دکی به من هم کلیسی کرداد و گفت تا اخر شهریورشیربدم بعد ازشیربگیرمش ازوقتی فهمیدم باردارم دلم برای خودم پسرم گرفت از اینکه وقتمو وانرزیمو باید تقسیم کنم! میترسم! برای هرکدومشون کم بذارم؟! چطور ازشیرگرفتی شیرین جون؟
دوستای گلم من هرچی تو نت گشتم چیزی در دوران با رداری دوم ونگهداری از بچه های پشت سرهم پیدانکردم لطفا بیاین از تجربه بارداری دوم. بایه بچه کوچیک وبعد نگهداری از دو تا کوچولو باهم باجزییاتش توصیح بدین
یه سوال از همه دوستان دارم صادقانه جواب بدین خیلی خیلی شش ماه اول تولد بچه دوم دوران وحشتناکیه؟ از همه نظر منظورمه! از کارای یه نوزاد بگیر تا حساسیت های بچه اول و..... پسرم 22 ماهش داره میشه و من خیلی دوست. دارم یکی دیگه بیارم ولی این سختی که خیلیا میگن فکرمو عجیب مشغول کرده راستشو بگم سر اؤلیم همه یه فاجعه رو بتصویر میکشیدن!نمیگم بچه من سختی نداشت ولی بد نبود!خب بچه اس دیگه شب بیداری و مریضی و همه چی داشت ولی من واقعا راضی بودمو هستم دوست دارم یکی دیگه بیارم هم برای پسرم هم برای خودم ولی خب میگم حرفهای بقیه ترس انداخته تو جونم
از لحظه ای که مادر شدم نمیتوانم بدون شرم به چشمان مادرم بنگرم! ای فرشته زمینی ،ای مادر فداکارم .... بسیار دوستت دارم
یه سوال از همه دوستان دارم صادقانه جواب بدین خیلی خیلی شش ماه اول تولد بچه دوم دوران وحشتناکیه؟ از همه نظر منظورمه! از کارای یه نوزاد بگیر تا حساسیت های بچه اول و..... پسرم 22 ماهش داره میشه و من خیلی دوست. دارم یکی دیگه بیارم ولی این سختی که خیلیا میگن فکرمو عجیب مشغول کرده راستشو بگم سر اؤلیم همه یه فاجعه رو بتصویر میکشیدن!نمیگم بچه من سختی نداشت ولی بد نبود!خب بچه اس دیگه شب بیداری و مریضی و همه چی داشت ولی من واقعا راضی بودمو هستم دوست دارم یکی دیگه بیارم هم برای پسرم هم برای خودم ولی خب میگم حرفهای بقیه ترس انداخته تو جونم
از لحظه ای که مادر شدم نمیتوانم بدون شرم به چشمان مادرم بنگرم! ای فرشته زمینی ،ای مادر فداکارم .... بسیار دوستت دارم