2737
2734
عنوان

راز شوهر داری (همه بیان لطفا...)

| مشاهده متن کامل بحث + 476524 بازدید | 388 پست
سحر (-_-)
پست ها: 932 | عضویت: 6/4/1388
1388/8/16 8:00 ق.ظ


دوباره شنبه شد و روز کاری جدید!

میدونین؟ شوهر من آدم پرکار و با مسئولیتی هست و وقتی استخدام شده بود گاهی اوقات از خانمهای اداره و اینکه زیاد دور و برش میرن تعریف میکرد؛ البته چون شوهرم رو میشناسم مطمئن بودم بیمنظور حرف میزنه و فقط داره کارای روزانه اش رو میگه!(آخه ما اون موقع تو عقد بودیم)
خانمام که حساس...
اما باخودم گفتم اگر بهش بگم بهشون رو نده بیان اونجا... بد میشه آخه کارش طوریه که هرکی مشکل داره مجبوره بره پیشش و اگر ساکت بشینم خودم، خودم رو از داخل داغون کردم!
جونم براتون بگه...
تا ازدواج کردیم و رفتیم شهر محل کارش و عرق پام خشک شد رفتم اداره اشون.
خیلی گرم ازم استقبال کرد و با چندتا از خانما آشنام کرد.
حالا هم هر هفته؛ یا 10-12روز سرزده میرم اداره؛ هم اگر کسی کٌخ داشته باشه دست از شوهره میشوره و هم یه ساعتی میشینم و چایی و... میخورم و هم شوهرم منو بعنوان یه خانم اجتماعی که تونسته با خانمای اداره دوست بشه قبول کرده!

همیشه هم دوست داشتم حسابدار خونه خودم باشم؛ پولا دست من باشه و بدونم چی به چیه!
برای همین sod بانکش رو روی موبایل خودم فعال کردم و هرزمانی که پولی به حسابش واریز میشد بهش میگفتم ...جون؛ فلان مقدار به حسابت واریز شده و دسته چکش رو میاوردم و میگفتم بنویس؛ فردا که رفتم بیرون از حسابت بردارم؛ و ازون ور یه حساب سپرده بازکرده بودم که چون تو ساعت اداری کارمیکرد شوهرم وقت نداشت بره بانک ، به نام خودم بود و پولا رو میریختیم تون.

شوهرم اصلا اهل کادو خریدن و گل خریدن و...نبود. خانوادگی عادت ندارن!
تو عقد که بودم؛ خودم کار میکردم؛ با اینحال هروقت شوهرم میامد پیشم با اینکه خریدی نداشتم میبردمش مرکز خرید شهر و میگشتیم و هرچی میدیدم کلی ازش تعریف میکردم و رد میشدم و وقتی میگفت بخر؛ میگفتم منکه لازم ندارم و بعدا تو مراسمای مختلف میدیدم همون چیز رو برام گرفته ! تنها چیزی که تو آرزوش موندم برام بخره و نخریده گل طبیعی بوده! نمیدونم ازین یکی چرا اینقدر بدش میاد! فقط تو همون مراسمای رسمی خرید اونم خیلی بزرگ و شیک!

یه چیزی...
اگر میخواین برای خودتون حساب شخصی داشته باشین...
پولهای پس اندازی رو توی یه حساب روزشمار بریزین؛ و بگین سود پولش رو توی یه حساب روزشمار دیگه برای خودتون بریزن! اینجوری هم پس انداز کردین هم هرماه مبلغی تو حساب شما واریز میشه و موقعی که لازم داشتین میتونین برش دارین.
ما هرزمان که مبلغ به 4-5میلیون میرسه؛ یه حساب دوساله باز میکنیم که سودش بیشتره و باز سودش به حساب من واریز میشه!

مخصوصا در مورد مسائل مالی با شوهرتون بحث نکنین!
همیشه یه ایده تو ذهنتون بسازین؛ بعد روش کار کنین و کم کم عملی کنین!
مردا از حرف زدن درمورد پول و مادیات خوششون میاد و وقتی شما درموردش حرف بزنین فکر میکنن رقیبی تو حساب-کتابشون پیدا شده و سعی میکنن شما رو از اون دور کنن!

کلا اگر دیدین به یه مورد خاص؛ مثلا مادرشون، خواهرشون، ماشین، پول ، ورزش کردن بیموقع یا هرچیز دیگه بیشتر تمایل نشون میده؛ اصلا در اون مورد باهاشون حرف نزنین؛ چون احساس میکنن اون چیز واقعا همونقدر مهمه و بیشتر روش پافشاری میکنن.
همیشه اگر درمورد چیزی بیشتر حرف بزنین؛ ناخودآگاه به طرف القا میشه که اون مورد خیلی برجسته هست و بیشتر روش زوم میکنه... مثل اینکه به شما بگن بای خودت طلا نخر؛ حتی اگر قصد خریدش رو هم نداشته باشین؛ ناخودآگاه بهش جذب میشین و احساس میکنین چیز مهمی رو دارین از دست میدین.
به به چه دختر عاقل ومتینی مادر! کلی لذت بردم وبه هممون افتخار کردم .قدیما یه برنامه بود که می گفت ما می توانیم !کنفسیوس میگه برای از بین بردن دشمنانت کوره را انقدر نگداز که خودت هم در ان بسوزی

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
وای چه مطالب جالبی . همشو خوندم . لطفاً بازم بنویسید.


ولی من اعتقادم اینه که سیاست باید تو وجود آدم باشه . مثلاً غزال جون واقعاً سیاست داره و فکرش هم خوب کار می کنه ولی من ، نمی تونم برای شوهرم فیلم بازی کنم. وقتی خوشحالم، چهره ام نشون می ده و و قتی عصبانی و نارحتم هم همینجور. چی کارررررررررررررررررررررر کنم.HELP ME
وقتی زندگی با تو نمی سازه، تو با زندگی بساز
بعضی وقتا از پشت تلفن بوسش میکنم یا میگم بوسم کن
البته اولین بار خودش گفت بعد من ادامه دادم
وقتی میرم خونشون برگشتنی که میخواد منو یاره خونمون هی میگم وااای حالا چجوری تنهایی بدون تورو تحمل کنم
اصلا پشیمون شدم منو برگردون
همش میگم وای دلم برات خیلی تنگ میشه چیکارکنم کاش همیشه کنارم باشی اونم میخنده و خوشش میاد
یه بار تو خیابون بودیم نمیدونم سر چی یه ذره ناراحت شد ازم نمیدونم چیکارکرده بودم یه کم که گذشت چون میدونم از تعریف خوشش میاد گفتم راستی این کفشت چقدر قشنگه واقعا که خوش سلیقه ای
باور میکنید این حرفم معجزه کرد دیگه تقریبا فراموش کرد ناراحتیشو

به نظر من ماها فیلم بازی نمیکنیم یا بازیگر نیستیم و دروغ نمیگیم
اینا رازهای شوهرداریه! oceen جونم
2738
سحر (-_-)
پست ها: 932 | عضویت: 6/4/1388
1388/8/18 11:55 ق.ظ


آخرین باری که شهرشون رفتیم؛ میخواستم برم و برای نی نی ام وسایل نگاه کنم و اگر چیزی نظرم و گرفت بخرم. ازون طرف خواهرشوهر بزرگه ازونایی هست که عاشق نظر دادنه و اگر بیاد تورو میبره دم مغازه ای که بنظر خودش خوبه، و مجبورت میکنه اون چیزی که دوست داره بخری...!
شوهرم هم میدونه من ازین اخلاقا خوشم نمیاد...
اومدم و به شوهرم گفتم بیا بریم بیرون...
خواهرشوهرم گفت کجا میرین؟ گفتم فلان دوستم ازدواج کرده و اینجا ساکن شده؛ بریم ببینیم اگر هست بریم خونه اش. میخواست خواهرزاده رو بنرمون کنه؛ گفتم ...جون؛ بریم که سمیه(دوستم) خیلی وقت نداره و چندتا بهونه دیگه...

بعدش هم با شوهرم رفتیم خونه دوستم نیم ساعتی نشستیم وبعد چندساعتی چرخیدیم و چیزایی که خوشمون اومد خریدیم!
وقتی اومدیم خونه کلی از بازار و خرید کردن و ... تعریف کردم که خواهرشوهره بدونه برای خرید هم رفتم و نخواستم اون بیاد.

تصمیم گرفتم چندبار به بهانه های مختلف بریم بیرون و زمان باقی مونده رو بچرخیم و بعدش بیام و تو خونه اشون با آب و تاب تعریف کنم تا بدونن دوست دارم تنهایی گردش برم.

اگر مستقیم بهشون بگم که بهشون برمیخوره و جبهه میگیرن؛ اگرم بدونن کجا میری میان و رو سرت خراب میشن!بهتر دیدم هر برنامه بیرون از خونه اشون رو با یک ساعت زودتر برنامه ریزی کنم تا زمان برای پارک و شام و گردش بیرون هم بمونه!

فعلا که اینجوری طرح ریختم... تا ببینیم چی میشه

سحر (-_-)
پست ها: 932 | عضویت: 6/4/1388
1388/8/24 8:55 ق.ظ



نگو خیلی از خود راضی هستم؛ اما تجربه هست دیگهووو باید بگم!
خانواده شوهرم همه باریک و قلمی و خانواده مادریش قدبلند هستن و من دختری سفیدبرفی؛ قد متوسط (از خانواده پدریش خیلی بلندتر . از مادری کوتاهتر) و تپلی هستم. شوهرم تو دانشگاه از من خوشش اومد و این برای خانواده سنتی اونا عجیب بود.
اولین باری که تو مراسماشون شرکت کردم؛ عروسی خواهر بزرگش بود و خانواده شوهرم چندماه قبلش برای خاستگاری اومده بودن و گفتم که، زیاد تمایلی به این ازدواج نشون نمیدادن و میترسیدن تو خانواده حرفای بدی بپیچه! ازون طرف هم میگفتن بیاین و خانواده مارو ببینین و آشنا بشین که اگر به میلتون نبود زودتر متوجه بشین
خلاصه... مارو برای عروسی خواهرش دعوت کردن و بهترین لباس هام رو برداشتم و با مامان بابام رفتیم...
بماند که تو مجلس حنا و عروسی کسی عروس رو نگاه نمیکرد و مرتب دنبال من میگشتن و منم شیکترین لباسام رو پوشیده بودم و آرایش کمرنگی کرده بودم و کنار مامانم نشسته بودم.
بعد اون مراسم خودشون دنبال کارای ما بودن و مصرانه کارای عقد و عروسی رو راه انداختن.

امسال دوباره عروسی دخترعمو و دختر خاله اش توی تیرماه بود . و قبلش مراسم عقد دخترخاله اش توی اردیبهشت.
بقول تو زیاد تحویلم نگرفتن و دو روز مونده به مراسم عقد همچین تعارف خشکی کردن. مام شهرستان...
خلاصه... اولش اذیت شدم و نمیخواستم برم. بعد گفتم اگر نرم بازم منو کم میزنن و کم کم از جمع خانواده دور میشم. برای همین شوهرم و مجبورکردم مرخصی بگیره و رفتیم برای عقدکنون.
بازم بهترین لباسی که میشد رو خریدم و رفتم آرایش مناسب عقدکنون کردم و رفتم مجلس.
اتفاقا یه جا هم بند نشدم و خودم پیش زندایی و خاله و مادربزرگش رفتم و آهنگ خوبی هم بود باهاش رقصیدم و هرکی هم میرقصید براش دست میزدم و خلاصه با پررویی خودم و انداختم وسط جمع همه! اما آروم آروم نه سبک سرانه و لوس.
باورت بشه... وقت خداحافظی خودشون با اسم منو صدا میکردن و روبوسی و خداحافظی کردن.
برای مجلس عروسی هم خود خاله اش زنگ زد و یک ماه قبلش خبرم کرد که چون راهت دوره زودتر بدون و آماده شو!
این مطلب را که بخشی از یکی از نامه‌های نادر ابراهیمی به همسرش است توصیه میکنم همه زوج‌ها چندین بار و نه به‌تنهایی که با هم و در کنار یکدیگر ‌ بخوانند. برای همه شما عزیزان آرزوی خوشبختی و همراهی همیشگی می‌کنم و این نامه را به همه زوج‌های ایرانی تقدیم می‌کنم.
همسفر!در این راه طولانی که ما بی‌خبریم و چون باد می‌گذرد بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماند خواهش می‌کنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را و یک شیوه نگاه کردن را مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه‌مان یکی و رویاهامان یکی. هم‌سفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست. و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است عزیز من! دو نفر که عاشق‌اند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق و یکی کافی است.عشق، از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها گذشتن است اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست .من از عشق زمینی حرف می‌زنم که ارزش آن در حضور است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.

عزیز من! اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد .بگذار در عین وحدت مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید .بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم ،اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند. بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل .اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست .سخن از ذره ذره واقعیت‌ها و حقیقت‌های عینی و جاری زندگی است. بیا بحث کنیم. بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم. بیا کلنجار برویم .اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.بیا حتی اختلاف‌های اساسی و اصولی زندگی‌مان را، در بسیاری زمینه‌ها، تا آنجا که حس می‌کنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی می‌بخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ، حفظ کنیم. من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم.بی‌آن‌که قصد تحقیر هم را داشته باشیم .عزیز من! بیا متفاوت باشیم.
خطراتی که روابط همسران را تهدید می کنند!

- تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به یکدیگر باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، 4 شب تلویزیون خاموش باشد.

2- خانه‌نشینی
به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نمی‌روید! مگر درهای آن رستوران دنج و کوچکی که آن‌قدر عاشق‌اش بودید‌، بسته شده؟ پس آن شب‌هایی که با هم به سینما می‌رفتید و به بگومگوهای پرشور و حرارت می‌پرداختید چی شد؟ و حالا فقط ماهی یکبار آن‌هم فقط برای دیدن دوستان بیرون می‌روید و احتمالا آنها هم برای بازدید پیش شما می‌آیند. دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، از پولی که برای مالیات آن کنار می‌گذاشتید، برای گردش و بیرون رفتن استفاده کنید!

3- ساعات اضافی
دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ که حقیقتا جز خوشایندی برای همسرتان نیست! تنها کافی‌است که کار، تمام زندگیتان را به‌خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید.

4- رسیدگی به وضع ظاهر
فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید! دست از شلختگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت‌و‌پاش‌کردن در خانه خودداری کنید و به‌خودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می‌دهید که حضور او و تاثیری که بر او می‌گذارید برایتان مهم است!



5- بی‌توجهی
یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است. در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است. زمانی‌که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌خصوص زمانی‌که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌که درست و بجا به‌کار برده شوند.

6- حسادت مفرط
دست از پاییدن و سین‌جین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی
دو جانبه بنا می‌شود. شک و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد!

7- خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آنگونه که در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند. تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد. اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی‌که این تفاهم به حد کافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت‌وآمد‌های آخر هفته کم‌کم خسته می‌شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

8- نبود برنامه
تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه‌مدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و...) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و...) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌کند!

9- سکوت
مطئنا عدم‌گفت‌وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده‌ایم. با این‌حال، معمولا گفت‌وگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند... در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یک روان‌درمانگر کمک بگیرید
hamshahrionline.ir

از این کارها بپرهیز، خانم عزیز!

آیا تا به حال شده در حالی که گمان می‌کردید لحظات فوق‌العاده خوبی در کنار همسرتان دارید، ناگهان او عصبانی شده و شروع به ایراد گرفتن از شما کند؟ متاسفانه اغلب خانم‌ها عاداتی دارند که مردها را ناراحت می‌کند..



1- جاروبرقی کشیدن در وقتی که وقتش نیست!
ساعت 8 شب است، همسرتان از محل کار به خانه برگشته و روی کاناپه در حال استراحت و تماشای تلویزیون است. شما که تا به حال مشغول امور دیگر منزل و رسیدگی به کودکان بوده‌اید حال این فرصت را پیدا کرده‌اید که خانه را کمی جارو بکشید، پس با کمال احترام از همسر خود می‌خواهید دقیقه‌ای کودکان را زیر نظر بگیرد و پاهایش را بلند کند تا خانه را جارو بکشید اما متوجه عصبانیت همسرتان می‌شوید.بهترین راه این است که به او حق داده و جارو کشیدن را به فردا موکول کنید.

2 -غرغر کردن موقعی که او دارد فوتبال می‌بیند
امروز بعد از ظهر از تلویزیون مسابقه فوتبال تیم مورد علاقه همسرتان پخش می‌شود. اما شما از فوتبال یا تیم مورد علاقه او متنفرید، بنابراین مدام در حالی که او در حال تماشای تلویزیون است در خانه راه می‌روید، غرغر می‌کنید و از تیم او یا حتی تماشای فوتبالش ایراد می‌گیرید. او که از کار شما کلافه شده ممکن است کاملا محترمانه از شما بخواهد ساکت باشید. نباید از عکس‌العمل همسرتان ناراحت شوید. فراموش نکنید در یک خانواده هر کسی حق دارد به علایق خود مشغول شود، اگر شما فوتبال دوست ندارید بهتر است آن ساعت برای گردش با دوستان‌تان قرار بگذارید یا به خرید بروید.

3 - بگو منو دوست داری بگو
به رستوران رفته‌اید و ساعات بسیار خوبی را با هم گذرانده‌اید. حال به خانه برمی‌گردید و در کنار همسرتان که مشغول تماشای تلویزیون است می‌نشینید و شروع می‌کنید به پرسیدن سوالات رمانتیک نظیر چه‌قدر من رو دوست داری؟ ممکن است ابتدا همسرتان با گفتن یک یا دو جمله احساسش را به شما بیان می‌کند اما اگر سوالات ادامه یابد، ساکت شود و شما گمان کنید به شما بی‌علاقه است یا حوصله‌تان را ندارد. پرسیدن سوالات عاشقانه خوب است اما هر چیز زمانی دارد.


4 - کی بود؟ چی بود؟ کجا بودی؟
کی بود زنگ زد؟ چی می‌خواست؟ خوب تو بهش چه گفتی؟
گاهی اوقات زنان بدون آنکه منظور خاصی داشته باشند، همسرانشان را بیش از حد سوال پیچ می‌کنند. در اینجاست که صبر همسران ممکن است تمام شود. فراموش نکنید بهترین کار این است که هرگز خیلی در کارهای همسرتان دخالت نکنید. اجازه دهید هر فردی زندگی شخصی خود را داشته باشد. وقتی اجازه می‌دهید همسرتان در زندگی شخصی‌اش رازهایی را برای خود نگه دارد، زندگی مشترک شما باثبات‌تر خواهد بود.

5- ادب کردن شوهر
گاهی زنان با همسران خود مثل کودکان برخورد می‌کنند. مثلا مدام به او یادآوری می‌کنند که به دندانپزشک مراجعه کند. فراموش نکند نان بخرد. روغن ماشین‌ را چک کند و... این حرف‌ها تنها می‌تواند سبب عصبانی شدن همسرتان شود. او ازدواج نکرده تا کسی همانند مادرش مدام او را نصیحت کند. اگر کاری را فراموش می‌کند تنها یک بار به او گوشزد کنید و قبل از آنکه نظرتان را در مورد کاری بدهید، منتظر شوید تا خود او درباره آن صحبت کند یا نظرتان را بخواهد.

6- افتادن از آن طرف بام

مدام به همسرتان زنگ می‌زنید، می‌خواهید تنها با او بیرون بروید و دوری‌اش را نمی‌توانید تحمل کنید؟ مردان شاید در ماه‌های اول ازدواج این روند را تحمل کند اما بعد از این عادت شما عصبانی خواهند شد. اجازه بدهید ساعاتی از روز را به حال خودش باشد و همراه با همکارانش ساعاتی را خوش بگذراند.

7- الان میام!
ساعت 8 به تولد یکی از دوستان همسرتان دعوت شده‌اید و با آنکه همسرتان نیم ساعت است آماده روی کاناپه نشسته. شما هنوز به دنبال این هستید که چه روسری با پیراهن‌تان جور است و او مدام تکرار می‌کند که زود باش، همین لباس خوب است و... تا آنکه در نهایت از دست شما عصبانی می‌شود. بهترین کار این است که شما یک یا دو ساعت پیش از ساعت مقرر انجام کارهای خود را آغاز کنید تا وقتی او آماده می‌شود شما دیگر کاری برای انجام دادن نداشته باشید.


8 -انتقاد از مادرشوهر
«مادرت را خیلی دوست دارم ولی بهتر بود قبل از آنکه بیان حداقل اول زنگ می‌زدند.» شاید حق با شما باشد ولی حتی یک انتقاد محترمانه از مادر همسرتان ممکن است او را ناراحت کند. اگر می‌خواهید در دید همسرتان و خانواده‌اش بهترین باشید هرگز از مادر همسرتان ایراد نگیرد.
Salamat.ir
اثر کلمه "باید " در روابط همسران

چرا با هم سر جنگ داریم ؟ چرا حتی با یک صحبت کردن معمولی می‌خواهیم همدیگر را بزنیم ؟چرا همیشه در هنگام درخواست ، لحن و ژستی طلبکارانه داشته و از کلمات دستوری استفاده می‌کنیم؟ چرا در درخواست‌ها کمتر از کلمه لطفا استفاده می‌کنیم؟
بهتر است بدانید که این نوع رفتارها به ویژه استفاده از کلمات باید گونه و دستوری تا اندازه زیادی از نوع ساخت‌هایی که بر جامعه حاکم است سرچشمه می‌گیرد .
امروزه همه جا اصل را بر اساس کار گروهی و رفتار برابر می‌گذارند تا ضمن رشد خلاقیت‌های فردی ، کارایی نیز بالا می‌رود. روابط احترام آمیز نیز غیر از آن نیست . تو به من احترام می‌گذاری ، من به تو احترام می‌گذارم پس ما با هم برابریم. این در حالی است که ساخت‌های جامعه این ارزش‌ها را خاموش نگه می‌دارد ،واین ارزش‌ها بروز پیدا نمی کنند.
تفکری که در جوامع قدیمی و در برخی از جامعه‌های حاضر وجود دارد این بوده است که اگر زور وجود نداشته باشد کارها پیش نمی رود مثلا در خانواده می‌گویند : بچه‌ها باید زور بالای سرشان باشد در غیر این صورت کاری که به او محول شده است را انجام نمی‌دهد .
در حقیقت باید گفت دراین نوع تفکر اولین چیزی که باعث حل مساله می‌شود استفاده از زور است استفاده از جملات دستوری را به ساختار اجتماعی ، تربیتی و فرهنگی جامعه بستگی دارد به نظر می‌رسد ریشه طلبکارانه رفتار کردن و عدم درخواست در بیان خواسته‌ها . استفاده کردن از جملات زیبا ، خواهش کردن ، با لطف صحبت کردن ، رعایت ادب و احترام به دیگران نه احساس حقارت و ضعف می‌اورد بلکه نشانی از شخصیت والای شماست .
در زندگی زناشویی کلمه " باید " و " باید " گفتن و دستور دادن سبب دوری و انزجار و لجاجت می‌شود و نتیجه آن نیز سطحی و زود گذر است . بعضی ازهمسران این کلمه، یعنی " باید " را به کار می‌برند تا احساس برتری نسبت به همسرشان داشته باشند.
همان طور که گفته شد " باید " گفتن و دستور دادن باعث انزجار افراد از شما می شود و نتیجه آن نیز سطحی و زود گذر است اما خواهش کردن نتیجه روانی مثبتی دارد . دراین توصیه می‌شود که : " به جای کلمه " باید " از عبارت " بهتر است " استفاده کنید . نتیجه این امر بسیار پایدارتر و مطلوب تر خواهد بود و بار منفی کلمه " باید " نیز گرفته می‌شود .

وبلاگ هوود
چرا همسرم چشم چرانی می کند ؟!

هرگاه عشق در روابط زناشویی جامعه کمرنگ می شود، این نارضایتی ها متولد می گردد، چه باید کرد؟

بررسی تنوع طلبی جن 30
با وجود اینکه ا-ر-ض- اء جن 30 در اوج لذت جن 30 صورت می پذیرد اما متاسفانه اکثر افراد در رابطه زن-اش-ویی با شریک خود نمی توانند این اوج را به حد کفایت برسانند و به بیان دیگر به طور ناقص ا- ر-ض- اء می شوند، لازمه ا- ر-ض- اء شدن به صورت کامل آن است که دو طرف پیش از برقراری رابطه ی جسمانی، رابطه ی عاطفی را تجربه کرده باشند.
بیش از 60 درصد افراد در اکثر موارد به طور ناقص ا- ر-ض- اء می شوند، اما این کامیابی های ناقص در جامعه و فرهنگ جن 30 جهان چه تاثیری خواهد داشت؟
مردان که نتوانند از طریق رابطه زن- اش- ویی خود به ا- ر-ض- اء کامل برسند، به مانند گرسنگانی هستند که همه چیز را غذا می بینند، آنان همواره در جستجوی ل-ذ- ت جن 30 اند و هیچ گاه سیر نمی شوند، طبعا اشخاصی که در روابط زن- اش- ویی به ا- ر-ض- اء کامل جن 30 دست می یابند به رابطه زن- اش- ویی با همسر خود قانع اند، اما اگر کسی کاملا ا- ر-ض- اء نشود به آم-یز-ش با همسر خود قانع نبوده و همواره در پی کشف فردی زیباتر و جذابتر و یا روشی جدید برای ار-ضای جن 30 خویش است، به بیان ساده تر ریشه اصلی تنوع طلبی جن 30، انحرافات جن 30 و…، نرسیدن به ار-ضای کامل جن 30 و گرسنه ماندن است، تنوع طلبی جن 30 ذاتی و برخواسته از طبیعت انسان نیست، بلکه پدیده ای است که هرگاه عشق در روابط زن- اش- ویی جامعه کمرنگ می شود، این نارضایتی ها متولد می گردد، بنابراین میزان تنوع طلبی جن 30 با میزان عشق در جامعه رابطه عکس دارد، در جامعه ای که عشق معنای خود را از دست بدهد، مردان و زنان در طمع کسب لذت بیشتر و ار-ضای تنوع طلبی خویش، به دنبال چشم چرانی و تماشای فیلم ها و تصاویر غیر اخلاقی , انحرافات جن 30 و… خواهند رفت…
اشتباه است اگر بگوییم که فردی که تنوع طلب نیست با همسر خود ا- ر-ض- اء می شود و فردی که تنوع طلب هست با چند شریک جن 30، صحیح تر آن است که بگوییم، فقط کسانی به معنای واقعی و کامل ا- ر-ض- اء می شوند که تنوع طلب نیستند، تنوع طلبی برخواسته از ا- ر-ض- اء های ناقص جن 30 است و شخص تنوع طلب هیچ گاه به طور کامل ا- ر-ض- اء نمی شود، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار در رابطه زن- اش- ویی با یکی از شرکای جن 30 خود ارضای کامل جن 30 را تجربه کند، میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد!
اگر به همسرتان شک داشته و نگرانید از اینکه مبادا با شخص دیگری رابطه داشته باشد، به جای کنترل روابط و رفت و آمدهایش سعی کنید روابط عاطفی میان یکدیگر را قوی و قوی تر کنید، در اینصورت می توانید مطمئن باشید که او لحظه ای به شخص دیگری فکر نخواهد کرد…
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687