2410
2553
عنوان

مامانهای آبان 92+ نی نی های ناز و سالم و باهوش

| مشاهده متن کامل بحث + 1218363 بازدید | 15785 پست
قووجون خوبی؟عجب وان خوشگل وباکلاسی..خیلی خوشم اومد ولی احساس میکنم میترسم نی نی رو تو وان بشورم!همون روپام چیزی بزارم بشورمش بهتره..وان و وقتی میگیرم که بفهمه وبتونه بشینه خودش ونیگه داره__بنایی تموم شد ولی تمیزکاری ومرتب کردن یک کم دیگه مونده اول هفته دیگه وسایل نی نی رومیارن منم سعی میکنم چندتایی عکس بزارم البته خوب ریدای من خیلی دیدنی نیست،آخه من نی نی دوممه،مث شماها سیسمون کامل نگرفتم.
نازنین جون
فعلآ که خداروشکر خیلی بهترم و جرات خوردن قرص ونکردم،من که یکدنه رانیتدین ویک عددبرنج زرد زعفرونی رونمیخورم !!نمدونم چجوری میخام رنگ موبزارم وبه رنگ گیر دادم!
بی همتاجوون بهترشدی؟ ..امیدوارم خوب شده باشی سرماخوردگی بده وکلی انرژیت ومیگیره..
ثناجون من اگه بچم سفالیک هم نبودعمرا بحالت سجده میرفتم که سفالیک شه!بس میترسم،بیخیال بخوادمیچرخه نخواد،نه،،حتمن خیلی اصراربه طبیعی داری آره؟ایشالا که نی نی خودش بموقع میچرخه.
بیتامیراجون و پرناکوچولو واقعآ دکتراجازه رنگ مو داد؟چقد خوب ..وچقدخو که پرناجون تو زدی وراحت کردی..
بیتامیراجون ازهمین مخصوص بارداریها رنگ میگیری؟بدون آمونیاک؟ ..
میبینم همه از دکترشون اجازه گرفتن ..چقد خوب ،من فعلآ باز شوهرم نمیزاره !تقصیر دکترشد گفت ضررداره ترسوند مارو،،ولی من پافشاری میکنم و واقعآ الان نمیدونم که بالاخره رنگ میزارم یانه
مامی الی جون
منم عااااشق آشپزی ام و لذت میبرم، وخداااییش دستپختم حرف نداره .نه که بخوام تعریف کنم ولی خانواده شوهرم عاشق غذاهای من هستن،به مامانم رفتم ..مامان من آشپزیش بینظیره..خداروشکر که اقلآ این هنرودارم.
سیسمونی خوش بگذره وآفرین به تویه هنرمند،،واقعآ آفرین،این شیرینیهاروخودت پختی؟ چقدباسلیقه وشیک .. ینی واقعآ خوشبحال شوهرت هااا،.
جیل جوون خوشبحالت که اینقد همه هوات و دارن،چقد خوب ..جای همسرت خالی نباشه آخی چقدسخته دورید ازهم..
فرشته مهربون جون منم موندم واسه این رنگ مو،،دیگه آبروم رفته اینجابسکه ازهمه پرسیدم..بعدم واقعآ نمیدونی سوند چیه؟! بهتر کاش نمیدونستی وبهت نمیگفتن بچه ها،،ولاابس این سلین انرژی منفی داد وماروهم ترسوند..
اماچیزی نیست نگران نباش دربرابر بقیه دردا این ازهمه بهتره!
آیسان جون چقدخوب که25مهر نی نی میاد بغلت.. ایشالابسلامتی..
پگاه جون ممنونم ازت آره خداروشکر بهترم .. تصمیم گرفتی پرستاربیادپیشت؟ خیلی خوبه ولی بشرط اینکه طرف خوب و قابل اطمینان و وارد باشه..ولی مطمین باش خدا بهت توانش ومیده از پس کارای نی نی بربیای
نگار جون ممنونم ازت مرسی

ساناریاجون بهتری؟نذرت قبول برامنم دعاکن،،بوووس

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش

ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2720
Ftmmas joon
پس توام اجازه رنگ موت و ا دکتر گرفتی؟ خوشبحالت! حالاکی نگ میزاری؟ شمام رنگ بدون آمونیاک میزاری؟منم دارم فعلآ پافشاری میکنم تاببینم موفقرمیشم یانه،،گرچه استرس دارم خودمم، ولی همسری بدتر،، وبهم اجازه نمیه!
غزاله جوون خوشگل،،خووبی؟
پس توام سزارین بابیهوشی کامل هستی! منم همینطور ،بچه اولم هم بیهوشی بودم ولی ایندفه یک کم ترسیده شدم اونم بخاطر فیلم سزارین که اشتباه کردم و دیدم،، بهرحاال مهم نیست کم کم از ذهنم میره! پس رنگ مخصوص بارداری، خوب نیست؟ جواب نمیده؟چراموهات رن نگرفت؟ بعد چه جراتی داری دوباره میخای رنگ بزاری.. دوبار ضرر نداشته باشه مواظب باش..
غزاله جون مگه حین عمل اجازه میدن جوراب بپوشیم؟؟ آخه مگه جز اون گان باچیزدیگه میشه وارد اطاق عمل شد؟
اگه بزارن وواقعآ جوراب واریس اینقد خوبه من حتمن میپوشم.
نازنین جون
خداروشکر که کارت بالاخره درست شد و دوندگی نتیجه داد،،دیگه استرس و دورکن وبشین لحظه شماری کن واسه اومدن نی نی

ابریشم جوون خوبی؟کاش میومدی میگفتی بهترشدی؟نی نی خوووبه؟
شیماجون توکجااایی؟ خیلی طولانی شد منتظر یک خبری ازت هستیم،
پرنازجون توخوبی؟ دیگه الان تاریخ زایمانت مشخص شده،نه؟ بیابگو کی نی نی عزیزت میاد بغلت؟؟
عاطفه جون توخوبی؟
لیلیان جون دوست شمابود خونریزی داشت؟ بهترشد؟
سلام به دوستای خوب و بی قرار نی نی

من یه وقتایی دور از چشم دخترم میام اینجا پست میزارم و میرم بدون اینکه وقت کنم پستهای دوستان رو بخونم یه وقتایی هم میام و چند تا پست می خونم و میرم.

چند روزه تو این فکرم که یه چیزی بنویسم الان خیلی خوابم میاد و دخترم هم با مامان جونش رفته مهمونی(به قول خودش میمونی) دلم می خواست بخوابم ولی گفتم اول اینو بنویسم بعد برم لالا


دیدم چند نفر نوشتن دوست داریم بعد از زایمان تنها باشیم یعنی خودشون و نی نی و اقای پدر.

به نظر من این یه خواسته نشدنیه.البته می تونه بشه ولی خیلی سخته.


بعد از به دنیا اومدن نی نی شما وضعیت شما و خونه اتون خیلی عوض می شه.شما به تنهایی اصلا قادر نیستید به همه کاراتون برسید.یه نفر می خوایید که براتون غذا درست کنه و دایم بهتون برسه و به کارای خونه برسه.و یه نفر هم که به نی نی برسه.شما هم فقط دوست دارید استراحت کنید و باید به نی نی شیر بدین.


اخه 9 ماه مهمون داشتین و حسابی خسته اید و درد زایمان یا عمل هم که جدا.

کارای نی نی روزای اول خیلی زیاده هر یه ساعت باید پوشکش عوض شه بعضی وقتا در طول روز چند بار باید لباساش عوض شه باید تر وتمیز شه و روغن مالی شه ماساژش بدینو....

روزای اول یا خودتون باید برید دکتر یا نی نی رو ببرید برای چک آب که این کارا همه خیلی خسته کننده هستن.تازه اگه خدای نکرده نی نی نازتون زردی نداشته باشه.

شوهرا هم که معمولا بی تجربه هستن.شوهر من روزای اول که بچه رو بغل می کرد دو نفر کنارش می ایستادن که بچه نیفته


یه چیز دیگه هم بگم که سعی کنید حواستون به شوهراتون باشه اخه مردا هم افسردگی بعد از زایمان می گیرن.اگر کسی برای کمک میاد پیشتون برای چند دقیقه هم که شده برید توی اتاق و با نی نی و اقای پدر تنها باشید.


مامان ادم تو این موقعیت کنارش باشه واقعا ارامش عجیبی بهش میده پس سعی کنید مامانتون رو حتما راضی کنید که حداقل 10 روز اول پیشتون باشه.


مامان خانوما شمام تو این ماه اخری شکمتون سفت میشه ونینی خودشوجمع میکنه؟دکترتون دراین مورد چی میگه ؟
راستی مامی الی باریکلا به این سلیقه وحوصله که باوجود بارداری بازم شیرینی پزی میکنید
من که فعلا حس خوردن خوابیدن دارم انگاراون ادم یه ماه پیش نیستم که سرکار میرفتم به بجه اولم وکلاس تابستونیاش میرسیدم و هزارتاکاردیگه که همه مامانا اجام میدن
2714
ایشالله همتون زایمان خوبی داشته باشید زود سرپاشید وبلاهایی که سربچه ازلم سرمن اومد سرهیچ بشری نیاد چون کسی جوابم روتوپستای قبلی نداد فکرکنم عضوجدید نمیخواید بهرحال ایشالله همتون سالم وسلانت فارغ شید
خوش اومدی باقالی جون.چه بلاهایی سرت اومد سر زایمان اولت ؟
خوش به حالت نازنین جون از شکمت عکس انداختی منم خیلی دوست دارم بندازم ولی نمیدونم چرا حسش نمیاد.هر بار میرم حموم موهامو سشوار میکنم درست میکنم میگم عصری با همسرم میرم .عصر که میشه میگم باشه حالا فردا
مابرروی کره زمین زندگی نمیکنیم سرزمین واقعی ما قلب کسانی ست که دوستشان داریمCafeMom Tickers
سلام بر دوستان
من امروز میرم سونو و جوابشو میبرم پیش دکتر و نامه بیمارستان میگیرم .گفت تو این دو هفته هم هر وقت احساس کردی حالت خوب نیست و انقباض داری برو بیمارستان زنگ بزن من خودمو میرسونم. 2 روز پیش که من دکتر بودم یه خانومه با من اومد تو اتاق دکتر که 6 سال بود آی یو دی گذاشته بود و جابه جا شده بود و رفته بود بالا عفونت کرده بود.تو اتاق معاینه دکتر میخواست براش دراره خیلی درد داشت طفلی و هی داد میزد و میگفت یا حضرت فاطمه منو میگیفشارم افتاده بود سرگیجه وقتی آقای دکتر کارش تموم شد منو دید همونجا خودش بهم آب قند داد گفت نکنه میخوای اینجا فارغ شی؟ این چه حالیه؟از اون روز من نگران بعد زایمانم از چه وسیله جلوگیری استفاده کنم؟فکرم کم بود اینم روش


ساحل جون من رنگ معمولی میزارم چون اصلا حرفی از آمونیاک نزد فقط گفت هیچ موردی نداره.آخه رنگ بارداری مث اینکه خوب رنگ نمیگیره.من موهای خودم خورمایی تیرس و اون قسمت رنگ شدش نسکافه ایه میخوام رنگ موهای خودم بزنم که چند ماهی که شیر میدم لازم به رنگ کردن نباشه و درضمن سنمم بیاره پایین و اگه یه روز بی آرایش بودم خیلی رنگ پریده نشون ندم .واسه همین میدم اول اون قسمت پایین موهام که رنگ داره رو رنگ کنه اونو بیشتر میزارم یه رب مونده بشورم ریشه هاشو رنگ میکنم.

میبینم که همتون دارین از مادر شوهر مینالین.منو همسرم تو دانشگاه با هم آشنا شدیم و خانواده همسرم بدون اینکه منو بشناسن یا دیده باشن حتی راضی نشده بودن که به خواستگاری بیان چون هم سن پسرشون کم بود هم اینکه تک پسر بودو فک میکردن که باید خیلی واسش دنبال دختر بگردن.ولی به اصرار همسرم تصمیم گرفته بودن فقط یه بار بیان خواستگاری ولی دلیل بر راضی بودنشون نبوده. ولی وقتی که اومدن و منو خانوادمو دیدن هرچی بابام گفت ما بعدا جواب میدیم باباش اصرار که بچه همو میخوان ما چرا سخت بگیریم و همون شب همه قرارا تموم شد و از همون شب مهرمون تو دل هم نشست . مادرشوهر من دیروز رفته قم آخه عشق زیارته.زنگ زد کلی عذرخواهی کرد که ببخش تو این وضعیت دارم میذارمت میرم. وقتیم که فروردین خواست بره مکه اومد که حلالیت بطلبه گفت از خدا میخوام تا جایی که نفس دارم کمکم کنه که دل عروس و دامادمو نشکنم خدا منو بکشه اگه یه روز قصد داشتم که ناراحتت کنم.خدارو هزار مرتبه شکر که بی نهایت مهربون و دلسوزو فهمیدس.محاله که بیاد خونه ما چیزی واسه من نخریده باشه.من بی نهایت دوسش دارمو خودشم میدونه یعنی یه مریضی کوچیک بگیره من اشکم سرازیر میشه. نه اینکه بگم تاحالا از دستش ناراحت نشدن ولی همیشه به خودم میگم مامان خودمم ممکنه این حرفو به من بزنه ولی من هیچوقت از دستش ناراحت نمیشم.یه آدم اگه خوب باشه خوبه ولی یکی اگه ذاتش بد باشه هرکاریشم بکنی باز بده.

من همین طور که عروسم خودم خواهر شوهرم هستم و مادرمم مادر شوهر.همیشه به همه میگم طوری برخورد کنین که دوست دارین باهاتون برخورد بشه اینطوری هیچ مشکلی پیش نمیاد.

باقالی جون چرا عضو جدید نمیخوایم؟خوش اومدی.چرا منم شکمم سفت میشه دیروز به دکترم گفتم گفت تا 3 تا ایزوپرین در روز میتونی بخوری البته اگه بدون درده
سلام باقالی جون
وش اومدی
آره منم سفت میشه شکمم
چرا سر زایمان اولت عذاب کشیدی ؟
هنگامی که دری از خوشبختی به رویمان بسته می شود ، دری دیگر باز می شود ، ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم .
سلام دوستات گل گلاب، چند روزه میخوام پست بزارم هر جی میتاپیدم هیچی نمینوشت، حسش نبود با لپ تاپ بیام، ولی امروز شوشو تبلتمو درست کرد. ویروسی شده بود گویا.
جونم براتون بگه من خیلی وقته از این سفت شدنای ناگهانی نی نی و یه زرف شکم دارم ولی اصلا نگران نشدم به دکتر بگم. حالا به نظرتونکباید نگران بشم?
دیروز تخت و کمد نینی رو سفارش دادیم، بالاخره مادرشوشو قدم رنجه نمودن و رفتیم ولی واسه 15 ابان اماده میشه، احتمالا بعد زایمان من، چاره ای نیست دیگه، میخواستم خودم هفته پیش سفارش بدم ولی گفتم بهتره دلخوری میش نیارم تو این اوضاع جالب نیست . چون مدلش جدید زدن سفارش کم بود هفته قبل گفت 10 روزه پست میدم. ولی الان میگفت سفارشاتمون زیاده نمیرسیم اماده کنیم. شد واسه اونوقت، راستی حفاظشو متحرک کرد ولی چوب اون قسمتش رو گفت باید سفید بزنم، گفت اینی که الان قهوه اییه نمیتونیم تو خط تولید واسه متحرک عوضش کنیم، به نظرتون اگه فقط دو طرف تخت سفید بشه ظرافتشو از دست میده???????
دیگه باید کمد دیواری اتاق رو خالی کنم وسایل رو از توی ساک و چمدون در بیارم ، و موقتا بچینم تو کمد و به فکر فرش باشم، مجبورم 6 متری بگیرم که اگه زیاد اومد بره زیر وسایل ولی اگه کم بیاد چون کف اتاق سرامیکه خواهرم گفت خیلی خطرناکه . یه قطره اب بفته بچه ات سر میخوره.
میمونه لوستر و تصفیه هوای اتاق که اونم گفتن 20 روز دیگه جنسها میرسه، فقط مونده چند دست لباس خودم واسه مهمونی هاب بعد زایمان که نمیدونم چیکار کنم اونو. کاش زودتر میخریدم، خیلی تنبلی کردم،
کارای خونه هم کم کم داره درست میشه، یه روز هم کارگر میگیرم بیاد کلی تمیز کنه. ان شاالله این جوجو هم خوب وزن بگیره و در وقت خودش بخواد بیاد. ارایشگاه هم مجبورم چند روز قبل زایمان برم، چون اصلا نمیتونم دوبار برم. رفتم شاید موهامو هایلایت کنم، . واقعا نمیتونم بعد زایمان به موهای رنگ کرده برسم ، کچل میشم.
واسه بعد زایمان من کلی کمک دارم، مادر شوشو با دختراش که بالان خونشون، خواهر خودم میاد که مامایی خونده، مامانمم میاد پیشم . با این وجود فکر کنم نفرات کم بیاد، تصمیم دارم فقط بچه رو شیر بدم، بقیه کارا با اونا باشه، میخوام یه هفته کامل رو استراحت کنم، و خونه رو کلا بسپرم بهشون. حتی اگه زیروروش کنن هم مهم نیست، نمیخوام بعدا حسرت به دل استراحتی باشم که میتونستم بکنم و نکردم.
داشتن ارامش بعد از زایمان خیلی خوبه، ولی بچه اول رسیدگیش خیلی سخته، کمک هیچ کسی رو رد نکنید تو این زمینه.
به نظرم درد شکاف چند لایه سزارین در مقایسه باسوند مقایسه فیل و فنجانه، حالا من بگم از سوند میترسم که دیگه هیچ، اصلا با چیزای جانبی خودتون رو درگیر نکنید، من حتی دکترم که معاینه کرد دوهفته پیش اولش دردم اومد ولی وقتی خودم شل کردم تموم شد، فقط حسش بده وگرنه انچنان دردی نداره.
سیسمونی ها و تخت و کمد ها و وان ها و همه چی مبارک باشه،
مامانای گلی هم که یه خورده اوضاعشون رو به راه نیست اعم از فشار خون و دفع پروتیین و معده درد و یبوست و درد شکم و بیخوابی و کم خوابی و .... ان شاءالله به سلامتی زمان باقیمانده رو پشت سر بزارن و نی نی های نازشون رو به سلامتی بغل کنن
اونایی هم که با بیمه در گیرن خدا گره از مشکلاتشون باز کنه.
اونایی هم که خونه تمیز میکنند و کردن و خواهتد کرد خدا قوت، ان شالله همیشه به شادی

بحث دیگه ای نبود تو تاپیک در موردش اظهارنظر کنم، یا یادم رفته، دیگه واقعا ارسال پست های دونه به دونه و اسم بردن واسم خیلی سخت شده مخصوصا که جدیدا احساس میکنم جوجو پایین تر اومده نه میتونم بشینم نه میتونم دراز بکشم، سرپا هم که میشم احساسدمیکنم الانه که بزام، اوضاعیه خلاصه
کلام آخر
ان شاءالله به برکت این روزهای با برکت ذی الحجه خداوند همه مون رو مشمول رحمت و مغفرتش قرار بده واین دوران رو به سلامتی طی کنیم و فرزندانی سالم و دراینده صالح به دنیا بیاریم، آمین

Lilypie Maternity tickers
سلام به همگی
برای همتون آرزوی سلامتی دارم.

پگاه عزیز
مرسی بابت راهنماییت. من امیدوار بودم دکتر بهم بگه باید حتماً سزارین شم. ولی خب تا حالا که گفته از پس طبیعی برمیام. نمیدونم برم واسه طبیعی یا با دست خودم برم زیر تیغ جراحی. حالا قرار شده این دفعه که برم پیشش و مصر بودم واسه طبیعی معاینه لگنی شم ببینیم اوضاع در چه حاله. موندم والا چه کنم.

ساحل عزیز
لازم شد یه بار بیایم خونتون مهمونی دست پختت رو از نزدیک ببینیم!

بیتامیرای عزیز
خدا سایه ی مادرشوهرت رو براتون حفظ کنه. معلومه تو هم دختر خوبی بودی که به دلشون نشستی.

باقالی عزیز
شکم من زمانی سفت میشه که از زیاد نشستن و زیاد ایستادن خسته شده باشم. اگه دراز بکشم رفع میشه. ولی کلاً خیلی برام اتفاق نمیفته.

سودی عزیز
مرسی از توصیه ی به جات. من داشتم فکر می کردم حالا که مامانم قراره بیاد و به من و نی نی برسه پس کی برامون شام و ناهار بذاره؟

مامان نسیم
آمـیـــــــــــــــن

بچه ها من کلاً یه چیز رو یادم رفته بودش تو این مدت. من حدود 8 سال پیش چشامو عمل کردم. لیزیک کردم بابت رفع نزدیک بینی. همون موقع دکتر بهم گفتش که قرنیه چشام از حد معمول نازکتر هستش. چن سال بعد شنیده بودم که تو زایمان طبیعی به چشم ها فشار میاد و اگه کسی چشاشو عمل کرده بهتره سزارین شه. حالا درست و غلط بودن این حرف رو نمیدونم اصلاً. کلاً هم یادم رفته در مورد این قضیه از دکترم سوال کنم.

کسی از شما هستش که چشاشو عمل کرده باشه و نظر دکترتون راجع به این قضیه چیه؟
من دو جا هستم اینجا و جایی که تو هستی.
سلام به مامانای گل

نسترن جون من خانم دکتر ماموریان اصفهانیو الان 2 سال بیشتره میشناسم .زایمان اولمم با ایشون بود عالییییییییی بود.مراقبتهای بارداریشون از اون عالی تر.همیشه در دسترس هستند و خوش اخلاق.زن و شوهرم با هم ویزیت میکنه و کلی این روی شوهر تاثیر داره.جراحی و بخیه و کلا کارش هم عالیه.شک نکن


سودی جونم

سوفیا پیش مامانم و خواهرم میمونه من 7 روزم قبلا هم بستری شدم .الان مامانم و خواهرم 1 هفته هست اینجان بهشون عادت داره .حالا 1شب خیلی سخت نیست.کی میاد پیشت بعد زایمان؟؟؟

ساحل جونم

جوراب واریس توی اعمال جراحی میپوشن برای جلوگیری از لخته شدن خون امبولی و ورم.من هم اضافه وزن دارم هم بار قبل ورم کرد پاهام بعد زایمان.من عمل قبلیم قبل از زایمان اولم که جوراب واریس پوشیدم خیلی راحت بودم.1 هفته جوراب پام بود و فقط برای حمام در میاوردم.

اگه یادت باشه توی پست ابریشم جونم بود که پاش ورم کرده بعد زایمان با جوراب واریس ورم حد اقل میشه ورم .اما قبلش به دکترت بگو

باقالی جونم

خوش اومدی عزیزم.شکم سفت شدن معمولیه عزیزم فقط مواظب انقباظ باش اگه احساس کردی سفت میشه و فشار داره و کمی درد بالای شکم و کمر حتما با دکترت مشورت کن توکومتر میزارن میزان انقباظ مشخص میشه
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حال خوب🪽🩶

blond | 1 دقیقه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز