2410
2553
حق با شماهاست باید طی ایام عید سیب زمینی بشیم
البته ما زیاد بچه کوچیک تو فامیل نداریم یکی بچه خواهر شوهر، بچه پسر خاله ..همین
اما تا چشمم به اونا که اتفاقا خیلی با مزه هستن میفته و اینکه توجه بیش از حد همسرم به اونا باعث عذابم میشه
جالبش اینه که وقتی میایم خونه و بهش اعتراض میکنم میگه من اصلا بچه نمی خوام برای یکی دو ساعت خوبه... حتی هر روز سر خوردن قرص های ویتامینش دعوا داریم3
30 روزه باید 30 تا کپسول می خورده الان 60 روزه تازه نصفش را خورده...


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

امروز شاد و شنگول اومدم توی نی نی سایت .. قبل از اینکه برم توی مباحث مورد علاقه من .. رفتم قسمت تبادل نظر که ببینم تاپیک های دیگه چه خبره
از شانس بد سر از تاپیک می می ناز درآوردم و فهمیدم که فوت کرده .. دیگه آه به دلم نموند
از امضاء یکی از کاربرها هم سر از تاپیک ابوالفضل کوچولو سردرآوردم که دیگه به مرحله انفجار رسیدم
این لینک تاپیکشه :
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?pageNumber=1&threadID=744647

تصمیم با خودتون

خدایا ...
سلاااااااااااااااااااااام به دوست جونیای خوبم
امیدوارم که حال و هوای همتون مثل شکوفه های بهاری قشنگ و با نشاط و پرانرژی باشه

نادیا؛ دوست خوب و عزیزم سپاس فراوان به خاطر اینکه همیشه به یاد منی

من میام پستارو می خونم و به یادتون هستم منتها خیلی گرفتارم این چند وقته آخه قراره منو شوشو دیگه تا عید به خاطر کارمون بریم ساکن دامغان بشیم واسه همین الان گرفتار جمع و جور کردن وسایلو پیدا کردن خونه این چیزا هستیم شوشو هم که آخره ساله حسابرسی دارن 6 صبح میره آخر شب بر می گرده فقط خواستم بدونین من فراموشتون نکردم و به یادتون هستم

دوستون دارم دوست جونیا
2720
سلام به همه دوستان عزیزم بالاخره امروز رفتم سونو گرافی نرگس 8 صبح اونجا بودم 11 رفتم تو خانم دکتر واسعی خیلی مهربون و با تجربه است با اینکه سرش خیلی شلوغه ولی کاملا با حوصله و دقیقه بهم گفت همه چی نرمال و خوبه تخمدانها و رحم هم کاملا سالم هیچ بقایایی هم نمونده /

نادیا جونم از دکتر کبیری هم برای سلطان وقت گرفتم حتما اون آزمایشهایی که گفتی میگم بنویسه براش/

مریم جون منم امروز تو سونو سیب زمینی شده بودم چون قبل از اینکه دکتر من و سونو کنه تخت بغلیم یه خانم باردار بود که دکتر داشت اونو سونو میکرد و من صدای قلب بچه اشو شنیدم دکتر میگفت ضربانش 164 و دست و پاها مشهوده و من مثل یک سیب زمینی پشندی رو تخت دراز کشیده بودم که دکی بیاد بگه هیچی تو رحمت نیست

سحر ناز عزیز خوشحالم که حال پدر شوهرت خوبه میدونی منم مثل تو خیلی چیزا از خانواده سلطان تو دلم دارم که به کسی نگفتم و دوست دارم بگم و یه کم خالی شم /

بامیه جونم مرداد راست میگه سعی کن یکم خوش بگذرونی و این دردای سینه رو فراموش کنی به عید و دید و بازدید و فضولیا فکر نکن به بهار و طبیعت و نو شدن فکر کن گلم /

طهورا جون خسته نباشی ایشالله هر جا میری خوش باشی /

مردااااااااااااد جونم نمیدونم چرا شماها اینقدر باعث دلخوشی من هستید حتی اگه برای من چیزی ننویسید /

محیا نیستی گلم چطوری ؟ میخوام کل عید و بیام شمال /

مژده جونم کنسرت خوش گذشت ؟ به نادیا که خیلی خوش گذشته

دلنیا جون من اصلا دل نداشتم برم تاپیک و بخونم چون نخونده گریه ام گرفت

نگار در چه حالی؟؟؟؟؟؟ بیا از وضعیتت بگو عزیزم به فکرتیم /
سلام به همگی دوستاااااااای گلم
من شنبه دوباره رفتم سونو و دکتر گفت ساک 22 میلی شده ولی بازم خالیه و گفت اینبار پیوندش با رحم ضعیف تر شده گف لک بینی نداری گفتم نه ولی اونقد بهم استرس وارد شده بود که حس کردم یه چیزی ازم خارج شد دکتر سونو کرد و گفت باید سریع اقدام به سقط کنی چون داره به بدنت عفونت میده (چون من دچار اسهال شدید شدم و گفت از عفونته)
جواب رو بردم برا دکترم وگفت برات بستری مینویسم برا کورتاژ منم قبول نکردم و گفتم قرص میخوام اونم گف با مسولیت خودت ولی میدونستم با قرص سقط میشه چون سال قبل یه سقط عمدی بخاطر نداشتن شرایط مناسب داشتم و اونم با سه تا قرص سقط شد گفتم حالا این که پیوندش ضعیف هم هست حتما سقط میشه
اوردم فرداش قرص ها رو از طریق واژینال شیاف کردمو سه ساعت بعد دردا شروع شد چشتوووووووووون روز بد نبینه خدا نشون دشمنمم نده مردمو زنده شدم سه ساعت بدونه وقفه درد کشیدمو خونریزی شروع شد عصر همون روز دو تا تکه خیلی بزرگ هرکودوم به اندازه کف دست مثل جگر سفید دفع شد چون خیلی بزرگ بودن ترسیدم به مامانم میگفتم مامان بخدا این رحم منه که کنده شده وگرنه ساک 22 میلی بیشتر نبود
خلاصه صب یعنی دیروز دوباره رفتم سونو برای بقایا که دکتر گفت خداروشکر سقط کامل بوده وهیچ چی نیست گفتم اون تیکه ها خیلی بزرگ بودن گفت دورش چرک بسته بوده گف برو شکر کن یه جا اومده و دفع شده
اینم شرح حال من ممنون که کنارم بودین و بهم امیدواری دادین دیگه به فکر بچه دوم نیستم همین پسرم بسه(بدنم خیلی ضعیف و خسته شده) شاید دوباره ادامه تحصیل بدم با پسرم دوتایی بریم مدرسه چون سنم خیلی کمه من 23 سالمه امیدورم خدا دامن همه منتظرارو سبز کنه
دوستووووووووووون دارم
خداوندا پناهم باش یارم باش جهان تاریکی محض است میترسم کنارم بااااااااااااااااااااااش خدا جونم شکرت
2714
لیلی جونم سلام. چقدر خوشحال شدم وقتی خوندم رحمت پاک بوده. خدا رو شکر. به قول مامانم خدا همیشه جای شکرشو باقی میذاره. فقط اینو بدون که الان بدنت فوق العاده آماده ست برای بارداری. دکتر به من گفت چون با قرص سقط کردی هم میل جنسیت زیاد میشه و هم آمادگی رحم. برای همین بود که من بعد از سقط اولم اولین ماهی که جلوگیری نکردم دوباره حامله شدم. قبلنا میگفتن باید شش ماه صبر کرد تا بارداری دوم اما اخیرا یکی از بهترین دکترهای دنیا و اساد دانشگاه لندن این نظریه رو رد کرده و ده باور غلطی که در زمینۀ پیش از بارداری و دوران بارداری وجود داره نام برده و در مورد سقط و بارداری بعدش میگه:

پس صبر کردن هم یکی از توصیه‌های علمی است؟

بله، توصیه به صبر کاملا علمی است. در اینجا آنچه زیاد می‌بینم، مواردی است که وقتی خانم دچار سقط می‌شود؛ حالا یا خونریزی کرده یا جنین قلب ندارد و ... سریع برای کورتاژ برده می‌شود در حالی که راه‌حل اول این است که هیچ کاری نکنیم؛ صبر کنیم و نهایتا قرصی بدهیم که گردن رحم باز شود و خود رحم با انقباض، جنین 7 یا 8 هفته‌ای را بیرون بدهد. در مرحله بعد، اگر هم قرار به کورتاژ باشد، باید ساکشن کرد نه کورتاژ. همین امروز با خانم 38 ساله گریانی روبرو شدم که 2 بار سقط و کورتاژ داشت و به خاطر سوراخ شدن رحم و صدمه به غشای داخلی آن و چسبندگی داخل رحمی در اثر کورتاژ، مشکل ناباروری پیدا کرده بود.

اینکه می‌گویند 3 یا 6 ماه بعد از سقط باید برای اقدام به بارداری صبر کرد، درست است؟

نه، شواهد علمی می‌گوید هیچ تفاوتی نمی‌کند شما بلافاصله بعد از اولین عادت‌ماهیانه باردار شوی یا 6 ماه بعد. خانم و آقا باید ببینند از نظر روانی آمادگی دارند یا نه وگرنه بدن خانم از نظر فیزیولوژیک بعد از یک بار عادت‌ماهیانه پس از سقط، آماده است.


اگه خواستی کاملشو تو لینک زیر بخون:
http://tebyan-zn.ir/News-Article/healthy_safe_life/%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86/2013/10/1/134311.html

واای دوستم کنسرت همایون که عالی بود. من هر بار میرم کنسرتای اینجوری با خودم میگم هر وقت بمیرم فقط از این غصه میخورم که دیگه نمیتونم چنین موسیسقیهای فاخری رو گوش کنم. به من که خیلی خوش گذشت مخصوصا اینکه خود استاد شجریان بزرگ هم تو سانسی که ما بودیم اومد و دیدیمش... عااااالی بود. جای همۀ کسایی که دوست دارن خالی
سلااااام به همه
لیلی جونم خدا رو شکر که چیزی نمونده. بمیرم برات که تخت بغلیت قلمبه بوده. ایشالله یه روز خودت صدای قلب بشنوی

نگار جونم نمیدونم چرا وقتی نوشته هاتو میخوندم همه ش دنبال معجزه میگشتم، همه ش فکر میکردم الان میگی دکترم گفت صبر کن صبر کردم جنین رؤیت شد... قرص گرفتم ولی نخوردم دوباره رفتم سونو رؤیت شد.... هییییییی خواهرجونم. واقعیت خیلی تلخه....
خوب کاری میکنی فعلاً از فکر نی نی اومدی بیرون. بذار از نظر روحی و جسمی آماده باشی. تو هنوز خیلی وقت داری. درسته زود شروع کردی اما نباید خودتو داغون کنی.

طهورا جونم چند وقت قراره دامغون بمونی؟ ما اونجا آشنا زیاد داریم اگه کارتون گیر کرد بهم بگو. پسته دامغونی بخور یه نی نی تپل تحویلمون بده

بامیه جونم من هم با مرداد موافقم. عصبیه. من به دکتر غدد گفتم بعضی وقتا اینقدر لرز میکنم که فقط باید برم زیر دوش آب گرم. گفت ربطی به تیروئید نداره، عصبیه....

مژده جونم به یادت هستم عزیزم. من هم عاشق موسیقی سنتی هستم هر کنسرتی موقعیتش پیش بیاد میرم، ولی همایون یه چیز دیگه ست. دیدی چقدر باشخصیت بود. علاوه بر اینکه هنرمند فوق العاده ایه، شخصیتش هم تکه. خدا رو شکر که هست و میتونه راه پدرشو ادامه بده.

دلنیا عزیزم من اون لینک رو نخوندم. این روزا به شدت به انرژی مثبت احتیاج دارم و از هر خبرب که بوی ناامیدی میده به شدت فراریم. میدونم تو این راه قرار نیست همه چی خوب پیش بره و از زمانی که نطفه بسته میشه و ما اسم خودمونو میذاریم مامان تا آخر عمرمون هر لحظه ممکنه یه اتفاقی بیفته که همه معادلاتو به هم بریزه، اما الان از نظر روحی آمادگی ندارم به احتمالات منفی فکر کنم، میخوام حتی شده الکی خوشبین باشم. حتی یادم رفته فیبروم دارم و اگر هم حامله بشم ممکنه اصلاً حاملگیم متوقف شه، ولی فرض رو بر این گذاشتم که فیبرومی در کار نیست، تا حالا سقط نکردم و خرداد تازه میخوام اقدام کنم.... به نظر احمقانه و خودگول زنی میاد ولی فعلاً با این فکر "خوشحال ترم"

مریم جون anti tg تو که تو رنجه. مال من شیشصد و خورده ای بود!!! رفتم دکتر معینی کلینیک غدد بیمارستان عرفان. گفت ما به anti tg هیچ کاری نداریم مگر برای کسایی که سرطان تیروئید دارن. بعد معاینه کرد گفت تیروئید نداری. ملاک ما TSH هست. گفتم دکتر زنانم بهم لئوتیروکسین داده گفت بسیار کار اشتباهی کرده! خلاصه آزمایشای T4,TSH, anti tpo رو گفت تکرار کنم تو یه آزمایشگاه دیگه تو فاطمی...در مورد mthfr هم گفت در حوزه تخصص من نیست
بهش گفتم من تو اینترنت خوندم کسانی که anti tg دارن مفاصلشون دچار اشکال میشه گفت نه فکر نمیکنم. من خودم تو ویکی پدیا (انگلیسی) خوندم که چهارتا نشونه برای آنتی تی جی بالا داده بود که من دو تاشو داشتم، یکیش همین زانو درد (چون سیستم ایمنی به jointها حمله میکنه) و یکی دیگه هم خشک شدن و خارش پوست سرشونه ها که دو سه ماهه عجیب و غریب شده خارش شونه هام. ویکی پدیا که اطلاعات ناقص نمیده...
خلاصه مریم جونم به نظر من اگر هم خواستی بری کلینیک غدد، از دکتر عزیزی وقت بگیر. من نمیدونستم عزیزی هم اونجاست. دکتر مادرشوهرمه و خیلی معروفه. معینی به نظر من اطلاعاتش زیاد نبود. از این کم حرفها هم بود، اصلاً توضیح نداد حالا این anti tg چی هست....
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
سلام دوست جونا خوبین؟

لیلی جون خداروشکر که بقایا نمونده, این بعد سقط اولین خبر خوشحال کننده ایه که آدم میشنوه.

طهورا جون پس در حال جابجایی هستی, ما هم عید جابجایی داریم. یه جورایی هم خوبه هم سخته. ولی از اونجایی که یه تغییر و جابجایی در سال جدید بیشتر به فراموش شدن گذشته کمک میکنه, من خوشحالم که داریم جابجا میشیم. ایشالله بعد عید اقدامی هستی دیگه؟

نادیا گلی من دارم کارامو جمع و جور میکنم بلکه آموزشگاه یه سر و سامونی بگیره و بعد عید بتونم سبک تر کار کنم. این پری که 28 ام 29 ام اسفند بیاد و بره به امید خدا میرم اقدام. از شما چه پنهون یکمم استرس گرفتم. انگار هر چی به اقدام نزدیکتر میشم یه ترسی بیشتر تو وجودم رخنه میکنه.

مریم جونم همه ی مردا چه به زبون بیارن و چه نیارن, چه بچه خودشون باشه چه بچه دیگران... فقط واسه یکی دو ساعت و اونم در اوج خوش اخلاقی و روبراهی بچه, حوصله شو دارن. بقیه ی مواقع بچه باید پیش مامانش باشه :-) منم به شوشو گفته بودم اینقدر عکس نی نیای فسقلی رو تو فیسبوک لایک نکنه که بقیه بفهمن ما بچه دوست داریم ولی بازم میاد میگه: نیکا اون بچه هه رو دیدی که لایک کرده بودم؟ دیدی چیکار کرده بووود؟!!!!

مرداد, مژده, سحرناز, بامیه, نگار, دلینا ( ماشالله زیاد شدین ) دوستای عزیزم ایشالله سال جدید براتون سرشار از شادی و اتفاقای خوب باشه. سیب زمینی یادتون نره ;-)
مژده جونم سالارعقیلی رو زیاد دوست ندارم، یکی دو تا از کاراش خیلی خوبه.
علیزاده و معنمدی کنسرت دارن هفته دیگه، اونو شوهرم رفته میگه خیلی خوبه
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
نیکاااااا ووووووووووی همین مااااه
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز