اگه کسی هم ناخواسته مثل من باردار شده کمکم کنه بگید چیکار کنم سه روزه هر کاری میکنم نمیتونم با خودم کنار بیام و واقعا ذهنم کار نمیکنه و حرف بقیه روم اثری نداره
سلام باران جون ببین خانومی من هم کاملا نا خواسته باردار شدم الان تو هفته 11 هستم تازه وقتی فهمیدم باردارم تو دوران عقد بودم من 1 مرداد عروسیم بود و 9 تیر فهمیدم حامله ام و تو هفته 5 هستم. اگه بدونی چقدر گریه و زاری کردم و چقدر برام سخت بود آخه از نظر موقعیت مالی هم شرایطم طوری بود که نمی تونستم کارم را ول کنم. هنوز هم سر کار میام تازه خونریزی هم داشتم. منم مثل تو حرف هیچ کس را نمیتونستم قبول کنم.تازه برای سقط هم اقدام کردم ولی پشیمون شدم. از اونجاییکه نازایی خیلی زیاد شده و سقط شکم اول علاوه بر اینکه احتمال داره بعدا باردار نشی برای مادر ضررهای روحی و جسمی زیادی داره. ولی یه چیزی بهم کمک کرد اینکه خودم و همسرم شروع کردیم به برقراری ارتباط با جنین. اولش شروع کردیم به دست کشیدن روی شکم و کم کم باهاش حرف زدیم. در دل کردیم و الان هم برای من یک کمی سخته ولی کم کم دارم باهاش کنار میام. بالاخره این موجود کوچولو حاصل عشق هر دو ما است. و من باید دوستش داشته باشم. حاملگی خواست خداست می دونی مردم چقدر خرج می کنن که باردار بشن؟ منتظر جوابت هستم باران جون.
سلام باران جون ببین خانومی من هم کاملا نا خواسته باردار شدم الان تو هفته 11 هستم تازه وقتی فهمیدم باردارم تو دوران عقد بودم من 1 مرداد عروسیم بود و 9 تیر فهمیدم حامله ام و تو هفته 5 هستم. اگه بدونی چقدر گریه و زاری کردم و چقدر برام سخت بود آخه از نظر موقعیت مالی هم شرایطم طوری بود که نمی تونستم کارم را ول کنم. هنوز هم سر کار میام تازه خونریزی هم داشتم. منم مثل تو حرف هیچ کس را نمیتونستم قبول کنم.تازه برای سقط هم اقدام کردم ولی پشیمون شدم. از اونجاییکه نازایی خیلی زیاد شده و سقط شکم اول علاوه بر اینکه احتمال داره بعدا باردار نشی برای مادر ضررهای روحی و جسمی زیادی داره. ولی یه چیزی بهم کمک کرد اینکه خودم و همسرم شروع کردیم به برقراری ارتباط با جنین. اولش شروع کردیم به دست کشیدن روی شکم و کم کم باهاش حرف زدیم. در دل کردیم و الان هم برای من یک کمی سخته ولی کم کم دارم باهاش کنار میام. بالاخره این موجود کوچولو حاصل عشق هر دو ما است. و من باید دوستش داشته باشم. حاملگی خواست خداست می دونی مردم چقدر خرج می کنن که باردار بشن؟ منتظر جوابت هستم باران جون.
منم سه روزه فهمیدم باردارم فکر کنم تو هفته سه باشم ولی این دوروز همش گریه کردم دست خودم نیست شوکه شدم ددو شبه تا صبح بیدارم و اشکام خشک نمیشه نمیدونم چیکار کنم فکر میکنم خیلی دل نازک شدم همش دنبال بهونه ام تا بزنم زیر گریه
باران جون منم دقیقا مثل توام 27 سالمه و ناخواسته باردار شدم اولش که فهمیدم داشتم سکته میکردم تا دو سه ماه اول فکر می کردم الان برم دکتر میگه اشتباه شده ولی اینطور نبود ولی برای بار اول که صدای قلبشو شنیدم و دکترم بهم نشونش داد همه چچی یادم رفت و الان که تو 21 هفته هستم و تازه داره تکون میخوره هر روز خدا رو شکر مکنم و فقط دعا می کنم که سالم باشه ، فقط اینو میتونم بگم که بهتره از دوران بارداریت استفاده کنی هیچوقت تو خواست خدا شک نکن موفق باشی
سلام باران جون ببین چقد دوست داری خیلی ها شرایطشون شبیه شما بوده من 29 سالمه و یک ماه و نیمم بود که فهمیدم باردارم وقتی فهمیدم و به مادرم زنگ زدم وسط خیابون داد می زدم. نمی تونم بگه ناراحت بودم یا چیز دیگه ای بیشتر شوک زده بودم به شوهرمم که گفتم هر دو تا چند روز دپرس بودیم و شبا به جای خونه می رفتیم پارک همدیگه رو نگاه می کردیم الان هفته 11 هستم و می شه گفت دارم بهش عادت می کنم یواش یواش احساس می کنم دوستش دارم مخصوصا وقتی تو خلوت خودم باهاش حرف می زنم. نگران نباش عزیزم.