سلام دوستای خوبم
من و شوشو با هم نسبت فامیلی داریم و چه فامیلی .....
از روز مهربرون اختلاف داشتیم و هر چی پیش میره دعواها فاصله ش زیاد میشه، دلیل ش بی اهمیت تر و شدتش خییییلی بیشتر
درگیریهامون اونقدر زیاد شد که تو ماه 5 من را باور کنید به خاطر کوچکترین موضوعی زد و از خونه انداخت بیرون
یه چیز جالبی که تو زندگی من وجود داره اینه که ما وقتی با هم خوبیم خییییییییییییلی خوبیم . تو محبت کردن به هم سبقت میگیریم و به جایی میرسیم که اصلا نمیتونیم بدون هم نفس بکشیم
ولی از دست فامیل، که هیچی نمیفهمن و همیشه تو دعواهامون یه رد پایی از اونا هست
دعوای آخری باعث شد تپش قلب شدید بگیرم، باور کنید بعضی وقت ها سر کار صندلی کامپیوتر را تکون میده
رفتم دکتر قلب و گفت این تپش خیلی هم بدون دلیل نیست بعد از اکو فهمیدن دریچه قلبم گشاد شده الان هم ایندرال میخورم که یکمی بهتر شدم
شوشو نمیدونه چی شده یک ماهه من خونه مامانم هستم و تنها دو بار بهم اس ام اس زده
شما جای من باشید چیکار میکنید دکتر میگه بچه تهدید نمیشه ولی اگه تو استرس بمونی من زایمان خوبی را برات تضمین نمیکنم