2703
2553
http://ariapars.persianblog.ir/post/114/

فهرست نام‌های ایرانی



دیدگاهمان از نامهای ایرانی، نام‌هایی هستند که وابسته به زبانهای ایرانی هستند. این فهرست شامل زبانهای: پارسی، تاجیکی، گروه آذری (آذری باستان و نه ترکی)، گروه گیلکی، گروه مازندرانی، گروه سمنانی، گروه تاتی، گروه تالشی، گویش های مرکزی، گروه کُردی، گورکانی، زازا، بلوچی، لارستانی، کمزاری، بشکردی و... میشود. (محسنی، محمد رضا 1389: پان ترکیسم، ایران و آذربایجان, انتشارات سمرقند ص 131)


فهرست نام های ایرانی + معنی اونها رو رو می تونید از اینجا ببینید


http://ariapars.persianblog.ir/post/114/

نمی دونم کپی کردنش فهرست نام ها همین جا کار درستی باشه یا نه ولی من سعی می کنم این کارو آرام آرام و حرف به حرف بکنم و اگر کسی فکر می کنه کار درستی و نیست و کپی رایت رعایت نمی شه بهم تذکر بده لطفا

همچنین اینجا یه کم به هم ریخته هست و اگر به آدرس اصلی مراجعه کنید هم بهتر م تونید ببینید نام ها رو هم اینکه معنی نام ها رو با کلیک روشون به دست بیارید

این فهرست رو من به همه ی اقوام و خویشان خودم پیشنهاد دادم و در این راه گام بزرگی در زنده سازی فرهنگ ایرانی برداشتم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خواهش می کنم عزیزم به نظرم حتما و حتما همه باید این فهرست نام ها رو ببینن و ببینن چه نام های قشنگی با معانی زیبا توی فرهنگ اصلی ایرانی وجود داره و به خویشان و اقوام خودشون هم پیشنهادش بدن
2720



نام‌های پسران
[] آ

* آبتین
* آتش
* آترین
* آتورپات
* آذرخش
* آذرمه
* آذین
* آرتین
* آرام
* آراز (معنی:زلال و پاک) (رود ارس)
* آراد
* آرتا
* آرتان
* آرش
* آرشام
* آرمان
* آرمین
* آروین (دهخدا:تجربه, آزمایش, امتحان, آزمون )
* آریا
* آریابان



* آریانا
* آریشتا[نیازمند منبع]
* آرین
* آریوبرزن
* آزاد
* آزرمگان
* آساد
* آستیاژ
* آستیاگ
* آلان بلند, با حرمت, سخن دلنشین (نام کوهستانی در کردستان) (کردی)
* آوه
* آویژه
* آیین‌گشسب
* آریو
* آریافر
* آریامن
* آریامنش
* آریامهر
* آریان


نام‌های پسران
[] الف

* اخگر
* ارخشا (معنی:درخشان,تیر سریع)
* اُرُد
* اردشیر
* اردلان
* اردوان
* ارژنگ
* ارس
* ارشا
* ارشام
* اَرَشک
* ارشیا (دهخدا:بلغت , زندو پازند تخت و اورنگ شاهان را گویند)
* ارمایل
* اروند
* اژدر
* اسفندیار
* اشک
* اشکان



* اشکبوس
* افراسیاب
* افشار شریک، رفیق ،نام یکی ازسلسه پادشاهی ایران
* افشین
* البرز
* الوند
* امید
* اندمان
* الناز
* انوش
* انوشیروان
* اورمزد
* اورند
* اورنگ
* ایرج
* ایرمان
* ایشتوویگو

نام‌های پسران
[] ب

* بابک
* باربد
* بامداد
* بامین
* بامشاد
* بردیا
* بزرگمهر
* بکتاش (معنی:بزرگ طایفه و قبیله) (منشا:آناتولی)
* بمانی
* به‌آیین
* بهبد
* بهرام
* بهمن
* بهمنش
* بیژن
* بهروز
* بهراد
* بهرنگ
* بهزاد
* بهداد
* بهشاد
* بهنود
* بهنام
* برسام
* برزو (معنی: قد بلند) (پارسی کهن)
* برنا
* برزن
* برومند
* اوژن
* بنگشت
* برزین
* باگرو (معنی: تندباد) (کردی)
* باهوز (معنی: گردباد) (کردی)
* به‌لین (معنی: پیمان) (کردی)
* به‌هیز (معنی: نیرومند) (کردی)
* به‌رزان (معنی: بلندپایه) (کردی)
* به‌رهه‌م (معنی: ثمره‌) (کردی)
* به‌تین (معنی: آتشین) (کردی)
* بهنوش (معنی:گوارا،بهترین نوش دارو)
* بلیسه (معنی: شعله، اخگر) (کردی)
* بلند
* بلیمه‌ت (معنی: دلاور) (کردی)
* بروسک (معنی: جرقه) (کردی)
* بروا (معنی: ایمان) (کردی)
* بریار (معنی: تصمیم) (کردی)
* بوران (معنی: بوران
2714
نام‌های پسران
پ

* پارسا
* پایا
* پرشان
* پدرام
* پرویز
* پژمان
* پشنگ
* پشوتن
* پوژمان
* پولاد
* پهلبد
* پیام
* پیران
* پیروز
* پیشداد
* پویا
* پویان
* پوریا
* پرهام
* پیروز
* پیمان
* پارسیا
* په‌ژار (=افسرده‌دل) (کردی)
* په‌شیو (=هراسان و افسرده‌دل همریشه با پژمان) (کردی)
* پشتیوان (=پشتیبان) (کردی)
* پشکو (=شکوفه‌) (کردی)
* پیشه‌نگ (کردی
نام‌های پسران

[] چ

* چه‌کو (کردی)
* چیا (معنی: کوهستان بلند) (کردی)
* چیاکو (کردی)
* چومان (برگرفته نام رودی مرزی در غرب بانه‌) (کردی)

[] خ

* خداداد
* خدابخش
* خدایار
* خسرو
* خشایار
* خوبیار
* خورشید
* خوناس (کردی)
* خناو (=شبنم صبحگاهی) (کردی
نام‌های پسران

[] د

* دارا
* دادویه
* دادمهر
* دامون
* دانوش
* دانو
* داراب
* داریوش
* دیاکو
* دهراب[نیازمند منبع]
* دالاهو (برگرفته از کوهی در کرمانشاه) (کردی)
* دانیار (معنی: بخشنده‌) (کردی)
* دارا
* ده‌رسیم (برگرفته از منطقه درسیم در ناحیه زازانشین ترکیه) (کردی)
* دیار (دیار، پیدا)
* دیاری
* دیلمان(برگرفته از سرزمینی که مابین گیلان و مازندران قرار دارد)
* دیمه‌ن (معنی چشم‌انداز) (کردی)

[] ر

* رادین
* رامبد
* رامین
* رامتین
* رخشان
* رستان
* روزبه
* رادمان
* رامان
* رهام
* راد
* رستم
* ریونیز (دهخدا:نام پسر کیکاوس و داماد طوس) (فردوسی:جز از ریونیز آن گو تاجدار
نام‌های پسران

[] ز

* زاب
* زال
* زامیاد
* ‍‍‍‍‍زاوش
* زرتشت
* زردشت
* زرمهر
* زند
* زوبین
* زاگروس (=زاگرس اصل این واژه یونانی است.) (کردی)
* زال (=حکمران، چیره) (کردی)
* زانا (=دانا) (کردی)
* زانیار (=دانشور) (کردی)
* زمناکو (=نام کوهستانی در کردستان) (کردی)
* زیلان (کردی)
* زوران (=تلاش، کشتی) (کردی)
* زوراب (کردی)
* زریان (=نام یک نوع باد) (کردی)
* زیبار (کردی)
* زه‌رده‌شت (کردی)

[] ژ

* ژازه
* ژکفر
* ژوبین
* ژاوه‌رو (=ژاورود) (کردی)
* ژوان (=گفتگوی عاشقانه‌) (کردی)
* ژیر (=هوشمند، همریشه با واژه زیرک) (کردی)
* ژیله‌مو (=اخگر) (کردی)
* ژیوار (=تمدن) (کردی)
* ژیوان(=نگهبان زندگی) (کردی)
* ژیهات (=کاردان، ماهر) (کردی)
* ژاوه
نام‌های پسران

س

* سالار
* ساسان
* سامان
* سام (بنا به روایاتی نام یکی از فرزندان نوح است)
* سامی(ریشه عربی و اشاره به اقوام سامی دارد)
* سروش
* سپهر
* سورن
* سورنا
* سوشیانت
* سوشیانس
* سهراب
* سهند
* سیامک
* سیاوش
* سیروس
* سینا
* سارو (کردی)
* ساکار (=پاک و ساده) (کردی)
* ساکو (کردی)
* سامال (کردی)
* سه یوان(=کوهی در ایلام) (کردی)
* سامره‌ند (کردی)
* سه‌ردار (=سردار) (کردی)
* سه‌نگاو (کردی)
* سه‌رکه‌وت (=پیروز) (کردی)
* سه‌رکو (کردی)
* سیامه ند (کردی)
* سیروان (=نام رودی در کرمانشاه) (کردی)
* سوران (=به معنی سوریه‌ای) (کردی)[ریشه‌اش کردی (ایرانی) است؟]
* سردشت (=نام شهری در آذربایجان) (کردی)

[] ش

* شروین
* شاپور
* شایا
* شایان
* شاهرخ
* شاهین
* شباهنگ
* شنتیا[نیازمند منبع]
* شهرام
* شاهکام
* شهراد
* شهاب
* شهرداد
* شهریار
* شهروز
* شیرزاد
* شیرنگ
* شهیار
* شهبد
* شهنام
* شوپه
* شیریزدان[?]
* شاهو (نام کوهی در کرمانشاه) (کردی)
* شیروان (=نام شهری در آذربایجان) (کردی)
* شه‌مال (=توفان) (کردی)
* شه‌مزین (کردی)
* شیرکو (=احتمالاً شیر کوهستان) (کردی)
* شورش (کردی)
* شوان (شبان، چوپان،اصل این واژه سومری[نیازمند منبع] است)
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687