا توضیح میدم که چرا اصرار دارم نظر شما دوستان رو بدونم برای اینکه بتونم از نظراتتون استفاده کنم باید مطالبی که اونجا نوشتم و اینجا بنویسم تا اول از ماجرا با خبر بشید بعد لطف کنین و با زیرکی تمام منو کمک کنین و در حقم خواهری ... خواستم قبلش یجوراییی اجازه بگیرم میتونم موضوع م رو مطرح کنم ؟ حوصله میکنین ؟
تو دعوای بین دو نفر دخالت نکنم که بده من میشم .......به خاطر دل خودم زندگی کنم به خواسته های دلم و خودم توجه کنم وگرنه زود روزها میگذرند و من می مونم و ی آدم دل مرده پیر ............ امیدم بخدا باشه نه کسی... هر وقت بامید کسی بودم شکست خوردم اما وقتایی که فقط از خدا کمک گرفتم یهو از جایی که فکر نمیکردم درها بروم باز شد... - کمتر حرف بزنم و بیشتر گوش بدم بعدا کمتر آتو دارم دست این و اون بخصوص خونواده شوهر... جاری مثل خواهر نمیشه پس همه ی حرفهاتونو بخصوص حرفای خونواده تونو بهش نگین
دوستت دارم....به اندازه شرم پنهان در بوسه ای که چشم را وادار به بستن میکند....
گل بابونه پست ها : 636عضویت:1393/1/14 1393/4/25 - 12:49 صبح [گزارش پست نامناسب] [حذف پست] [لینک مستقیم] [ارسال ایمیل] سلام. خونه ی نو مبارک فکر کنید یک رابطه اسیب دیده و شکننده دارید و میخواهید ترمیمش کنید.باید چه کارها کرد؟ مثلا من همسرم یک هفته دیگه امتحان داره و ماچند تا دلخوری شدید رک پشت سرگذاشتیم .من تو یک هفته باید چطور رفتاری داشته باشم که دلنشین باشه؟ (0) [لایک] arameshآنلاین پست ها : 1798عضویت:1387/12/29 1393/4/25 - 9:31 صبح [گزارش پست نامناسب] [حذف پست] [لینک مستقیم] [ارسال ایمیل] بابونه جان این اوخر فرصت نشده نوشته های این اخریای تاپیک رو بخونم واسه همین دیگه در جریان مطالب جدیدی که گفتی نیستم . اما اینجا توی این پستت متوجه یه نکته شدم. بابونه جان احساس میکنم یه قسمتی از موردایی که در ارتباط برقرار کردن با شوهرت به مشکل میخوری ارتباط مستقیم با نحوه بیان جمله هات داره . یه مثال میزنمتا ملموس شه واست. الان تو پستت تو همین صفحه یه نکته مفید را تذکر دادی. نوشته بودی لطفا برق زیادی مصرف نکنید. درسته؟ خوب شما در واقع منظورت این بوده که در مصرف برق مراعات شه و بهینه مصرف شه . درسته؟ ببین منظور هر دو جمله یکیه اما جمله اولت که گفتی برق زیادی مصرف نکنین فورا طرف میتونه تو دلش بگه حالا کو؟کی زیاد مصرف کرده؟ یا بگه اره منتظر بودم بیای بگی تا اونوقت بفهمم که دارم زیادی مصرف میکنم(این جمله میتونه تو مغز طرف تنش زا باشه. چون هیچ فردی حتی اونی که داره اسراف میکنه ،عقیده نداره که داره اسراف میکنه) ولی اگر همون جمله رو با لغات دیگه بگی هم منظور رو بهتر رسوندی هم جای جبهه گیری واسه طرف نمیذاری. گرفتی منظورمو؟ میگم یعنی شاید با شوهرتم که حرف میزنین جمله ات در نهایت مثبت باشه ولی از ترکیب و قالبی استفاده شه که تو ذهن اون تنش زا باشه.و نتیجه عکس بگیری
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
shani009 پست ها : 1028عضویت:1391/11/16 1393/4/25 - 12:11 عصر [گزارش پست نامناسب] [حذف پست] [لینک مستقیم] [ارسال ایمیل] الان 22 سالمه 3 ساله که ازدواج کردم 1 ساله خونه خودمم تو این مدت شوهرمم دگر خیلی اذیت کردم و تحت فشار قرار دادن تو رابطه اش با دوستاش تا جایی که همش کارمون یک مدت فقط دعوا بود منم که صب تا شب گریه میگردم که شوهرم گفت اصلا غلط کردم ازدواج کردم شوهری که هر لحظه اشو به من خبر میدان بدون اجازه من آب نمیخورد اما به کاری کردم که الان به خاطر اینکه با دوستاش باشه تشنس بخاطرشون به من دروغ میگه دیگه زیادم دوس نداره تو خونه بمونه به قول خودش فضای خونه رو به جوری کردم که نمیتونه نفس بکشه اما الان 2 هفته شایدم بیشتر که دیگه نه بهش زنگ میزنم نه میپرسم کجا میری کجا میلی یکم آزادش گذاشتم خودمم زیاد خونه نمیشینم میخاستم ی کاری کنم که احساس نکنه همه فکر و ذکر من اونه که به خودش نگیره این رفتارهای من باعث شده شوهرم به مامانشم به شدت نزدیک بشه و واسه هرکارش با اون مشورت کنه نمیدونم تا کی این وضعیت اینطوریه چکار کنم شوهرم مثه اوایل بشه من دوباره اونقد واسش عزیز بشم Sadaf پست ها : 38عضویت:1393/4/9 1393/4/25 - 12:49 عصر [گزارش پست نامناسب] [حذف پست] [لینک مستقیم] [ارسال ایمیل] سلام شانى جان.به نظرمن نباید به خاطردیگران باهاش بحث میکردى بایه مقدارصبورى وسیاست به سمت خودت جلبش کن،قیافت وتیپت وحتى ارایشت عوض کن به خودت تنوع بده تا ازاون یه نواختى دربیاى .خوندن تایپیک قبلى خیلى بهت کمک میکنه.موفق باشى مطمعا باش تومیتونى زندگیت به همون شادابى برگردونى خواهشا دیگه گریه نکن فققققققققققط خودت داغون میشى هنوز سنى ندارى ومشکلت هم باخواست خداحل میشه. arameshآنلاین پست ها : 1797عضویت:1387/12/29 1393/4/25 - 1:29 عصر [گزارش پست نامناسب] [حذف پست] [لینک مستقیم] [ارسال ایمیل] شانی جان خودت ایرادات کارت رو خوشبختانه میدونی و چاره حل مشکلت هم یه صبر طولانی مدته. همونجرو که به مرور خراب کردب به مرور هم باید اباد کنی. همونطور که خودت گفتی بهتره گیر دادنها و زنگها و حرفهایی که حس کنترل شدن رو به شوهرت میده حذف کن از زندگیت(البته انتظار نداشته باش فورا همه چیز اوکی شه ها)،زمانه های که فهمیدی با دوستاش بیرونه یا با کس دیگه ،وقتی اومد خونه خیلی با خوش رویی نه با تاکیید تو حرفا به صورت خفیف(که حس نکنه موضوع مهمیه)بگو خوب بود؟ ایشالله که خوش گذشته باشه ادم بعضی وقتا به این دیدن و بازدیدا نیاز داره. یه تغییر واضح توی موهات و لباس پوشیدن خونه بده سعی کن خوش رو شی تو خونه و تنوع غذایی و رفتاری توامان داشته باش. یه مدت بی خیال مادرش اینا شو ، و نه گلایه و نه بد گویی نکن تا به مرور شوهرت تغییراتت رو حس کنه و چند باری که ببینه دیگه دعوا و غرغر راجب به مسائل سابق ندارین باحاهات راحت تر میشه. در کنارش یه کلاس ورزشی برو (انرژیهای اضافی و منفیت تخلیه میشه) و یه کلاس هم که وقت توی خونه ات رو هم کمی پر کنه اینجوری مغزت سوژه های دیگه هم داره و اینقدر خود خوری نمیکنی و بهتر میتونی راه صحیح رو انتخاب کنی.شانی جان اگر اینکار رو نمیکردی اینو هم بهه برنامه ات اضافه کن شبا یا حالا هر زمانی با زندگیت جوره یه بشقاب میوه بیار پوست بگیر با هم بخورین یا چایی بیار بشین کنار هم تی وی نگاه کنین و بخورین اینا شاید به چشم نیاد ولی یه جور صمیمیت و حس حضور داره. مامان پارسا : شانی عزیز خداروشکر خودت متوجه شدی ایراد کار از کجاست و این یعنی نصف مساله حل شده به نظرم برو و سر یه فرصت مناسب بشین خوب با شوهرت صحبت کن و بهش بگو دیگه عوض شدی و نمیخوای ناراحتیشو ببینی همین خیلی کوتاه بگو و بعد سرحال برو سر زندگیت وبعد از اون روز هربار که تکرار کرد تو هیچی نگو و بهش گیر نده و سعی کن اصلا بیرون که هست بهش زنگ نزن حتی اس عاشقانه هم نده و از ترفند [ تو زودتر بگو خداحافظ استفاده کن ] ببین عزیزم شما هر بار به همسرت زنگ زدی یا اون زنگ زد باید زودتر از اون خداحافظی کنی انگار الان یه کار مهمی داری بعد ببین چطور پاپیت میشه اما در هر صورت شما مدتی راه اشتباه ولی قابل جبرانی رو رفتی منم همین راهو رفتم و الان دیگه به خدا هم همسرم بهتر شده هم اعصابم راحته ما خانوما باید یاد بگیریم ازدواج کردیم همسرمونو غل و طنجیر که نکردیم
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687