ویانا جون من از تجربه خو.دم مگم نمیدو.نم شوهرت از اول چه جوری بوده و چه جوری شده اما من از خودم میگم شوهر من از اول خیلی نرمال بود حالا کاملاً ادم سردیه و من هیچ راه حلی پیدا نکردم چون خودش قبول نداره و میگه خستگیه اما واقعاً بی میله یعنی هر گز خودش نیاز نداره و همیشه اوقات من باید برم طرفش و حتی گاهی اوقات با این موضوع برخورد کردم که غر غر هم کرده و گاهی سرش دعوا اما متاسفانه الان با خودم به تفاهم رسیدم که کلاً خویشتنداری کنم و این موضوع رو فراموش کنم چون شوهرم هرگز نیاز و اهمیت این موضع رو نمیفهمه امیدورام همسر شما این نباشه و راهنکارهای دوستان نتیجه بخش باشه حرفم اینه که آدمی که اساسش سرد مزاجه همینه که هست واقعاً راهی نداره
پریسا جون شوهر من خیلی به قول معروف هات بود....اما تازگیا خیلی سرد و بی میل شده...نمیدونم چرا ...من دوست ندارم همش خودم برم سراغش.....و اون هم با اینکه میدونه من تمایل دارم به....اما هیچ واکنشی نشون نمیده
بچه ها من 2 تا بچه دارم و کرام هم خیلی زیاده و سرکار هم میرم اما تا یک تایمی پیدا میکنم اونم خیلی کم دوست دارم با شوهرذم باشم اما شوهرم هرگز فقط معتقده ادم باید بخوایه همیشه خسته است به خاطر این موضع حتی تحقیر هم شدم یهو میدیدی بعد از 40 روز میرفتم پیشش و بهش میچسبیدم عین بچه کوچولوها همش میگه بخواب دیر وقته بخواب حالم از این حرفش به هم میخوره من همش روی خودم کار میکنم که فکر کن شوهر نداری فکر کن این زنای شهیدا که خیلی زود شوهرشون فوت کرد چی شدن؟ همش روی خودم کار میکنم و قشنگ حس میکنم که دارم افسرده میشم
نه اتفاقا الان ساعت کاریش عوض شد.طوری که برا بیدار شدن صبح هم مشکلی نداره...خستگیشم کمتره.وضع مالیشم شکرخدا داره بهتر میشه......نمیدونم از کجا منشا میگیره