یه مرجع کامل برای رشد و خلاقیت و آموزش بچه ها. اگه دوست داشتید ما رو یاری کنید پ ن :من اینجا فقط مقاله هایی رو میزارم که هم کارآمد باشه هم قابل استفاده خودمم ازش سود بردم!
فهرست مطالب : چگونه کودک نوپا خود را سرگرم کند؟ 1 تخلیه انرژی با بالش 1 نمایش 1 قصه 1 خواب و جداسازی اتاق خواب کودک 1 ویژگی اسباب بازی مناسب برای کودکان درزمینه رشد خلاقیت1 کارگاه بازی مادرو کودک2 راه برای سرگرم کردن بچه ها در خانه 2 کاردستی 3 خصوصیات سنی کودکان 3 کودکام خجالتی 3 فواید گِلبازی کودکان 4 8 خطـای مـادرانه 4 مکیدن انگشت در کودکان 4 کودکان هم دچار افسردگی میشوند 4 بازی با بچهها مساوی است با سلامتی! 4 پرهیز از الگوهای متناقض توسط والدین به کودکان 5 ساعت خواب کودکان 5 سی راه ساده برای افزایش بهره هوشی کودکان 5 بازی های کلاس مادرو کودک 5 کدام بازیها برای کودک من مناسبتر هستند؟ و اسباب بازی ها 5 رشد مهارت های زبانی در کودک 5 خط خطی و نقاشی کردن 5
مامان آتمین جون اینجا میشه هم از تجربیات شخصی تون و کلاس ها و دوره هایی که رفتید بنویسید و هم مقاله بذارید که کمکی باشه واسه بقیه مامانهایی که میخوان نی نی های باهوش داشته باشن .
بیشتر والدین کودکان نوپا آرزو میکنند که کودکشان بتواند تنهایی خودش را سرگرم کند. این خواسته والدین منطقی است...
بچهها مدتها قبل از پاگذاشتن به دوران بزرگسالی فشار روانی را تجربه میکنند. برخی کودکان مجبورند با مشکلاتی چون کشمکشهای خانوادگی، طلاق، تغییرات دائمیمدرسه، همسایهها، توافقات مراقبت از کودک، فشار گروههای همسال و بعضی وقتها حتی با خشونت در خانواده یا جامعهشان دست و پنجه نرم کنند. بیشتر والدین کودکان نوپا آرزو میکنند که کودکشان بتواند تنهایی خودش را سرگرم کند. این خواسته والدین منطقی است، چون کودک نوپا میتواند اسباب بازیها را بر دارد، با آنها بازی کند، دنبال توپ بدود و کتاب ورق بزند. نوپاها آموخته اند که میتوانند خودشان کارهایی انجام دهند و اتفاقاً اغلب هم در انجام کارها توسط خودشان پافشاری و سماجت به خرج میدهند. با این همه یک بچه یک ساله همچنان دوست دارد دور و بر والدینش بچرخد، ما میتوانیم به او کمک کنیم که بیاموزد چگونه خود را سرگرم کند. جین فوی، متخصص کودکان در کارولینای شمالی میگوید: "کودکان نوپا اصولاً نمیتوانند برای مدت طولانی به تنهایی بازی کنند". طولانی ترین زمانی که میتوانید از یک بچه یک ساله انتظار داشته باشید به تنهایی بازی کند چیزی حدود پانزده دقیقه است، دادن چنین فرصتی به کودک کاری است که به انجام دادنش میارزد، این کار تنها به این دلیل نیست که شما فرصت داشته باشید شام را آماده کنید یا اتاق را جارو و گردگیری کنید. دکتر اسکالار متخصص رشد در مرکز مطالعات رشد و یادگیری دانشگاه کارولینای شمالی در این باره میگوید:"تنها بازی کردن، تقویت کننده استقلال، اعتماد به نفس، خلاقیت، و مهارتهای زبانی است. اغلب میبینیم که یک کودک پانزده ماهه موقعی که تنها بازی میکند با خود چیزهایی زمزمه میکند، چنین بازیهایی پایه و اساس رشد مهارتهای زبانی هستند. "دکتر اسکالار میگوید:" قابلیت بچهها برای تنها بازی کردن به حال و وضعیت آنها هم بستگی دارد، اگر بچه گرسنه، خسته یا مریض باشد کمتر به تنها بازی کردن رغبت خواهد داشت. علاوه براین شما از یک نوپای کمیبزرگ تر هم نمیتوانید انتظار داشته باشید که مدت طولانی تری تنها بازی کند." دکتر فوی معتقد است: "یک کودک بیست و دوماهه که از نظر شناختی و زبانی قابلیتهای بیشتری از کودک یک ساله یا پانزده ماهه دارد تمایل روز افزونی برای کسب استقلال در خود میبیند، بنابراین بیش از پیش دوست دارد با شکستن حد و مرزهایی که شما وضع کرده اید آنها را و شما را امتحان کند و بنابراین این نیاز بیشتری به نظارت و توجه مداوم و از نزدیک دارد". برای افزایش ظرفیت کودکتان در تنها بازی کردن، چهار کلمه را به خاطر بسپارید:" علاقه،ایجاد عادت، سازماندهی، و جهت دهی".اول سعی کنید کودکتان را به فعالیتی مشغول کنید که به آن واقعاً علاقه دارد، اگر از نظر شما کمیشلوغ کاری اشکالی ندارد به او اجازه دهید اگر دوست دارد لیوانها و قاشقها را جابه جا کند یا لباسها را از کشوی کمد بیرون بکشد. ژولیت که یک پسر پانزده ماهه دارد دو کشوی پایین کابینت آشپزخانه را پر از بطری، قاشق و پیمانههای پلاستیکی کرده تا هنگامیکه او مشغول درست کردن شام است، پسرش با آنها مشغول بازی شود و کاری به کار او نداشته باشد. بنابراین میبینیم که چه طور سرگرم کردن بچه به کار مورد علاقه اش میتواند او را به سمت تنها بازی کردن سوق بدهد.چنان که گفتیم دومین نکته ای که باید به ذهن بسپارید "ایجاد عادت" است. وقتی کودک شما کاملاً مشغول بازی شد، به آرامیکمیدور شوید یا یک مجله به دست بگیرید. وقتی او اسباب بازی به سمت شما میاندازد تا شما را به بازی بکشاند، به راحتی اسباب بازی را به خودش برگردانید و جمله کوتاهی درباره بازیش بگویید و لبخند بزنید. طی روزها و هفتههای بعد بتدریج و آرام آرام سعی کنید فاصله فیزیکی و ذهنی خود را از او بیشتر کنید و بیشتر پی کار خودتان باشید، اما هرگز کودکتان را بدون مراقبت رها نکنید. دقت داشته باشید در محلی که کودک مشغول بازی است شئ یا موقعیتی وجود نداشته باشد که امنیت و سلامت کودک را به خطر بیندازد. کودک یک ساله درکی از خطر ندارد. نکته دیگری که در این مورد برشمردیم " سازماندهی " فعالیت کودک بود. پر کردن اطراف کودک از اسباب بازیهای جورواجوری که دوست شان دارد منجر به دستپاچگی و گیج شدن او میشود. به جای این کار، هر بار تنها یک اسباب بازی در اختیار او بگذارید و به نوبت اسباب بازیها را عوض کنید. تری میگوید:"من وقتی میخواهم کتابی بخوانم یا حساب خریدهای روزانه ام را بکنم؛ از همین روش استفاده میکنم، کتابم را به اتاق فرزندم میبرم و آن جا اول عروسک پشمالویش را به او میدهم، بعد از چند دقیقه توپ را و بعد از مدتی دو تا کتاب در اختیارش میگذارم، به این ترتیب او مرتب مشغول بازی است و با هر اسباب بازی به نوبت حسابی بازی میکند و سرگرم میشود، و من هم به کارم میرسم." یک کودک یک ساله نیاز به جهت دهی دارد، از این رو وقتی احساس میکنید کودکتان آرام آرام علاقه اش را به بازی با یک اسباب بازی از دست میدهد، با پرسیدن یک سؤال دوباره او را تحریک کنید. مثلاً وقتی کودکتان مشغول بازی با بلوکهایش است، در حین این که مشغول کار خودتان هستید بدون این که مستقیماً وارد بازی با او شوید، با او صحبت کنید. مثلاً میتوانید بگویید:" عجب! تو سه تا مکعب رو روی هم گذاشتی. میتونی یکی دیگه هم بهشون اضافه کنی؟"سعی کنید برنامه تنها بازی کردن بخشی از برنامه روزانه بچه باشد. کلر لرنر، متخصص رشد کودکان در واشینگتن میگوید:" کلید تقویت توانایی تنها بازی کردن در بچهها این است که با افزایش تدریجی زمان تنها بازی کردن، او را به این کار عادت دهید." البته ممکن است اولین تلاشهای شما برای وادار کردن کودک به تنها بازی کردن بیش از چند دقیقه نتیجه ندهد و کودک پس از دقایقی کوتاه داد و فریاد راه بیندازد و شما را بطلبد، در این هنگام سعی کنید سریع به او پاسخ ندهید، به او فرصتی بدهید تا خودش با مسأله کنار بیاید. یک زمان مناسب برای ایجاد عادت تنها بازی کردن، بعد از حمام یا ناهار است، این زمانی است که کودک راضی و خشنود به نظر میرسد. زمانهایی که خودتان خسته هستید برای این کار انتخاب نکنید. دکتر فوی میگوید:" خستگی و تنشی که شما در درونتان احساس میکنید ممکن است در رفتار کودکتان منعکس شود." در ضمن به خاطر بسپارید که این فرایند همیشه با یک الگو و با یک کیفیت ثابت نخواهد بود. کودکی که یک روز خیلی خوب خودش را به تنهایی سرگرم میکند، روز بعد ممکن است کاملاً از این کار امتناع کند، اما شما باید تلاش کنید که فرصتهای لازم را برای او فراهم کنید تا تنها بازی کردن را به مرور بیاموزد. پیش از این که شما فکرش را بکنید خواهید دید که توانسته اید پانزده دقیقه تمام به حال خودتان باشید و کودک کاری به شما نداشته و شادمانه خود را در دنیای بازی غرق کرده است!
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ www.seemorgh.com/lifestyle منبع:freshblog.blogfa.com
اگر مثل من بچه پر جنب و جوشی دارید، که بپر بپر دوست داره، این بازی رو انجام بدین، هم تنهایی میشه هم با چند نفر که نوبتی این بازی رو انجام بدن و لذت ببرن. گروه سنی هم از 1 سال تا 100 سال!
1. هر چی بالش و کوسن دارین رو جمع کنید تو یه جایی که حتماً قالی یا موکت یا کفپوش نرمی داشته باشه.
2. به بچهتون بگید که میخواین بپر بپر کنین و حالا بیا بالشا رو بچین رو هم(خود این قضیه کلی به دقت و تمرکزشون کمک میکنه)
3. بعد با گفتن 1و 2و 3، بچه از فاصلهایی که خودش میخواد، خودشو بندازه رو بالشا
4. کلی سوت و کف و هورا، برای ایجاد هیجان و تخلیه انرِژی(میتونید دو نفری یا چند نفری هم دور بالشا بچرخین و هورا بکشین)
5. چیدن مجدد بالشها و تکرار این کار تا وقتی که بچه خسته شد!
<توجه: زمان این بازی، حتماً وقتی باشه که موقع استراحت همسایهها نباشه، چون با هیس و یواش گفتنای ما، بازی بدون هیجان و بیمزه میشه.
منبع : سایت بریم بازی http://berimbazi.persianblog.ir/tag/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82/font>
ویژگی اسباب بازی مناسب برای کودکان درزمینه رشد خلاقیت
اسباب بازی های کودکان، چنانچه با دقت و بر طبق اصول روانشناسی و هدفهای آموزشی انتخاب شوند ، در زندگی اجتماعی و روانی و در رشد فکری و تربیتی آنان بسیار مؤثر خواهند بود.به همین جهت است که روانشناسان و مربیان مشهوری چون مونتسوری ، والن ، کلاپارد، دوبس و دکتر هوشیار در این زمینه به تفصیل بحث کرده و بازی و اسباب بازی را در رشد فکری و تربیت قوای عقلانی کودک مؤثر دانسته اند. کودکان ، به هنگام بازی ، به ویژه با اسباب بازی هایی که جنبه فکری و آموزشی دارند ، بهتر می توانند به فعالیتهای مختلف ذهنی ، حرکتی و روانی بپردازند . .بنابر این در ذیل ویژگی های اسباب بازی های مناسب را ارائه می دهیم تا اولیا بتوانند از این طریق اسباب بازی مناسبی را برای کودک خود انتخاب نمایند :
1- اسباب بازی باید همواره مناسب سن ، همخوان با علایق و در خور تواناییهای ذهنی و رشد ی کودک باشد ، نه آنقدر سخت و پیچیده که کودک از بازی با آن عاجز شود و نه آنقدر ساده و آسان که علاقه کودک را از بین ببرد و در او ایجاد خستگی کند .در حقیقت ،چون خواسته ها و تمایلات کودکان از نظر ساختار جسمی و روانشناسی در سنین گوناگون فرق می کند ، پس بهتر است در هر سن و سالی اسباب بازی مناسب همان سن را برای آنان تهیه کنیم تا موجب رشد عقلی و شخصیتی شان شود .بنابر این ، پیشنهاد می شود که در مراکز تهیه و تولید اسباب بازی از متخصصان روانشناسی و تعلیم و تربیت استفاده شود و اسباب بازی ها را واقعاً برمبنای نظر های کارشناسانه و متناسب با سنین کودکان بسازند.
2- اسباب بازی باید چنان باشد که ذهن کودک را بر انگیزد و او را به سوی سازندگی ، خلاقیت و نو آوری سوق دهد .اسباب بازی هایی که به طور کامل ساخته شده است و کودک کار کمتری بر روی آن انجام می دهد ( اسباب بازی کوکی) قوای فکری کودک را بدون استفاده می گذارد و او را به موجودی تماشاگر ، منفعل و ناظر ساخته های دیگران بدل می سازد و از آنجا که کودک میل به کاوشگری و کنجکاوی دارد و اسباب بازی را قطعه قطعه می کند تا میل درونی اش ارضا شود ، چنین وضعی سبب دلسردی اش می شود .در حالی که ،لگو ها و قطعات ساختمان سازی که کودک می تواند با آن چیزهای مختلفی بسازد ، جعبه کفش و جعبه مقوایی بزرگی که می تواند داخل آن بنشیند و ادای قایق سواری ، هواپیما رانی ، اتو مبیل رانی و غیره را در آورد گل رس ، شن و خمیر بازی که با آنها دست به آفرینش ، خلاقیت و نو آوری می زند و می تواند چیزهای گوناگونی بسازد و هر طور که دلش می خواهد به آنها شکل بدهد ،خراب کند و دوباره بسازد ،کودک را به سوی خلاقیت و نو آوری سوق می دهد . 3- اسباب بازی خوب باید به واقعیت نزدیک باشد تا کودک ،از راه بازی ،با زندگی آشنا شود. 4- سبب رشد و پرورش مهارتها و توانایی های بدنی کودک شود .
5- اسباب بازی ساخته شده هر اندازه بتواند حواس بیشتری از کودک را به کار گیرد ، لذت بیشتری را ایجاد می کند و مناسبتر است .کودکان از هر چیزی که آنرا لمس کنند ، ببینند و بشنوند بیشتر لذت می برند تا چیزهایی که تنها مشاهده کننده آن باشند.
6- اسباب بازی خوب می تواند دامنه تصورات و تخیلات کودک را گسترده سازد و میل به کنجکاوی و اکتشاف را در او پرورش دهد .
7 - اسباب بازی هایی مناسبند که کودک روی آنها کار کند ،آنها را با دست بپیچاند ، بچرخاند ، خم کند ، ببرد ( قطع کند)، رنگ آمیزی کند یا علامت بگذارد .اسباب بازی هایی که بتوان از آنها به شیوه های مختلف استفاده کرد ، آنها را به شکلهای گوناگون در آورد ، بست و محکم کرد .
8 - اسباب بازی ها باید آنقدر مستحکم و با دوام باشند که کودکان مدت طولانی با آنها بازی کنند . ظاهری جذاب و زیبا داشته باشند تا کودکان با اصول طراحی آشنا شوند.
8 - اسباب بازی باید متناسب با جنس ، ذوق و علایق کودکان باشد.
نمایش برای کودکان به مثابه پرورش خلاقیت و انگیزه در ذهن و فکر آنهاست به نحوی که در مسایل تربیتی، روانشناسی و رشد استعدادها و خلاقیتهای کودکان نفوذ چشمگیری دارد. نمایش کودک موجب فعالیت خرد و قوه تعقل و اندیشه آنها میشود و جوهر فکری آنها را با تلنگر به قلقلک وامیدارد به طوری که کودکان علاقهمند شده و تشنه کسب تجربه درهمین زمینه میشوند. نمایش کودکان به مانند تمامیاجراهای دراماتیک دارای تحول شخصیتها، تعلیق، کشمکش، گرهگشایی و دیگر عناصر تئاتری است.
کودکان دارای روحیهای ظریف و شکننده هستند و از نظر روانشناسی موجوداتی پیچیده با نگاهی ساده که با یک سری عملکردهای گوناگون در مواجهه با محیط پیرامون خود عکسالعملهایی خاص را نشان میدهند و در برابر شخصیتهای خلق شده در آن با گرگ، دیو، جادوگر و شیر حس وحشت و ترس را تجربه میکنند و با بره، خرگوش، دختر شاه پریون و دیگر شخصیتهای مثبت حس مهربانی و شجاعت و زیرکی را به خوبی لمس میکنند به گونهای که پس از پایان یک اجرا آنها خود را به جای شخصیتهای اصلی و قهرمانان حقیقی قرار میدهند و با آنها تخیلشان را به کار انداخته و در تصویر ذهنی خود را به مثابه قهرمانی شجاع قلمداد میکنند. درواقع کمتر کودکی را میتوان یافت که شخصیت منفی و بد نمایش را به عنوان الگو درنظر بگیرد و با آن همذاتپنداری نماید.
شیوههای اجرایی مختلفی در زمینه نمایش کودکان وجود دارد که هر کدام ارتباط مستقیم و زندهای را با ذهنیت کودکان برقرار میسازد. این شیوهها در کلیت خودداری خصوصیات مشترکی است که هر کدام از این خصوصیات از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است. مهمترین این ویژگیها ارتباط زنده و سهیم کردن کودکان در طول اجرا و فعالیت آنها به صورت مستقیم و هماهنگ با ریتم زنده اجرا و اعمال بازیگران است که موجب شادی درونی و آزادی و رهایی آنها در طول لحظههای هیجانبرانگیز یک درام میشود به نحوی که تحرک وجودی کودک را با ضرباهنگهای فراوان به شدت میرساند و موجب خلاقیت میشود و همین خلاقیت سهیم به سزایی را در پرورش اندیشه آنها بر دوش دارد که پاکسازی روان را در آینده کودک ایجاد میکند.
" نمایش کودکان با بداعهپردازی، روند داستان و جهت آنرا با هدفی خاص به نقطه اوج میرساند و باعث شعف فراوان در درون آنها میشود. "
در حقیقت نمایش برای کودکان باید از سطوح مختلف آموزش و پرورش به وجود آید و با تزکیه روح و روان و آموزش صحیح اخلاقیات و رشد و پرورش ذات و جوهره اصلی کودکان باعث اندیشه و تفکر شود تا کودکان از همان ابتدا با شگفتنی و ایجاد انگیزه در درونشان به سمت این هنر ارزنده جذب گردند. پس ای کاش مسئولین و مدرسین و کارگردانهای این گونه نمایش با بررسی همهجانبه وضعیت کودکان در جامعه و با نگاهی آنالیزوار و دقیق به عمق افکار آنها دست یافته و با ارایه روایتها و داستانها و افسانههای کهن در قالب امروزی موجبات رشد فکری و تحول اندیشه را در خلاقیت کودکان به وجود آورده و آنها را به سمت آیندهای روشن و دیدگاههایی متفاوت رهنمون سازند تا آنها زمینهساز فردایی بهتر برای آیندگان باشند.
در حقیقت اجرای نمایش کودک از ویژگیهای خاصی برخوردار است که یکی از آنها آشنایی کودکان با یک فعالیت جسمی و اجتماعی است که در راستای هدفی مشترک نهفته است که درترکیب این هدف طراحی صحنه، نور، رنگ، لباس، عروسک و موسیقی به همراه شخصیتهای اصلی و فرعی موجب تاثیر در نگاه میشود و با وجود این تاثیر که یا مثبت است و یا منفی تفکر را به وجود میآورد و کودکان با اجرای یک نمایش و دیدن روایت یک افسانه نوعی دیگر از زندگی را تجربه میکنند. زندگی که تمامیهدف آن ایجاد شور و نشاط در درون کودک و برقراری ارتباط با دنیای افسانهها و داستانهاست به طوری که قوه تخیل کودک به کار افتاده و او مدام با شخصیتهای خیالی پس از اتمام نمایش زندگی میکند و با گفت و گو کردن و اظهارنظر به نوعی تخلیه روحی میرسند و خود را بزرگتر از سنشان تصور میکنند و به عبارتی با وجود دوستان تخیلی که از افکارشان نشات میگیرد یک مورد مخفیانه و به دور از کنجکاویهای رایج والدین برای خود دارند که همین حس بزرگی را در آنها به وجود میآورد و در این میان وظیفه والدین و مسئولین مرتبط بیشتر میشود زیرا با همراهی کودک در کتابخانهها، فرهنگسراها و پارکها و مکانهایی که برای اجرای نمایش اختصاص یافته موجبات تمامیآنچه که تاکنون بیان شد را بر عهده دارند زیرا برای فرهیخته شدن آیندگان جامعه خود تلاش میکنند.
آیا می دانید نتایج رفتارهای مختلف شما با کودکان چه خواهد بود ؟
اکثر خانواده ها بدون اطلاع از جنبه های روانشناسی و فقط بر اساس تفکرات خود و رفتارهایی که از والدینشان آموخته اند به تربیت فرزندان خود مبادرت می ورزند .متاسفانه بسیاری از والدین در آینده و هنگام بزرگ شدن فرزندشان می گویند ما غذا ی خوب لباس مناسب مدرسه خوب و همه چیز برای فرزندمان آماده کردیم ولی نمی دانیم چرا اینگونه شد . در زیر به بررسی انواع رفتارهای والدین و تاثیر آن بر روان فرزندان در آینده ذکر شده است : رفتار / نتیجه اگر کودک همواره مورد انتقاد قرار گیرد / محکوم کردن را یاد می گیرد اگر کودک با پرخاشگری زندگی کند / جنگ و دعوا را یاد می گیرد اگر کودک با ترس زندگی کند / نگران بار می آید اگر کودک با دلسوزی و ترحم زندگی کند / یاد می گیرد برای خودش احساس تأسف کند اگر کودک با استحضاء زندگی کند / خجالتی بارمی آید اگر کودک با خجالت زندگی کند / احساس گناه می کند اگر کودک با تشویق و دلگرمی زندگی کند / مطمئن و متکی به خود بار می آید اگر کودک در محیطی که صبر و تحمل در آن است زندگی کند / یاد می گیرد صبور و شکیبا باشد اگر کودک با تمجید دیگران زندگی کند / یاد می گیرد قدر دان باشد اگر کودک با تأیید دیگران زندگی کند / یاد می گیرد خودش را دوست بدارد اگر کودک با شناخت و آگاهی زندگی کند / یاد می گیرد هدف دار زندگی کند اگر کودک با مشارکت زندگی کند / بخشندگی و سخاوت را یاد می گیرد اگر کودک با شرافت و انصاف زندگی کند / یاد می گیرد به خود و اطرافیانش وفادار باشد اگر کودک با رفاقت زندگی کند / یاد می گیرد دنیا محل زیبایی برای زندگی است اگر کودک با آرامش و صفازندگی کند / در آینده از سلامت روان بر خوردار است…
در کشور ما به رغم وجود گنجینه های علم و معرفت و داستآنها و افسانه های زیبا و آموزنده، اولیا و مربیان بیشترین وقت خود را به مسائل آموزشی کودکان اختصاص می دهند و دانش آموزان نیز در خانه و مدرسه بیشتر اوقات خود را صرف یادگیری های غیر فعال کرده، از سختی و خشکی دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج می برند. بدین ترتیب اغلب اولیا و مربیان از هدف اصلی تعلیم و تربیت که پرورش انسان های خلاق، مبتکر و کارآمد است، باز می مانند.
هدف از ذکر این مطالب آشنایی شما با روش های قصه خوانی و قصه گویی برای کودکان دبستانی است که نقش بسزایی در رشد و شکوفایی خلاقیت در کودکان دارد.
ادبیــــات کـــــودکان چیست؟
ادبیات کودکان شامل قصه، شعر، نمایش، افسانه و داستان است. ادبیات کودکان عبارت است از تلاشی هنرمندانه در قالب کلام، برای هدایت کودک به سوی رشد، با زبان و شیوه ای مناسب و در خور فهم او. به بیانی دیگر، ادبیات عبارت است از چگونگی تعبیر و بیان احساسات، عواطف و افکار به وسیله کلمات در اشکال و صورت های گوناگون.
ادبیات، کودک را در همه اوقات زندگی پرورش می دهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخیل و قوت تصور او می شود و نیز نیروی ابتکار و ابداع به او می بخشد. داستانها و اشعاری که کودکان می خوانند و می شنوند اثری عمیق در فکر و روحیه آنان می گذارد و ایشان را برای رویارویی با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده می سازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آنان را یاری می کند. ادبیات کودک، به ویژه در زمینه های زبان آموزی و آموختن کلمات تازه به کودکان، نقش قاطعی دارد.
اهداف برنامه ادبیات کودکان در آموزش و پرورش دوره ابتدایی عبارت اند از:
کمک به پرورش قدرت بیان و عواطف و افکار کــــودکان تقویت و پــــرورش نیروی تخیل در کـــودکان تحــریک قوه ابتکار و ابداع در کـــودکان ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در کـــودکان رشد اعتماد به نفس کودک و علاقه مند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی برآورده کردن نیازهای عاطفی کودک و آماده ساختن او برای دریافت پیام های اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن
در تعـــــریف ادبیـــات کــــودکان مــــی توان گفت:
مجموعه نوشته ها، سروده ها و گفتارهایی که از طرف بزرگسالان جامعه برای استفاده خردسالان فراهم می آید، یا خردسالان خود خالق آن هستند.
تاثیـــــــر قصـــــــه در کــــــــــودکان
داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. از طریق قصه ها و داستان های خوب، کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد. پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری، آزادگی، جوانمردی، طرفداری از حق و حقیقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش هایی هستند که هسته مرکزی بسیاری از قصه ها و داستان ها را تشکیل می دهند.
پرورش حس زیبایی شناسی در کودک، متوجه ساختن کودک به دنیایی که اطرافش را فرا گرفته، پرورش عادات مفید در کودک، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودک هدف های اصلی طرح قصه های خوب برای کودکان است.
انتخـــــاب قصــــــه های مناســــب
مسئله انتخاب کردن قصه، با توجه به انبوه موادی که در اختیار قصه گوست، به ویژه برای قصه گوهای تازه کار و مبتدی، مشکلی اساسی است. حتی بهترین و برجسته ترین قصه گوهای حرفه ای هم قادر به گفتن هر داستانی نیستند.
قصه گو، قهرمانان خود را از قصه هایی می سازد که با شخصیت خاص و سبک او متناسب باشند. قصه گوی تازه کار، ابتدا باید سعی کند که ویژگی های شخصیت و سبک گویش خود را ارزیابی کند. سپس از خودش بپرسد: چه نوع داستان هایی را می توانم مؤثر و خوب بیان کنم؟ چگونه می توانم شخصیت خود را با قصه هماهنگ کنم تا هر دو بتوانیم با شنونده ارتباط برقرار کنیم؟
پس از آنکه قصه گو کار انتخاب کردن را تمام کرد، وارد مرحله آماده کردن داستان برای گفتن می شود که از مهمترین گام هایی است که در جهت به کار گرفتن فن قصه گویی برداشته می شود. قصه گو باید به خاطر داشته باشد که کار او از بر کردن یا از رو خواندن نیست، بلکه کار او قصه گفتن است که مانند تجربه ای یگانه باقی می ماند.
از بر کردن قصه اغلب نخستین مانعی است که راه سیر طبیعی و خودانگیخته یک قصه گویی مــوفق را سد می کند. قاعده درست این است که هــرگـــز نباید داستانــی را برای گفتن به خاطر سپرد، بلکه با توجه به ساختمان قصه، به خاطر سپردن طرح آن کافی است.
انتخاب و آماده کردن داستان، نخستین گام ها در راه پیشبرد هنر قصه گویی است و هنر قصه گویی بر آنها استوار می شود. قصه گوهای مبتدی و تازه کار به زودی متوجه می شوند زمانی را که برای رسیدن به این مرحله از رشد سپری کرده اند، سرمایه گذاری مفیدی بوده است.
آماده کردن ذهن و بیان، در ارائه موفقیت آمیز یک قصه مهمترین متغیر به شمار می آید. بدون این انتخاب و آماده کردن بسیار دقیق، قصه گو نباید انتظار به دست آوردن یک تجربه موفق را داشته باشد.