2703
2553
عنوان

با شوهر بی احساس و بی عاطفه چیکار کنم؟

325191 بازدید | 145 پست
سلام به همگی

1 ساله که عروسی کردم. شوهرم با هزار عشق و علاقه اومد جلو. خیلی خیلی دوسم داشت. به خاطرم جلوی همه وایساد. التماسم کرد تا باهاش ازدواج کردم. اما حالا همه اونا یادش رفته. خیلی بی احساس شده. یه ذره عاطفه تو وجودش نیست. فقط دخترمونو دوست داره. منو هیچ جا نمی بره. هیچ محبتی بهم نمی کنه. بارها باهاش صحبت کردم. میگه من همین طوریم. عوض نمیشم. میگم بهم محبت کن. بهم توجه کن. میگه توقعت زیاده.

برای همه خوبه الا من. همه میگن خوش به حالت شوهرت فلانیه. ولی هیچ کس از دل خون من خبر نداره...

به خدا از هیچ چیزی براش کم نمی ذارم. خونه داری و اشپزیم هم خیلی خوبه. حتی وقتی ارایشگاه میرم و بهترین لباسارو می پوشم بازم بهم توجه نمی کنه. ازش بیزار شدم. دلم نمی خواد ببینمش. خیلی از زندگی باهاش سرد شدم.

شما بگین من چیکار کنم؟
عزیزم من درکت می کنم آخه من هم شرایط تو رو دارم شوهر من هم اخیرا هیچ توجهی بهم نمی کنه و ما فقط به خاطر بچه مون با هم دیگه زندگی می کنیم، هر جایی که میرم همه میگن خوش به حالت با این شوهر خوش اخلاق تو هیچ وقت پیر نمیشی ولی شوهر من تو خونه اصلا اینجوری نیست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2456
درباره رابطه جنسی بارها ازش پرسیدم. ولی میگه من کاملا راضی هستم
ولی رابطه ما خیلی خیلی کمه


بی تفاوتی رو هم امتحان کردم. اصلا عین خیالش نیست.دلم میخواد یه راهی پیدا کنم که اونو به خودش بیاره


دلم میخواد دوباره عاشقم باشه........ خدایا خیلی دلم گرفته
پری جون به نظر من خودت رو اذیت نکن باور کن اون هنوز همون طوری دوستت داره اما مدلش فرق کرده . آخه آقایان یک مدل دوست داشتنشون ماله قبل از ازدواج است یه مدلش ماله بعد از ازدواج . مردها بعد از ازدواج دیگه مثل قبل از ازدواج عشق ورزی نمی کنن اما دلیل نمی شه که دوست نداشته باشن . کسی که برای رسیدن به تو اینقدر زحمت کشیده مطمئن باش دوستت داره . عزیزم این مشکل شوهر شما نیست خیلیها همین طوری هستن مثلا یکیش شوهر خود من . واقعا ماه ولی خوب بلد نیست ابراز کنه . من هر وقت از آرایشگاه می یام متوجه نمی شه خودم می رم جلوش می گم خوشگل شدم ؟ میگه آره . اما الان دیگه بلد شده هر وقت می یام کلی تعریف تمجید می کنه . باهاش صحبت کن (نه اینکه هی گیر بدی چون مردها بدشون می یاد) هر از چند گاهی بهش بگو می دونم دوستم داری ولی من نیاز به ابراز زبونیت هم دارم .
اما دوستانه می گم هیچ وقت بی تفاوت نشو چون این کار کم کم به طلاق عاطفی منجر می شه . تو محکم باش . بگو بخند سرشوقش بیار . هر وقت هم این افکار می یاد سراغت به سرعت از خودت دورش کن
البته این نظر منه . امیدوارم که موفق باشی
2714
اگه واقعا زندگیتو دوست داری باید هرکاری که از دستت بر میاد انجام بدی حتی شده فقط بخاطر دخترت ، اون نباید طعمه این زندگی بشه به نظر منم با یه مشاوره صحبت کن هر چی اون بی احساسه تو سعی کن روحیه تو حفظ کنی بهشم گیر نده چرا اینجوری شدی ، چرا به من محبت نمیکنی در این رابطه باهاش حرف نزن فقط نشون بده که هم زندگیتو هم دخترت و هم اونو دوست داری اگه واقعا مرد زندگی باشه میاد سمتت اگه هم نه که تو تلاشتو کردی توکلت به خدا باشه ...
سلام ،‌ شوهر من هم بی احساسه میدونم که خیلی من را دوست داره ولی اینقدر سرد و بی احساس و بی تفاوته که نگو من تلاش کردم که شرایط بهتر بشه یک کم بهتر شده ولی نه خیلی چاره ای نیست باید تحمل کرد دیگه . بچه ات چند وقتشه بعد از به دنیا اومدن بچه یک مدت یک فاصله ای بین زن و شوهر می افته ولی بعدا بهتر میشه
رزاجون اینقدر ازش سرد شدم که دلم نمی خواد باهاش رابطه داشته باشم. خیلی سعی می کنم ولی دست خودم نیست. هیچ احساسی بهش ندارم. در مورد کس دیگه هم نمی دونم. یعنی خیلی احتمالشو نمیدم...


اسوجون من خیلی دوسش داشتم و همیشه بهش ابراز می کردم ولی اون همیشه برام کم میذاره. اونه که همیشه تو ذوق من میزنه...


حاناجان اینقدر که من طرفش رفتم و از اون سردی دیدم احساس می کنم که غرورمو از دست دادم. خیلی ازش خسته شدم. حتی وقتی بی تفاوت میشم هم براش فرقی نداره...


ساغرجون چون زندگیمو خیلی دوست دارم براش تلاش می کنم ولی این تلاش باید دو طرفه باشه تا نتیجه بده. برای اون هیچ اهمیتی نداره...


میناجان دخترم 3 ماه و 22 روزشه...


از همتون خیلی خیلی ممنونم...

مامان پری جون 9 سال فاصله سنی زیادیه . خوب این خودش می تونه یه مانعی باشه برای این که شما درخواست محبت داشته باشی و ایشون این کارها رو و ابراز محبت رو لازم ندونه و شاید یه جور بچه بازی بدونه چون با وجود 9 سال اختلاف نمی تونید کامل مثل هم فکر کنید . به نظر من عزیزم خودت رو اذیت نکن اونو همین طوری که هست بپذیر . البته نمی گم برای بهتر شدنش تلاش نکن اما اگر بخوای اعصاب خودتو خرد کنی که چرا این طوریه باور کن هیچ چیز عوض نمی شه جز این که روحیه خودتو خراب می کنی و این اصلا برای کوچولوت خوب نیست . البته وجود بچه هم خودش یک شوک توی روابط زناشویی هست من این شوک رو توی زندگیم داشتم و واقعا له شدم اما خدا رو شکر بر طرف شد . تو هم سعی کن در رابطه خودت تعادل رو رعایت نکنی نه اونقدر بهش بچسبی که غرورت بره زیر پا نه این که بهش بی محلی کنی . چون مردا با بی محلی درست نمی شن بلکه بدتر می شن و کم کم میشه طلاق عاطفی .
وای حرف دل منو زدید
همین الان کلی گریه کردم و دلم از این موضوع خونه.....من امشب یکم تب کردم و واسه خودم یه جا خوابیده بودم ، دلم گرفته بود و آرام با خودم اشک میریختم ولی یکبار نیومد بهم بگه حالت چطوره 1 لیوان آب دستم بده!! بعد از اینکه کارارو انجام داد دخترمون رو خواب کرد ،خیلی خشک و بی عاطفه 1 قرص بهم داد و خوابید. هر کاری کردم جلب توجه کنم نشد........الانم اینقدر صورتم رو شستم تبم بیاد پایین خواب از سرم پریده! پناه اوردم اینجا
دلم میخواد پیشم میشست یک ذره توجه بهم میکرد و ...بهش هم که گفتم گفت خوب میگفتی واست 1یه چیزی میاوردم!!
این رو هم بگم ما ظاهرا مشکلی با هم نداریم و همه حتی مامان و بابام فکر میکنند خییلی خوشبختیم ولی من واقعا از این بی توجهی هاش و کم محلی هاش زجر میکشم و احساسم رو دارم نسبت بهش از دست میدم و سرد میشم
از اون طرف فکر میکنم منم واقعا چیزی واسش کم نذاشتم. مریض که میشه حتی 1 بیماری ساده کلی واسش مایه میزارم و قربون صدقش میرم اما اون...
ببخشید سرتون رو درد آوردم اخه خیلی دلم پر بود
مامان کیانا جون من فکر می کنم بعضی وقتا لازمه که ازشون بخواهیم که بهمونمحبت کنن با زبان نه با اشاره و کنایه یعنی دقیقا طلب محبت کنیم درضمن وقتی کارا را انجام می ده و بچه را می خوابونه یعنی داره محبت می کنه خانمی ولی به روش خودش قدر شو شو را بدان و فکرهای بد نکن
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2719
2712
2687
2717