2726
عنوان

مامانهای آبان 92+ نی نی های ناز و سالم و باهوش

| مشاهده متن کامل بحث + 1218382 بازدید | 15785 پست
من کلی نشستم ماجرای زایمان اولمو تایپیدم ارسال نشد تازه میخواستم عضوشم هراسم مستعار یا کاربری میزیدم میگف تکراری کم مونده بود اسم مادرشوهرر بزارم اسم کاربری که قابل گفتن نی ابدا ماجرای زایمان اولم بماند واسه یه وقت دیگه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

سلام مامانای گل و مهربون

مرسی از دوستانی که برام آرزوی سلامتی کردن....
ایشالا که همه ی مامانا و نی نی هاشون سالم و سلامت باشن

گیس گلابتون جون
من نی نیم کلا تکوناش نسبت به نی نی های دیگه زیاده...من 1 ماهه دارم انسولین میزنم
هفته اول یه مقدار خیلی کم حرکتاش کم شد ولی الان دوباره حکتاش زیاد شده
من قبل صبحانه و شام و قبل خواب هر بار 10 واحد انسولین میزنم
و هربار قند ناشتا و 1 ساعت بعد صبحانه و نهار وشامم و چک میکنم...
ظهر همتون بخیر مامانای قلمبه
بالاخره دل من هم ترک خورد ... شب خوابیدم صبح پاشدم دیدم زیر دلم ترکای قرمز خورده ...بس که شکمم داره بزرگ میشه ... تا الان من یازده کیلو اضافه کردم ..همه میگن فاطمه با یه شکم ...امیدوارم بتونم سریع برگردم به وزن قبلیم
یه سوال ...من میخام دستگاه رطوبت ساز یا همون بخور بگیرم ... اما نمیدونم چه مارکی کسی تهیه کرده اطلاعات بهم بده

مامان الی ... خدا قوت ...خانوم خیلی هنرمندی ....من که دلم از این بیسکویت ها خواست ... :)

نازنین جون ... خدارو شکر که کارات انجام شد ...در رابطه با این مسایل بیمه همیشه باسد یک کفش فولادی بپوشی و گوشت خیلی از حرفارو نشنوه

فرشته جان ....منم هشت سال پیش چشمامو عمل کردم وقتی هم باردار شدم از چشم پزشکم که فوق تخصص قرینه است این مسئله رو پرسیدم گفت مشکلی نخواهی داشت اما اگه میخوای میتونی با دکتر خودن مشورت کنی ... دکتر زنان هم بهم گفت موردی نداره
ساحل جونی ...من میرم ارایشگاهی که همیشه میرفتم فکر نکنم رنگ مو خاصی انتخاب کنم که مال دوران بارداری باشه چون اگه مهم بود دکترم بهم میگفت ...این دو هفته اخر فکر نمیکنم چیزی روی جنین تاثیر بزاره جز استرس که باعث میشه زود بدنیا بیاد

سودی جان ...ممنون ار گفتن تجربه هات ...:)

مامان بیتامیرا ... منم مثل تو با اقای همسر توی دانشگاه اشنا شدم .... و دیدن مادرشوهرم برای اولین بار خیلی سخت بود چون اقای همسر گفته بود من فاطمه رو میخوام و اونا از اصفهان پاشدن امدن خواستگاری ... اما وقتی اومدن از لحاظ اونا همه چی تموم شده بود به انتخاب اقای همسر اعتماد کرده بودن ... الان هم خدارو شکر رابطه خوبی داریم ... هر وقت میاد تهران یه عالمه چیزی میاره از کادو گرفته تا خوردنی های خوشمزه ... الانم همش منتظره بهش بگیم بدو بیاد تهران .... منم خیلی دوسشون دارم همه خانواده شوهرم رو از عمه هاش تا خاله هاش ...همه تو این نه ماه زنگ میزدن حال من و دخملم رو میپرسیدن .... به نظرم ما باید خیلی شاکر خدا باشیم که عروس چنین خانواده های با محبتی شدیم ...من خیلی از دوستام از دست مادر شوهراشون مینالن ...خدا این مادرشوهرای مهربون رو برای ما حفظ کنه
مرا عهدیست با جانان.....
CafeMom Tickers
2728
سلام دوستای گلم

از همه دوستای خوبم که بدنیا اومدن دخترم رو تبریک گفته بودن خیلی خیلی ممنونم. پستهاتون رو خوندم ولی اصلا وقت ندارم دونه دونه جواب بدم.

دخملم زردی گرفته ... داریم می ریم برای بار سوم آزمایش خون بدیم ... خدا کنه بیلی روبینش پایین اومده باشه.

فقط اومدم اینو بگم که از دوران بارداریتون حسابی لذت ببرین. من این دوران رو خیلی غیرمنتظره به پایان رسوندم.

دیروز دخترم خیلی گریه می کرد. کلا آرومه. ولی دیروز ناآروم شده بود. تو کلاسا گفته بودن بچه ها با صدای هود و جاروبرقی آروم می شن. چون شبیه صداییه که تو شکم مادرشون می شنون. همین که هود رو روشن کردم آروم شد و خوابید. یهو حس کردم یه غمی رو دلم سنگینی می کنه. حس کردم دخترم دوست داشت هنوز تو شکم من باشه و از اینکه زود بدنیا اومده ناراحته. از دیروز تا حالا هی اشکام سرازیر می شه. دلم گرفته. امروزم وقتی گریه می کرد واسش لالایی رو گذاشتم که تو بارداری گوش می کردم. بازم آروم شد و خوابید و من براش اشک ریختم.
فکر کنم افسردگی زایمان گرفتم. می دونم گریه هام اونو ناراحت می کنه ولی دست خودم نیست.

دلم واسه بارداریم تنگ شده. دیگه شکمم تکون نمی خوره. دیگه نمی تونم صدای قلب دخترم رو از روی شکمم بشنوم. بالشت بارداریم رو که می بینم دلم می گیره. هنوز باور نکردم این دختر معصوم و مظلوم و کوچولویی که کنارمه همونیه که تو شکمم بود ... فکر می کنم این یکی دیگست و اونو از دست دادم ... واقعا افسردگی گرفتم ... فکر می کنم از عواقب زایمان زودرس و سزارینه ... آمادگیشو نداشتم ... ولی عاشق دخترم هستم و دلم می خواد هرکاری بکنم تا از بدنیا اومدنش راضی باشه.
سلام به همه مامانای گل ..
وای که چه روزای سختیه،، هر ثانیه اش سخته و درد دارم و...

باقالی جون
عزیزم قهر نکن آخه توبیای سیوال بپرسی باید کسی بیاد که جوابت وبده؟ اونموقع حتمن بچه ها نیومدن
یابعضی وقتا کسی جوابت ونمیدونه چیزی نمیگه
خیلی خوش اومدی اتفاقن دلمون عثو جدیدمیخاد چراکه نههههههههههههه؟هرچی تعدادبیشتر بهتر و اطلاعات کاملتر..بوووس

فرشته حون قدمت رو دوتا چشام
غزاله جون
چه جالب باشه حتمن میپرسم از دکترم خداکنه سخت نگیره مث رنگ مو! دیوونت کنه..ولاااااا

بچه هامن 3روزه ترشحات زرد رنگ دارم،اشکالی داره؟؟ اصن نداشتم ،،مال ماه آخره یا نشونه بدیه؟
ضمنآ سنگینم و وقتی راه میرم و وامیستم همش فک میکنم الان ایستاده میزام الانه بچه دراد

بعدم شب تاصب صب تاشب اونجااام بشدت دردمیکنه وتیرررررمیکشه اش.. کسی اینجوری هست؟
دستامم یکسره خواب میره و مور مور میشه دادم میره هوا تاوقتی چندباربازوبسته کنم اونم بزور جمع میشه تایک کم خوب شه
این علامتا چیه؟کسی اینجوری هست یا بایدبرم دکتر؟!
سمیه جان
خداروهزار مرتبه شکر که شاهزاده خانوم کوچولوت الان کنارته و سلامته.
زردی که یه قصه تکراری برای حداقل هفتاد هشتاد درصد نوزاداست و بخوای نخوای می گذره.
ایشاله همیشه تنش سالم باشه و سایه مامان بابای مهربونش بالا سرش

فقط اومدم بگم، افسردگی بعد زایمان طبیعیه . هممون در پیش داریم. اونم بخاطر خستگی مفرطی که این دوره تحمل کردیم و پایانش مصادف شده با یه ماراتن نفس گیر دیگه تا نی نی دو ساله بشه. هر وقت دلت خواست گریه کن تا سبک شی اما نه جلوی دخترت. چون ممکنه باورت نشه اما نوزاد همه چیو متوجه می شه و دقیقا احساسات مادر رو ازش می گیره.
و یک میلیون درصد مطمئن باش که دخترت بودن کنار تو و بقیه رو خیلی خیلی خیلی بیشتر از موندن تو رحمت دوست داره
داستان شازده کوچولو رو که خوندی. هیچکس حتی تو بهشت دوست نداره تنها باشه. همه آدمها دوست دارن کنار آدمهایی باشن که دوستشون داشته باشن و نوازششون کنن.
خداروشکر که دخترت جزء انسانهایی خوشبخیته که از همون بدو تولد چندتایی عاشق سینه چاک داره.
بهت قول می دم این چند هفته که بگذره ایشاله شب چله خودت و دخترت طوری از ته دل بخندیدن که باورت نشه.
سلام دوستای گلم

سودی جوون غزاله جوون
خیلی دخملای نانازی دارین هااا خدا براتون حفظشون کنه

مامان نسیم جوون
وااای عزیزم چه اطلاعات خوبی بهمون دادی،انگارآدم همه شو میدونست ولی یادآوریش خیلی عالی بود،واقعا ممنون

ابریشم جوون
یه عالمه تبریک عزیزم
انشالله قدمش پربرکت باشه وصحیح وسالم زیر سایه ی خودت وهمسرت بزرگ بشه
خداروشکرکه الان خوبی وهمه چیزبه خیر گذشته
ممنون که خبردادی عزیزم

دلشاد جوون
من نمی دونم راستش چن جا خوندم که میتونیم بشوریمشون البته بااحتیاط وحفظ یه سری شرایط، اما بازم خودم باید همون موقع از دکترش بپرسم ببینم چی میگه هنوز مطمین نیستم
درضمن من یکی که اصلا نمی تونم برم خونه ی مامانم یا جای دیگه،اصلا طاقت نمیارم خیلی سخته
اما خب این وسط پیدا کردن پرتقال فروش واقعا کارسختیه هاااا
نمی دونم چی بگم،اما خب به هرحال خونه مامانتم اگه بری که مامان میرن سرکاروبازم پیشت نیستن واسه همین من فک کنم خونه خودت بمونی بهترباشه،نهایتش دلت گرفت پامیشی یه سرمیری وباز برمیگردی

قوجونم
خداروشکرکه حالت بهتره،خیلی کارخوبی کردی رفتی دکتر
واای خوش به حالت چقد زود همه ی کاراتو کردی وخیالت راحت شد
من که از تو جلوترم الان سه روز دیگه میرم توهفته ی38 هنوز هیچ کاری نکردم وهمشم تقصیراین بدقولیای ملته
آخه هنوزسرویس چوب به دستم نرسیده تا نیاد ومن اطاق پسملیمو نچینم خونه تکونی هم نیتونم بکنم
دارم از افسردگی واسترس میمیرم

عاطفه جوون
خدا نکشت دختر با این فیسی که با تیکرت میدییییی
واقعا خوش به حالت راستی راستی تمومه هاااا
والا درمورد حرف دکی خودمم ازهمون روز این شکلیم
ولی خب دکترم اهل خالی بستن وغلو کردن نیست نمی دونم واقعا چه جوری اینجوری شده آیاااااا؟!
ممنون عزیزم بابت راهنماییت برای انقباض


مصی جوون
درکت میکنم عزیزم
انشاالله که این چن هفته هم برات به خیربگذره
مواظب خودت باش

مامان مانی کوچولو
بابا هنرمند
چقد تو چیز میز میدوزی واسه این نی نی
خوش به حالش

سلین جوون
ای بابا دختر یکم آستانه ی دردتو ببر بالا
میدونم معاینه ی داخلی درد داره ولی خب توهم خیلی باحالی هااا
راستش من یه بار چن سال پیش یه عمل داشتم سوند هم بهم زدن،قبل از اینکه ببرن اطاق عمل اومدن وصل کردن راستش من که اصلا خاطره ی خوشی ازش ندارم خیلی اذیتم کرد
نترسی هااا
ولی خب واقعیت اینه که یکم درد داشت ولی بیشتر اینکه آدم معذبه انگار ینی یه جورایی انگار تحت فشار بودم
نمی دونم چی بود ولی من یه کسی رو میشناسم که بدون سوند سز شد ینی خودش خواسته بود که بهش نزنن
ومیگفت اگه خودت بخوای با مسیولیت خودت نمیزنن بهت،بازم با دکترت مشورت کن ودرموردش بیشترتحقیق کن که اگه نزنی مثلا چی میشه واین حرفا

لیلیان2 جوون
بابا دمت گرم
12تادکتر؟!! تازه این آخریم اینطورییییی؟!!
به نظرمن که همون حرف شوهرت رو گوش کن وبرو همون دکتر سرکوچتون به نفعته!!
بعدشم من که گفتم هرکی دلشو داره بخونه خاطراتو
منم گه گفتم گریه میکردم نه واسه ترس واین چیزا فقط همون لحظات اولین دیدار مادروفرزند وحرفای قشنگی که از اون لحظه زده بودن ناخودآگاه اشکمو درآورد وگرنه اتفاقا به نظرم خیلی هم خوب بود آدم کامل با مراحلی که قراره براش اتفاق بیوفته اطلاع پیدا میکنه
من پوست کلفت ترازاین حرفام که با این چیزا اعصابم خرد شه خخخخخخ

نگارجوون
ممنون از مطالب مفیدت عزیزم

ضحی جوون
چه ورزشه باحالی وچقد موثر!! خدا خیرت بده خواهر من از درد پشت همش ناله میکردم ازوقتی این ورزشو انجام میدم خیلی بهترم
تخت وکمد دختری هم خیلی قشنگه مبارک باشه

پریاجوون
خداروشکر که به خیر گذشته

ساناریا جوون
انشاالله که نی نی ت سرموقع میاد ومشکلی هم برات پیش نمیاد فقط بیخیالی رو بذار کنار وکامل تحت نظر دکترت باش عزیزم

باران جوون
خوش اومدی عزیزم
من اقدام کردم برای بانک خون،البته مشهدم،پروسه ی پیچیده ای نداره،باآزمایشگاهشون تماس گرفتم بهم نوبت دادن برای شنبه ی این هفته که میاد قراره برم آزمایشات رو انجام بدم جوابشون که حاضربشه وهمه چی اوکی باشه یه سری مدارک میبری وعقد قرارداد دیگه خودشون توضیح میدن که چه جوری باید خبرشون کنی وکی میان برای نمومه گیری،فقط مطلب مهم اینه که باید از زمان انجام آزمایشات تا زایمان کمترازیک ماه گذشته باشه،ینی مثلا من که بهم گفتن13آبان زایمان واسه آزمایشات بهم20مهرنوبت دادن که دیگه مطمینن درترازاون بچه به دنیا نمیاد امیدوارم منظورمو فهمیده باشی

شیوانا جوون
من که راستش وان بادی خریدم حالا اطاق پسری آماده بشه عکسشو میذارم حتما
آخه ازچن نفر که نی نی داشتن وباتجربه بودن شنیدم که بهترین وایمن ترین گزینه وان بادیه،هم بچه توش راحت تره،هم خودت خیالت راحته،به نظر من چن ماه اول که تاوقتی بچه نتونه یکم تعادلش رو حفظ کنه وخودشو نگه داره اصلا نمیشه از وان استفاده کرد،البته این حرف من نیست ها تجربه ی چن نفره

بی همتاجوون
خدا بدنده عزیزم
انشاالله که الان بهتری

ساحل جوون
ای بابا چی شدی تو دختر؟!!
خیلی نگرانت شدم
انشالله زودی خوب بشی
منم این ماه آخری ترشحات زرد رنگ زیاد دارم که دکترمیگه طبیعیه

آتناجون جوون! ممنون از مطلب مفیدی که گذاشتی عزیزم

میس ماری جوون
ای بابا تو که هنوزدرگیری دختر!!
بیخیالی طی کن بابا! هیشکی رو تحویل نگیر
ولی خدایی حال کردم با اون تیکه که گفتی تا یه هفته به خانواده ت وتا یکی دوماه به فامیلو آشناهات نمی گی زایمان کردی!! واقعا میشه آیاااااا؟!! من که اگه نگم بعدش خونم حلاله احتمالا
ازدردای ماه نه هم نگوووو منم دقیقا از وقتی وارد این ماه شدم تازه می فهمم حاملگی ینی چی؟!! تا حالا که هیچیم نبود
درمورد نوک میمی راستش من نمی دونم باید چن سانت باشه خخخخ
مال خودمم نوک داره نسبتا بزرگ هم هست

مامان امین جوون
ای بابا چی شدی یه دفه ای؟!!
انشاالله که بهتربشی عزیزم

جیل جوون
واااای چقد سخته دوری ازشوهر این روزا من یکی که کاملا درکت میکنم
خوبه که این همه هواتو دارن دیگههه حالشو ببر

آیسان جوون
انشاالله به سلامتی باشه برات عزیزم
پس دیگه چیزی نمونده خوش به حالت

مامی الی جوون
خیلی هنرمند بیدی هاا، آفزین واقعا

مامان آتریسا جوون
وای منو ترسوندی !
من همش فک می کنم الان حالم خرابه بعد زایمان خوب میشم حالا تو میگی بعدا ممکنه بدترهم بشم!!
امیدوارم همه ی این نگرانی هات زود زود رفع بشه وخوش وخرم بشی وروزای قشنگی روپیش رو داشته باشی عزیزم

وای بچه ها پدرم درومد چقد پستا زیاد بود دیگه وقت نشد از خودم وپسری بنویسم بعدا دوباره میام
بوووووس
روی هر پله که بایستی،خدا یک پله بالاتراست،نه برای اینکه خداست،برای اینکه دستت را بگیرد!
سلام به همه مامانای ناز نازی و قلمبه.

شیوانا جوون واسه من تاریخ سزارینو دقیق نزده هنوز گفت اوایل آبان اما طبیعی اواسط آبان.اونروزم که رفتم رویان فقط ماهمو پرسید و گفت 25یا 26 مهر برو و در مورد آزمایشم بهم گفت حتما باید انجام بدی و با جواب آزمایش بیای واسه قرار داد.
من وان تاتیارو راستش از چهارراه ابن سینا گرفتم اونجا 1 پاساز هست سیسمونی فروشی اونجا تاتیا دارن.کنار مسجد جامع هم باز 1 پاساز هست از هرکی بپرسی بهت نشون میدن اونجا هم وان تاتیا داره.1وانه با دوتا کاسه کوچیک و آفتابه کوچیک و 1 سبد کوچیک در دار هم توش هست.اما راستشو بخوای نمیدونم چقدر شد چون 1 سری چیز دیگه مثل رخت اویز و اینا هم گرفتیم.

فرشته ی مهربون جوون ما میدیم خصوصی فکر میکنم ارزش داشته باشه.از هفته 34 دیگه وارد نه میشیم.خون بند نافو برای درمان بیماریهایی مثل سرطان استفاده میکنن.البته ایشالا که کسی نیاز پیدا نکنه.اما تو پستهای قبلیم هم نوشتم در مورد چندتا از اطرافیان که احتیاج پیدا کردند.چند وقت پیش 1 خانومی تو همین نی نی سایت بود که بچه اش احتیاج پیدا کرده بود و دکترا گفته بودند اگه باز باردار بشی از طریق بند نافش میتونن درمانش کنن.باید از ماه 8 اقدام کنی


zartala جوون خداروشکر که بهتری عزیزم.سفید و سبزم خیلی شیکه.منم ماه هفت که دادم دیگه ندادم خودم به دکترم گفتم اینبار واسم نوشت

نازنین الف جوون من مارک مک بی بی گرفتم اما قیمتشو نمیدونم.آخه با سرویس کالسکه ام با هم گرفتیم همشو

momy eli جوون خیلی قشنگ شده شیرینی هات خیلی با سلیقه ای.عسکای دوخت و دوزت واسه من باز نشد که وبینم چیکار کردی.اما به هرحال خسته نباشی

باقالی جوون خوش اومدی

bitamira جوون وftmmas جوون ایشالا که خدا مادر شوهراتونو حفظ کنه عزیزم.منکه خود مادر شوهر انتخابم کرد یعنی همکار مامانم بود حدود دوماهم رفتن و اومدن تا من جواب دادم.البته خداروشکر خودشوشو خیلی خوبه و شکر خدا راضی ام اما مادر شوهرم گاهی با حرکتاش یا حرفاش خیلی دل منو میشکونه گرچه من هیچوقت هیچوقت جواب نمیدم و همیشه احترام میذارم بهشون.همیشه میگم خدا خوبش کنه.اما عوضش 1 پدر شوهر ماه دارم که خیلی دوسش دارم اونم همیشه هوامو داشته.گاهی میگم خوبه به بابای شوشو 1 بار بگم اما بعد با خودم میگم ول کن ارزش نداره اونم بالاخره مادره.مهم خود شوشو که میفهمه و هوامو داره

فرشته جوون خواهر من عمل کرده بود چشماشو دکتر گفت نباید طبیعی زایمان کنه البته نمیدونم شامل لیزر هم میشه یا نه


" مامان آتریسا " جوون ایشالا که دیگه زردی دخملی خوب شده.من شنیدم که کلا نوزاد وقتی متولد میشه اولش نسبت به آهنگا یا هرچیزی که مادر تو بارداری داشته عکس العمل نشون میده.خودمم گاهی فکر میکنم وقتی دخترم به دنیا بیاد دلم برای تکوناش تنگ میشه

نفس باد صبا جوون سینه های منم تا ماه 6 بزرگ شده بودن اما الان برگشته به سایز قبل واسه همینم الان سوتین شیردهی نمیگیرم میذارم نی نی مه به دنیا اومد میگیرم میترسم الان بگیرم بعد واسم کوچیک باشه

نی نی سایت که تیکرهامونو برداشته خیلی بد شد.حداقل هر روز نشون میداد چند روز دیگه مونده تا اومدن نی نی
بوس به همه
النا همه زندگی ما...
جواب همه رو دادم ای خدا من چقدر تو بارداری از دست این نینی سایت حرص خوردممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم


حالا خلاصه میکنم.... امروز رفتم بازار بزرگ ...شوشو کادوی زایمانم رو خرید برای دختر هم یه عروسک خریدیم و واکر هم پیدا کردم ... اونهم واکری که توی اسباب بازی فروشی های میرزای شیرازی 290 بود رو گرفتم 160... خیلی حال داد... راستی بالاخره منم رفتم تو این هفته 35 رویایی...
تیکرامون کوجان پسسس؟؟؟؟

نفس باد صبا جون
شما هم با کاشانی زاد زایمان داری؟؟؟ کلاسای بارداری خاتم رو رفتی عزیزم؟؟؟من فعلا سز هستم اونم 15 ابان البته 15 ابان چهارشنبه ست فک کنم خانوم دکتر حواسش نبوده و دوباره باید تغییر بدیم

شیوانا جون
پرده اتاق نینی مبارک باشه عزیزم... من وان فرست یرز گرفتم برای دخترم اسان شور داره ولی به نظرم زیادی گرونه به نسبت این وانای 17/18 تومنی ... من گرفتم 200 تومن

میس ماری جون
منم از حالا دارم خودمو برای تنهایی بعد از زایمان اماده میکنم و هی به شوشو میگم من خیلی روت حساب کردم و هی باد میدم زیر بغلش بلکه کمک حال بشه...چون به قول شوشو مامانش کارش رو بیشتر از همه دنیا دوست داره.... مامان منم بابامو ول نمیکنه به مدت زیاد

نازنین جون
خوشبحالت... منکه اصلا جرات بیمه رفتن ندارم... فقط اگه بیمه واریز شه برام بسه حقوقشون مال خودشون... به قول تو بعد از کلی درس خوندن و بیمه ریختن اونهم چه رقمایی هی میخوان ان قلت بیارن

ساحل جون
من کشته فداکاری توام به خدا... منکه مصرف زعفرونم مثه قبله یعنی پلو زعفرونی... بستنی زعفرونی ...ته دیگ زعفرونی... جوج زعفرونی....

مامان اتریسا
شما که کلاس بارداری رفتی باید بیشتر امامده این روزا باشی گلم همه ما برامون غم مادرانه پیش میاد... بهتره از مادر بودن لذت ببری به جای اشک ریختن هر بار دیدی غصه داره میاد برو تو فاز یه فکر دیگه...




یکی از محبوب ترین عبادت ها ازار نرساندن به دیگران است
سلام
ساناریا جان
بله با دکتر کاشانی زاده زایمان دارم. 2 آبان برای طبیعی. اما چون کمردرد دارم گفتند احتمالا نتونی طبیعی زایمان کنی به خاطر همین هم فعلا دست نگه دار نمی خواد کلاس بری. البته تاریخ سزارین هم بهم ندادند. گفتند باید صبر کنیم ببینیم شرایطتت توی هفته های آخر چطوره. به شما برای سزارین چند هفته تاریخ دادند؟ 38 با 39؟
مامان آتریساجان
خداراشکرکن دخملت سالمه ومنم برای بچه اولم همینجوربودم کمک خودت کن گریه اصلانکن چون روی طعم شیرت اثرمیزاره وبعدش بچه خدایی ناکرده ناآروم میشه ،میدونم سخته چون مسئولیت جدیدی داری به بالایی بسپارش خودش کمکت میکنه ،گذشته تموم شدحال رابخاطرگذشته خراب نکن به شوهرت وبچه عشق بورز.
مادرشدن لایق هرکسی نیست وبه این آسونی به کسی نمیدن ،حالاکه خدادوستت داشته ومادرت کرده ازالان لذت ببر.
بعدزایمان که بهشت رازیرپاییت گذاشتن واگه خدایی ناکرده گناهی ازت سرزده بخشیده شده ،الان خودت ودخترنازت هردوفرشته ایید،انشالله عاقبت بخیرشین،مواظب خودتم باش
خداوندامراآن ده که آن به.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز