دغدغه این روزهای ما (مامانای خرداد 91)

کودک و سفر



Vivol ,Mah tisa
دوستای ماه و خوبم سلام
میشه لطف کنید اگه تجربه یا اطلاعاتی در مورد مسافرت رفتن با نی نی زیر یکسال دارید اینجا بگید. من از الان فکر عید رو میکنم که حداقل یک هفته 10 روزی مسافرت و خونه این و اونم و نمی دونم تو راه یا جایی که میرسیم در مورد غذای نی نی چیکار باید بکنم چون باقالی من اهل غذاهای آماده مثل سرلاک و ... هم نیست میشه راهنمایی کنید. ضمنا" نی نی من کریر پیر گاردین داره که صندلی ماشین هم میشه به نظرتون صندلی مخصوص بخرم یا از همین میتونم استفاده کنم و به اندازه کافی امنه؟
**************************
رکسانا(مامان آرنیکا)

ویول جون من سه بار تهران اومدم که دوبارش با ماشین و کریر پیرگاردین بوده ...راحت بودم
واس غذاش هم فریز می کردم و غلیظ هم درست می کردم با آبجوش گرم و رقیقش می کردم

*************************
پریناز
جون من هم تو این مدت 8-9 ماه شاید بیش از 5 بار مسافرت رفته باشم.ماههای اول که دخترم فقط شیر میخورد راحت ترم بودم.تمها دردسرم عوض کردن پوشکش بود.چ.ن عادت داره که زود به زود پوشکش عوض بشه و یخورده که طولانی تر میشد شروع میکرد به نق زدن...مشکل خاص دیگه ای نبوده....اما الان که دیگه غذا میخوره دردسر بیشتری داره.منم مثل رکسانا جون غذاشو فریز میکنم تو کاسه های کوچیکه یه بار مصرف میزارم و کاسه ها رو تو ظرف در دار قرار میدم وقتی خواستم گرمش کنم کنار کاسه رو میشکونم و میزارم تا آروم آروم یخش باز شه
.
.
.ولی یه سری توصیه بهت دارم دوستم....اول اینکه لیست کامل وسایلی که واسه کوچولوت میخوای تهیه کن تا تو مسافرت با جا گذاشتن وسیله ای به دردسر نیفتی یا غرهای احتمالیهمسرت رو بشنوی...بعد هم از همین الان مدام به خودت تلقین کن من باید صبور باشم و سعی کنم مسافرت بهم خوش بگذره
برات آرزوی یه سفر خوب رو دارم عزیزم

****************************
Vivol ,Mah tisa

مرسی رکسانا و پریناز جون از جواباتون
رکسانا جون یعنی اب جوش رو مستقیم میریزی روی غذای فریز شده؟ غذا خراب نمیشه اینطور؟
پریناز جون من فکر کنم غذای فریز شده اگه با دمای محیط یخش باز شه مشکل داشته باشه.
ممنون میشم بازم تجربه ای داشتید بگید دوستای خوبم

************************چ
رکسانا(مامان آرنیکا)

اکثرا یخش باز میشه تو راه و آبجوش رو خود غذا میریزم گرم شه

البته ما فقط دوازده ساعت راه تو ماشین بودیم
***********************
فهیمه (مامان فرناز ناز)

در مورد گرم کردم غذای مونده حتما باید قبل از مصرف به نقطه جوش برسه تا سالم باشه
به نظر من برای ساعتهای اولش غذا رو تازه آماده کنید و ببرید و بقیشم سرلاک و شیر بدین مطمئن تره... البته که 10 ساعت بیشتر تو راه نباشین!

*********************

پریناز
ما هم قراره که عید بریم جنوب.از الان میدونم دخترم ممکنه شبا تو شلوغی جمع درست نخوابه یا موقع گشت و گذار و تفریح بخواد گریه کنه ولی با خودم میکو همش یه هفتس یکم بی خیال تر باشم تا حداقل این همه راه رو اومدم یه کوچولو خوش گذرونده باشم

اضطراب جدایی





مامان سجاد
سلام دوستان.........پسر من یه هفته ایه که بدجوری اضطراب جدایی گرفته(ههههههههه)
یعنی یه لحظه هم نمیتونه منو نبینه..........امشب رفتم دسشویی ......اومد پشت در.......چنان گریه ای کرد که گفتم همه فهمیدن من کجا بودم!!!!)(هههههههه)
همش از سر و کول من بالا میره و توجهش به باباش کم شده.........
به نظرتون طبیعیه؟؟؟................نی نی های شمام اینجوریند؟؟؟؟؟؟

************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
مامان سجاد آرنیکا شدید اینجوریه ... بگی نگی خوشحالم چون نگران بودم مامانمو بیشتر از من دوست داشته باشه ولی الان همش منو می خواد و پشت سرم گریه می کنه و خلاصه همش بغلمه
*****************-
زهره جون
توی سن 8 ماهگی بچه ها یه دوره وابستگی شدید رو تجربه میکنن .. اصلا نگران نباشید و یه کم بهش زمان بدین و اطمینان از اینکه پیشش میمونید . بچه هایی که هنوز یاد نگرفتن سینه خیز یا 4 دست و پا برن عکس العملشون شدیدتره ولی اونایی که بلدن پشت سر مادرراه میفتن و میرن .. سعی کنید بیشتر پیشش باشید خودبخود برطرف میشه .. این رفتاار خاص این سنه
فقط سعی کنید ترسی براش پیش نیاد
تحمل کنید دیگه یکسالگیشون داره از راهمیرسه ..
میدونید که توی یکسالگی بچه به این نتیجه میرسه که دنیا جای امنی براش هست یا نه و این نتیجه که من خوبم یا نه .. اگه نتیجه بگیره ناامنه و اون خوب نیست = با اینکه مادرم مادر خوبی نیست ...
یک سال اول خیلی خیلی مهمه
*******************************-
مامان قندک
نی نی من هم همش دوست داره یکی جلوی چشمش باشه! اگه کسی رو نبینه گریه میکنه1 گاهی هم من یا پدرش کنارش هستیم تا یکیمون میره جایی که اون نمیبینه گریه میکنه! بغل باباش که هست دوست داره بیاد بغل من و بغل من که هست دوست داره بیاد بغل من!! من کارمندم و نی نی بیشتر روزها خونه مامانم و بعضی روزها هم خونه مادرشوهرم هست اینه که به افراد این دو تا خانواده هم کاملا عادت داره و میشناسشون و همشون رو دوست داره
یه چیزی که هست نی نی من تو محیط های سرپوشیده و شلوغ و پر همهمه معمولا گریه میکنه و تا ازون محیط بیرون نیاد آروم نمیشه!

یه جای جدید هم که بره با تعجب به اطراف نگاه میکنه و یه کم میگذره تا براش عادی بشه


************************-
پریناز
جالبه که فکر میکردم فقط دختر من اینطوری شده....الان چند هفته ایه که صبح ها که میبینه منو بابلش میخوایم بریم سرکار شدید میزنه زیر گریه که جیگرم کباب میشه در صورتیکه تا قبل از این اصلا اینطور نبود راحت باهاش بای بای میکردیم اونم واسمون میخندید و میرفتیم....
دارم سرچ میکنم ببینم راهی هست واسه کم کردن این ترس و وابستگی؟اگه به نتیجه ای رسیدم خبرتون میکنم

**************************-
مامان_فرزین
سلام مامان سجاد پسرمن هم همینطوره همش باید بغلش کنم تا ازکنارش بلند میشم گریه میکنه جاهای شلوغ هم دوست نداره من فکر میکنم همه بچه ها اینطور هستن من که کارای روزمرم رو به سختی انجام میدم
***************************-
مامان سجاد
ببخشید زهره جون....... اینکه میگید:فقط سعی کنید ترسی براش پیش نیاد .........یا اینکه من خوبم یا نه........یعنی چی؟
میشه مثال بزنید
من خدارو شکر فعلا خونم و کلاسام ایشالا از مهر شروع میشه.یعنی همیشه در دست رس سجادم.........اما خب بالاخره حموم یا دسشویی که باید برم!!!!!!

نمیتونم همیشه در دسترس باشم که اصلا نترسه
مثلا دیشب وقتی رفتم دسشویی!! خیلی گریش شدید بود......باباش هم خواب بود و بلند نشد بگیریش......البته من ماجرایه دسشویی رو تا حد امکان خلاصه کردما اما خب بالاخره 2-3 دقیقه که کشید.....یعنی اگه این چند ماه همش پیشش باشم،بعدا درست میشه..یا باید کم کم عادتش بدیم؟

ببخشید که طولانی شد
************************-
زهره جون
مامان سجاد جون منظورم اینه که نیازشو جواب بدید اگه تنهایی میترسن نزارید تنها بمونن مثلا تو اتاقید یهو غیب نشید که ترسش بیشتر بشه .. یا حتی در مورد دسشویی خواهر شوهر من در دسشوویی رو باز میزاشت که تو میدون دید بچش باشه ! این مدت هم میگذره و همیشگی نیست .
خیلیها به من میگند اینقدر لی لی به لا لای بچه هات نزار بزار گریه کنه خودش خوب میشه برو به کارات برس ! ولی من اصلا این حرف رو قبول ندارم . من تو کتاب خانم فردوسی پور خوندم که نوشته بود بچه در سال اول زندگی نتیجه میگیره که آدم خوب و مفیدی هست یا نه و بعدش نتیجه میگیره که مادرش مادر خوبی هست یا نه .. دقیقشو برات تایپ میکنم میزارم ولی ایننتیجه گیری بچه برای همه عمرش باقی میمونه و روی احساسش در مورد خودش و اعتماد به نفسش برای همیشه اثرگذاره !
برای اینکه کمکم عادتش بدی دالی بازی خیلی مفیده . من الینا رو میزاشتم و و اگر گریه میکرد سریع میگفتم دالی ! و اونم میخندید و من هی کارامو میکردم و باز میگفتم دالی !
یه بازی دیگه هم اینه که یه اسباب بازی رو جلوی بچه بگیری و توجهشو جلب کنی وقتی کاملا توجهش به اسباب بازی جلب شد یه پارچه بندازی روش . بچه کمکم یاد میگیره اون پارچه رو کنار بزنه و عروسکو پیدا کنه وقتی اینو یادگرفت یعنی یه مرحله از رشدشو با موفقیت گذرونده و کم کم میفهمه اگه مامانو نمیبینه به این معنی نیست که وجود نداره . تا مهر هم کلی وقت داری و جوجو این مرحله رو رد کرده

تغذیه 9 ماهگی


مامان قندک
من به نی نی فرنی نمیدم چون خوب نمیخوره! سرلاک می تونه جایگزین فرنی و حریره بادام باشه؟ تازگی سرلاک رو خوب میخوره

**************************-
مامان سجاد
در مورد غذا دادن هم سجاد دیگه مثل قبل حاضر نیست آروم غذاشو بخوره..........برای همین من یه چیز سرگرم کننده مثلا یه بشقاب که توش کمی از غذاشو گذاشتم میذارم جلوش و اون مشغول بازی و چنگ زدن! میشه و منم غذا رو میبرم طرف دهنش و اونم دهنشو باز میکنه!!!!

چون میخاد خودشم در غذا خوردن شریک باشه، اگه بخام تمیزبازی در بیارمو و فقط خودم غذا بدم و انتظار داشته باشم که اونم مثل بچه آدم! دهنشو باز کنه........امکان نداره و حتما در مقابل من مقاومت میکنه

شمام این روشو امتحان کنین.......شاید جواب داد
**********************-
پریناز
دوستام من یه سوال در مورد کم اشتهایی و بی علاقگی جدید دخترم به غذا نوشته بودم ولی متاسفانه به جواب نرسیدم.صفحه اول تاپیک هم که در مورد تغذیه بود خوندم...
دخترم بی نهایت غذا خوردنو دوست داشت اما چند هفته ایه بعد از چند قاشق دیگه علاقه ای به خوردن نشون نمیده.به نظرتون چیکارکنم؟؟؟
********************-
زهره جون
اگه بچه ها موقتا بی اشتها شدن به احتمال قوی از دندونه ... دختر من تا یک هفته برای هر دندون بی اشتها میشه و بعد از یک هفته دندونش در میاد ..
********************-
فهیمه (مامان فرناز ناز)
پریناز جون شاید خاطره بدی از غذا تو ذهنش مونده ... جوجوی من یعد از خوردن زرده که دوست نداشت
چند روز اعتصاب غذا کرده بود تا ظرف غذا رو می دید دهنشو کیپ می کرد و گریه می کرد ... همش شیر می خورد...

منم اصرار نکردم بعد از یکی دو روز سر سفره دیدم به سمت غذا حمله می کنه منم یکم از غذای خودمون (بدون نمک و ادویه) با قاشق استیل بهش دادم با میل بسییییییار خورد منم از اون روز تو ظرف غذای خودمون می ریزم غذاشو و میکس هم نمی کنم و فقط با دست یا پشت قاشق له می کنم و سر سفره با قاشق استیل می دم خداروشششششکر خیلیییییی خوب می خوره ...
چند روز پیشم بهش تیلیت آبگوشت دادم با گوشت کوبیده (گوشت و سیب زمینی) ... یه روزم پلو مرغ دادم ...
کلا اگه یه بار باهاش لج کنی و به زور بهش بدی بد غذا میشه بذار آروم آروم خودش بیاد سمتش....
موقع خوردن سرشو با یه چیزی گرم کن که باعث بشه دهنشو باز کنه .... مثلا آینه یا تی وی یا اسباب بازی صدا دار
می تونی یه تیکه نون یا قاشق بدی دستش تا به بهونه اون دهنشو باز کنه بعد غذاشو بهش بدی
****************************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
من هروقت رو وزنگیری و غذا نخوردن آرنیکا حساس می شم اعتصاب غذا می کنه ....منم میزنم به در بی خیالی خودش خوب میشه
الانم وعده اصلی ناهارو با ما می خوره و غذای سفره هم کنارش میدم
راستی آرنیکا عاشق میوه هست هرچی که توش طعم سیب و پرتقال بده رو خوب می خوره واس همین تو فرنی هاش سیب میریزم. آهنشو داروهاشم با یکم آب پرتقال میدم
این غذا نخوردنای آرنیکا منو تو آشپزی و پیدا کردن روشای جدید خلاق کرده
****************************-
hamraz (مامان ایلیا)
رکسانا جان خیلی خوبه که روشای مختلفو امتحان میکنی اما مرکبات برای زیر یه سال اصلا خوب نیست.بخصوص پرتقال و نارنگی و به شدت حساسیت زاست.تنها مرکباتی که بیضرره اونم به مقدار کم لیموست
******************************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
همراز جون دکترش گفت واکنش نمیده اشکال نداره بخوره ...البته یکمی با آب قاطی می کنم که طعمش عوض شه
****************************-
مامان سجاد
راستش من خودم کلا خیلی اهل رعایت دقیق دستورات دکترا نیستم!

(آخه خودشونم یه نظر واحد ندارن که!!!)

برا همین از شیش ماهگی تا تا حالا انواع مرکبات رو به سجاد دادم!!(هیچی هم نشده و ماشالا بچه سالمیه)


الانم یکی دو روزه که کم کم قضای سفره رو واسه سجاد شروع کردم(یه کم دهنش میذارم)


میگما....اینکه میگن به بچه غذایه بانمک ندین..........مثلا اگه غذایه خودمونو بدیم(غذایی که نمکش متوسطه....و سالمه)......خب بچه اگه به همین طعم عادت کنه مگه چی میشه؟؟؟؟؟؟


ما کلا اکثر غذاهامون گیاهی و سالمه آخه
**************************-
زهره جون
چیزی که مشخصه اینه که یه سری ممواد غذایی ممنوع هستن و حساسیت زایی شدیدی دارن ... اگرم الان خودشونو نشون ندن ممکنه سالها بعد نشون بدن .. برای نمک و ادویه هم کلیه و کبد بچه ها ضعیف تر از اونیه که بتونه تحمل کنه ...
شاید شما ندونین ولی الان درصد بیماریهای کبد و کلیه و فشارخون و انواع سکته ها خیلی خیلی بالا رفته ...
شاید اگه اینجوری فکر کنیم میشه جواب قدیمیها رو داد که میگن مگه ما که دادیم چی شد ؟؟؟ هر چند که غذاهایی که اونا به ما دادن همه سالم بودن و الان هر چی ما میخوریم ضرر خالیه و تازه بحث مواد ارگانیک عزیز و مهم شده !
ولی خب نمیشه منتظر واکنشهای بچه بلافاصله بعد از غذا خوردنش بشیم .. اثرات غذاها و ضررشون گاهی جبران ناپذیره ..
هر کس مختاره که چه تصمیمی در مورد بچش بگیره ...
چیزی که مسلمه اینه که همه خیر و خوبی بچشونو میخوان و هر کس فکر میکنه درست ترین کارو میکنه
و مسلم تر اینکه احتیاط شرط عقله ..
لزومی نداره وقتی میگن اینجا چاهه برید توش میفتین شما حتما امتحانش کن و بعد که توش افتادین قبول کنین ..
خدا همه بچه ها رو در پناه خودش حفظ کنه
*****************-
پریناز
تو مسافرت مسخوام از سرلاک استفاده کنم....چه سرلاکی رو پیشنهاد میدید؟
*******************-
مامان سجاد
پریناز جون............همه سرلاکها خوبن...............من اکثرشونو استفاده کردم.......اما به نظرم سرلاک تکه های خرما از همه بهتر بود
********-
مامان_فرزین
پریناز به نظر من سریلاک گندم خوبه پسر من که گندم رو خیلی دوست داشت
*********************-
مامان سلما
ببخشید من چون تا حالا سرلاک ندادم نمی دونم دقیقا چیه .... نمی شه همون فرنی خونگی با طعم های مختلف به نی نی بدید ؟ مزیت سرلاک چیه که اینقدر طرفدار داره ؟
اون مامان هایی هم که مسافر هستن و نگران غذای نی نی توی ماشین و جاده .... خب اگه یه روز بچه فقط شیر بخوره مگه خیلی مهمه ؟ جدی می پرسما ....
*****************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
من سرلاک گندم موز میدم...دوست داره

مامان سلما آرنیکا اگه غذا نخوره بداخلاق میشه .... ولی سرلاک واس دم دستی خیلی خوبه...مثلا سوپ آرنیکا به موقع حاضر نشد چون زیر گاز خاموش شده بود و سریع بهش سرلاک دادیم
********************-
پریناز
ممنونم از راهنماییتون......آخه میدونی مامان سلما اگه یه روز فقط شیر بدم عذاب وجدان میگیرم که نکنه بچم گرسنش باشه....یه خرده هم بد قلقی میکنه اگه غذا نخوره.نق میزنه و درست نمیخوابه
*************-
مامان سلما
بچه ها من برای صبحونه سلما که همش شده بود حریره بادوم و تکراری بود، به ایده های جدیدی رسیدم.
1. توی فرنی اش لبو رنده کردم. شد عین ماست و لبو. سلما هم دوست داشت
2. بعضی دوستان نون و مربا و کره به نی نی میدن که نوش جون نی نی های گل، الهی گوشت بشه به تنشون. اما من راستش دوست ندارم. من روی نون جو، موز له شده مالیدم. دوست داشت.
3. زرده تخم مرغش رو با فرنی یا با آب عدسی قاطی می کنم خیلی نرم و خوب میشه
4. خرما و موز و سیب هم میشه با فرنی قاطی کرد
5. الان به فکرم رسید خرما هم بمالم روی نون بد نمی شه.
****************************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
بچه ها من خیلی طنبلی می کنم...غذا درست می کنم تا چند روز همونو صبح و ظهر و شب به خورد آرنیکا میدم ...اصلا حال و حوصله آشپزی متنوع رو ندارم
*****************************-
کیمیا
بچه های شما مگه چند وقتشونه که میتونن نون بخورن؟ من پسرم 10 ماهشه ولی نون بدم دستش میذاره دهنش یه تیکه میکنه عوق میزنه نمتونه بجوه یکی دو بار که بهش دادم از بس عوق زد بالا اورد دیگه ندادم
دندونم فقط یه دونه تقریبا ده روزه دراومده

***********************-
مامان قندک
من به سانیار غذا شیرین مثل مربا ندادم تا حالا! البته خرما شاید یک یا دو بار دادم ولی مداوم ندادم!
سانیار در طول روز به جز سوپ معمولا حریره بادام میخوره و بعضی روزها که که نرسم حریره بدم سرلاک میخوره

من از همون 4 یا 5 ماهگی نون میدادم دست سانیار! همین الان هم خیلی خوب می تونه نون بخوره و نون رو معمولا به یه ذره کره بهش میدیم

زرده تخم مرغ هم گاهی میخوره
و بعضی روزها پوره سیب زمینی
از غذای سر سفره هم برنج سفید و سینه مرغ بهش میدم

در کل در طول روز یه بار سوپ میخوره و یه بار یک چیزی دیگه از اینا که گفتم! بقیه اش هم که شیر خودم رو میخوره
***********************-
مامان قندک
من تا حالا سرلاک ب ب لاک شماره 1 رو یک قوطی تموم کرده و حالا دارم شماره 2 رو بهش میدم
***************************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
من طبق کتاب سلطان زاده و توصیه دکتر کیانی فر روزی چهار تا پنج وعده غذا میدم...
ازین پنج وعده سه وعده اصلی حتما سوپ هست حتی صبحونه ...دو میان وعده هم حلوا یا فرنی یا یچیزی تو همین مایه ها...
شیر خودمم قبل و بعد هربار غذاخوردن و قبل و وسطای خوابیدن هاش می خوره...یجورایی مثل موریانه سیری ناپذیر شده ولی رشدش کمه
البته قدش 74 سانت هست که بالاتر از نرماله ولی وزنش نه کیلو ثابت ...خیلی هم تحرک داره...مدام درحال چهاردست و پا رفتن و وول خوردنه...آرزو به دلم مونده یبار لس بیفته تو بغلم و وول نخوره
بعد وعده ناهار یک نصف موز و بعد وعده شام بیسکوییت یا میوه به عنوان دسر می خوره
نون هم بیشتر نون تست یا سوخاری می خوره...
چه ها آرنیکا رو بردم دکتر سیصد گرم اضافه کرده تو ده روز....دکتر خیلی خیلی راضی بود...گفت لبنیات در حد ماست و دوغ بمونم واس آرنیکا ....عفونتش برطرف شده ولی بعد تعطیلیا دوباره باید بریم چکاپ و اگه خدای نکرده عفونت برگرده میریم سراغ درمان جدی
شیرخشک هم واس فرنی هاش داد بنام گیگوز که پیدا نکردیم


راستی دوستایی که نگران اسهال آرنیکا شدن. دخترم امروز خوب شد و دندون دومش نیش زد که دکتر گفت اسهالش از دندونشه
*************************-
نازی جون
ناهاروشام فرشته هام
سوپ عدس وکرفس
سوپ ماهیچه وجعفری
کته مرغ وهویج
کته ماهیچه باکدو
سوپ ورمیشل وکدو زمستانی
سوپ ماش وسیب زمینی
سوپ مرغ وکلم
استانبولی

صبحانه
زرده تخم مرغ
فرنی خرما
املت
حریره
زرده تخم مرغ
سیب زمینی وکره
نان وشیر

میان وعده
بیسکویت وشیر
موز+بیسکویت+کمی شیر
خامه
سیب کمپوت شده بدون شکر یاکم شکر
فرنی موز
آب میوه(هویج،لیموشیرین)

من اصلا ازشیرپاستوریزه استفاده نمیکنم فقط باشیرخشک،تنوع درغذا کودک مهمه تا زده نشه،املت بازرده تخم مرغ درست میکنم
دستورات غذایی طبق تجویزپزشکه درضمن این غذاها روبه اندازه ای میدم که مصرف شیرشون کم نشه چون تا یکسال بایدشیرغذای اصلی شون باشه واینهادرحد آشنایی ذائقه شون هست

سرلاک مواقعی که وقت نکنم استفاده میکنم

پیشرفت و تکامل 9 ماهگی



مامان قندک
پسر من چند ماه پیش ماما رو میگفت بیشتر هم وقتی گریه میکرد ولی یه مدت نگفت و الان هم گاهی ماما و بابا میگه ! ولی میبینی یه روز میگه ولی چند روز اصلا نمیگه!
*****************-
زهره جون
خانما اصلا نگران مهارتهای کلامی و حرکتی بچه هاتون زیر یکسال نباشید .. الان زوده برای نگران شدن .. الان بیشترین توقعی که از بچه میره اینه که گردنش سفت شده باشه و بتونه کم و بیش بشینه . سینه خیز و 4 دست و پا رفتن الزامی نیست خیلی از بچه ها از نشستن میرسن به راه رفتن .. نه استرس داشته باشین و نه به کوچولوها وارد کنین .. برای کلامی هم زیر یکسال بچه با اصوات کار میکنه بیشتر و مامان و بابا هم خیلی اوقات بدون اینکه معنیشو بدونه میگه.. تو این سن حتی ممکنه بچه یکی از اسم ای مامان یا بابا رو بتونه بگه و اینو به هر دوتون بگه مثلا به هر دوتون بگه ماما چون الان فرقشو نمیدونه مگر اینکه بارها و بارها بشنوه از دهن خودتون که همسرتون رو بابا صدا میکنین و اون هم شما رو ماما صدا میکنه و بچه هم یاد بگیره .. با بچه ها بیشتر حرف بزنید و ارتباط رو بهشون یاد بدین . وقتی بچه از خودش صدایی درمیاره شما هم با صدایی مشابه جوابشو بدید تا یاد بگیره با کلام میشه ارتباط برقرار کرد .. کلمات ساده مثل نه .. بیا .. ببین ... بابا .. عمه ... ماما ... به به و کلا کلمات ساده ای که بچه با اصوات شبیهشون زیاد کار کرده رو دائم براش تکرار کنید و بگید ولی اصلا سخت نگیرید .. توانایی هر بچه ای با دیگری فرق میکنه .. اصلا نباید مقایسه کرد .. اگه بچه 2-3 ساله نتونه حرف بزنه مشکل داره .. اگه نتونه راه بره مشکل داره . نه بچه 8 ماهه!
پس آروم باشید و خودتون و بچه رو اذیت نکنید ... با اهنگ بدن بچه پیش برید و هر کسی هم خواست مقایسه کنه یا شما رو به استرس بندازه خیلی راحت بهش بگید که مقایسه نکنه .. مسلما بچه شما هم یه کاری رو زودتر از بقیه انجام داده ..
**************************-
فهیمه (مامان فرناز ناز)
در مورد رشد بچه ها شرایط خیلییییی موثر هست... بچه هایی که دوبرشون شلوغ هست و با بچه های دیگه در ارتباط هستن خیلی زودتر حرف زدن و سایر حرکات رو یاد می گیرن ...

من هر وقت می رم خونه مامانم چون اونجا شلوغ هست و رفت و آمدشونم زیاده هر وقت برگردم تهران نازنازم یک مهارت جدید یاد می گیره ... مثلا 7 ماهه بود اینقدر خواهر و بردارم باهاش نانای .. نانای کرده بودن که دیگه تا می گفتی �فرناز نانای� سریع دستشو میاورد بالا و می چرخوند ... الانم همزمان با حرکت دست باسنشم عقب جلو می کنه قربوووونش
یا میریم خونه خواهر شوهرم اونجا پسر 4 سالش شعر می خونه نازناز منم شروع می کنه به آواز خوندن گَگَ..گَگَ... دَدَ..آیییییی...یا ناک ناک کردن (زبونشو می چسبونه پشت دندونای بالا به کامش و صدا درمیاره)

مطمئنن بچه ای که باهاش کار نشه دیرتر از موعد خودش هم رشد می کنه اما این به معنی اصرار در حرف زدن یا انجام کاری نیست بلکه فقط تمرین جهت بازی و سرگرمی هست. .. مثلا جوجوی من وقتی از خواب بیدار می شد یا گریه می کرد شوشو همش می گفت ماما... ماما... تا من برم. حالا یاد گرفته حتی نصف شبم که از خواب بیدار میشه تو عالم خواب میگه "ماما" ....
یا مثلا هر وقت شوهرم در می زد من درو نشون می دادم و می گفتم: بابا اومد ... بابا سلام ... حالا تا می گم بابا سریع برمی گرده سمت در و نگاه می کنه و لبخند می زنه!

ولی در کل به هیچ عنوان نمیشه بچه ها رو مقایسه کرد و هرچقدر هم تلاش کنید تا خودش نخواد راه نمی فته و چیزی جز نگرانی خودتون و اذیت شدن بچه نداره!

دخملی من الان راحت می شینه... اگه پشتش بالش باشه خودشم می تونه بلند شه بشینه ... واسه 4 دست و پا رفتن خیلی تلاش می کنه و فیگورشم می گیره ولی متاسفانه با سر می ره زمین ... جدیدا بهش یاد دادم خودشو با دستاش کنترل می کنه تا سرش نخوره زمین و دراز می کشه و با غلت زدن و خزیدن خودشو به هدف می رسونه .... خیلییییی جیییییگرن این وروجکا
***************************-
مامان سجاد
سجاد یکی دو روزه که از عسلی و مبل بالا میره(اونا رو میگیره و وامیسته)
امروز دیدم داره حرکت هم میکنه(مبلو میگیره و مثل خرچنگ راه میره) البته هنوز پاهاش ضعیفه و خوب حرکت نمیکنه اما بالاخره این حرکتا شروع راه رفتنه و من ازین بابت خیلی خوشحالم-
***********************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
آرنیکا دستشو میگیره به میز و مبل و تخت راه میره. ولی از حالت ایستاده می ترسه بشینه...گریه می کنه که کمکش کنم بشینه ....
خیلی هم خودشو تحویل میگیره موقع بازی باید بشینه رو پای من با اسباب بازیاش بازی کنه
دور خونه هم چهاردست و پا سرعتی میره...حواست پرت شه سه سوته خودشو به جاهای ممنوع خونه میرسونه
بچه ها این سایت رو ببینین حتما...رشد هفته به هفته بچه هامون رو داره و من هرهفته چک می کنم ببینم منتظر چی باید باشم این هفته...به نظرم از سال اول هفته به هفته نی نی سایت خیلی بهتره
دختر من الان چهل هفته داره

http://www.parsegard.com/Parenting/parenting/New-Born/Baby-Calendar

آرنیکا چشمک میزنه. یعنی میگیم چشمک بزن محکم چشماشو رو هم فشار میده
نماز می خونه...یعنی ما نماز می خونیم میاد روی مهر خم میشه
میگیم تمیز کن دستمال برمیداره و اینور و اونور میکشه
آرنیکا یک کار جدید دیگه میکنه که دل همه غش میره....نماز می خونه . سرشو خم می کنه روی مهر ...دخترم هم میرقصه هم عبادت می کنه. همه چیو باهم داره
*****************************-
نازی جون
شیدای من جدیداکسی میادازدرمیگه سس یعنی سلام،هرچیزی که خوشمزه باشه میخوره ومیگه به به
یکتا پایه ی رقصه میگم نانای نای میگه اه دادای دای!!!توپ بازی میکنه البته نشسته
وزنشون 7ونیم هست
****************************-
مامان قندک
کارهای جدید سانیار:
با اینکه چهار دست و ا نمیره و فکر کنم چون وزنش ماشاله سنگینه نمی تونه , ولی دستش رو که میگیریم تند تند راه میره,
توپ رو با پاش شوت میکنه ,
دیروز برای اولین بار تو ماشاین شارژی یهو دستش رو از جلوی ماشن گرفت و پاشد ایستاد! خیلی ذوق کردم
دستش رو از پشنی میگره و یک قدم به جلو میذاره

************************-
مامان سجاد
سجاد هم خیلیییییییی شیطون شده

اگه دستشو بگیری تاتا میکنه(راه میره)

مبل رو میگیره و وامیسته

مثلا وقتی میره پوشکش کنم، یهو بلند میشه و تخت رو میگیره و همون جور لخت وامیسته!!!!!!(خیلی خنده دار میشه)

تا حالا همش سینه خیز میره اما چند روزیه بیشتر اوقات سینه خیز میره(اینجوری بهتره.........اونجوری به نظرم میومد خیلی سخته)
********************************-
مامان حسنا جون
دخترم. لبه تخت رو میگیره دور تا دور میره و بر میگرده. 4 دست و پا که خیلی وقته میره. دست دستی و بای بای میکنه و البته سینه میزنه. ههه
راستی شش تا هم دندون داره
فقط مشکلش اینه که مو نداره و هنوز کچله. ههههههه

خطرات و آسیب ها




رکسانا(مامان آرنیکا)
بچه ها آرنیکا از وقتی چهاردست و پا اینور و اونور میره همش آسیب میبینه...همش سرش ضربه می خوره
نمی خوام مثل مامانای حساس محدودش کنم ولی همش نگرانم کاریش نشه
الان صورتش مثل خلافکارا دوتا رد ناخن داره دوتا کبودی ...زود هم کبود میشه جایی که ضربه می خوره
****************************-
مامان قندک
سانیار من خیلی بازیگوش شده همش میخواد خودشو پرت کنه طرف هر چی که میخواد !همش داره غلت میزنه و دستش یه سره درازه به سمت چیزهای مختلف
دیروز عصری از رو مبل راحتی افتاد به پشت زمین! ارتفاعش هم کمه و فرش هم نرمه! چیزیش نشد ولی دیدم هی سرش رو میاره به پاییئ! گفتم نکنه سرش گیج میره زبونم لال! خلاصه 10 شب هم یه بار دیگه همون کار رو کرد با شوشو بردیمش بیمارستان اورژانس! دکتر رادیولوژی و سی تی اسکن نوشت! برای سی تی اسکن گفتن اول باید بخوابه! بهش شربت خواب آور دادن! تا بردیمش گذاشتیمش رو دستگاه برای سی تی بیدار شد و گریه کرد! اودیم بیرون! بعد چند نفر از همون پرسنل بیمارستان گفتن سی تی اسکن خیلی ضرر داره و دور از جون بعداها عمواملی مثل سرطلان به همراه داره! ما هم دیدیم سانیار که حالش طبیعیه و حالت تهوع هم نداره! رادیولوژی بریم عکس گرفتیم چیزی نشون نداد و خلاصه تصمیم گرفتیم سی تی اسکن نبریمش و با مسئولیت خودمون آوردیمش خونه! خلاصه تا صبح حواسم بهش بود و شکر خدا موردی نداشت
عکس رادیولوژی که از سر سانیار گرفتیم اینفقدر جالبه! همه دندونهاش تو عکس دیده میشه توی لثه هاشن هنوز!
خیلی خوشحالم که سانیار بیدار شد و باعث شد سی تی اسکن نشه! عذاب وجدان دارم که ندونسته زودی به حرف دکتر گوش دادیم و بردیمش برای سی تی اسکن!

ولی خوب هنوز هم یه کم نگرانشم
******************************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
وای عزیزم الهی بمیرم واس سانیار...نگران نباش سر بچه ها نرمه و ضد ضربه....ایشالا طوری نیست...خوب کاری کردی نبردی سی تی اسکن

رفتارهای کودک


مامان آروین
من یه پیشنهاد دارم. حتما همه ما کلی مطالعه میکنیم برای تربیت بچه هامون و کلی هم تجربه از اطرافیان و خودمون داریم. بیایم به هم یاد بدیم. مثلا درمورد گاز گرفتن بچه باید چه واکنشی نشون داد. یا چه حرفهایی رو باید چطور به بچه گفت. وقتی کار بدی میکنه چطور بهش بگیم این کار خوب نیست و این چیزا ...
***********************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
آرنیکا بعضی وقتا منو گاز میگیره...انگشتمو سمتش میگیرم و میگم نه. گاز نه...خیلی محکم و قاطع می گم و واسه ده دقیقه از شیر خبری نیست...البته بعضی وقتا تا سه بار فرصت میدم

وقتی هم سمت سیم های برق و پریز و اینا میره بازم انگشتمو سمتش میگیرم و میگم نه...کاملا جدی
تازگیا میره سمت سیم ها و برمیگرده به من نگاه می کنه و ذوق میزنه...فکر می کنه بازیه
ولی یجا خوندم بچه می خواد قاطعیت مارو محک بزنه
تازگیا هم بقیرو میزنه و من دستشو آروم رو صورت بقیه راه می برم و میگم نااااز ...یکم ناز می کنه و یهو یکی محکم می خوابونه تو گوش طرف
عینک بقیه رو هم برمیداره که راجب این موضوع دچار دوگانگی شده. مامانمو بابامو خالم اجازه میدن عینک برداره. خواهرم نمیزاره و بچم شدیدا گیر داده به عینک خواهرم
********************-
فهیمه (مامان فرناز ناز)
منم رکسانا جون همین کار و می کنم در مورد گاز گرفتن ... اول توضیح بعدم چند دقیقه محرومیت!
چون محرومیت روش موثری برای تنبیه هست و از همین الان می تونیم استفاده کنیم البته فعلا نباید بیشتر از چند دقیقه باشه ولی با افزایش سن زمانشو باید بیشتر کرد.

در مورد برداشتن وسایل ممنوع (کنترل، سیم، موبایل و چنگال و ...) هم اولا دم دستش نمی زارم و اگر هم خودشو بهش برسونه حواسشو پرت می کنم و ازش می گیرم طوری که نخواد گریه کنه .... اگر هم گریه کرد با هم بهش نمی دم و به جاش یه چیزی دیگه رو می دم دستش تا عادت نکنه با گریه به خواستش برسه.
یا وقتی با رورئک می ره سمت بخاری یا گلدون می گم " نه ... نه ... خطرناکه ..." و با شوخی و بازی می چرخونمش سمت دیگه ... حالا یاد گرفته می خواد بره سمت چیزی یه نگاه به من می کنه ببینه من چیزی بهش می گم یا نه!
************************-
مامان سجاد
چه جالب...........سجاد هم همین کارا رو میکنه

اما از همه جالب تر اینه که یکی دو روزه که از عسلی و مبل بالا میره(اونا رو میگیره و وامیسته)
امروز دیدم داره حرکت هم میکنه(مبلو میگیره و مثل خرچنگ راه میره) البته هنوز پاهاش ضعیفه و خوب حرکت نمیکنه اما بالاخره این حرکتا شروع راه رفتنه و من ازین بابت خیلی خوشحالم

سجاد از لحاظ کمیت خیلی گاز نمیگیره
اما از لحاظ کیفیت!! یه با ر که گاز گرفت:نوک سینم زیرش سوراخ شده بود!!

یه بارم که از نوک سینم کمی خون اومد!!
سجاد هم خیلی مو میکشه و هم خیلی گاز میگیره!!

ناخون و دندوناش هم خیلی تیزه(اصلا انگار جایه ناخون و دنون تیغ در اومده!!)
**********************-
مامان لیلیا
من که از دست لیلیا نمی تونم عینک بزنم اولش کلی بهم می خنده و هر جا باشه باید بیاد پیشم. عینک رو برداره و نوش جان کنه................ عاشق میز تی وی شده 1 ساعت ولش کتی اونجا صداش در نمیاد
از بس موهامو می کشه بعضی وقتا سر درد می گشرم
خلاصه زبلی شده

*******************

مامان حسنا جون
حسنا یک هفته است که خیلی جیغ میزنه. برای هر کاری که می خواد یا نمیخواد انجام بده.
مثلا دیگه حاضر نیس توی صندلی ماشینش بشینه و گاهی انقد جیغ میزنه که مجبورم بگیرمش رو پام . اما بازهم برای دست زدن به فرمون ویا دریچه کولر یا .. جیغ میزنه. منم به خاطر فشاری که به شکمم میاد سختمه
وقتی میخواد بغلش کنیم وقتی سفره پهن میشه چون غزا میخواد وقتی میخوام پوشکش و لباسااشو عوض کنم و خلاصه هر کاری

منم بی کار نشستم.
تا شروع به جیغ میکنه و چیزی که میخواد سیف نیس حواسشو پرت میکنم وگرنه سریع خواستشو براورده میکنم. اما گاهی نمیفهممم خواسته اش چیه.
تا هفته پیش خواسته هاشو با اشارع و صدا در اوردن به من میفهموند اما نمیدونم چرا جیغ مزنه حالا

سوالای من:
این جیغ زدنها طبیعیه؟نینی های شما هم این کارو میکنن؟
رفتار من درسته یا باید بی توجهه باشم تا سرش بی افته(البته یه بار این کارو کردم اما دست بردار نبود و واقعا صدای جیغش برا ن مث سوهان روحه)

ممنون میشم اگه کمکم کنید
**********-
مامان قندک
درمورد جیغ کشیدن هم باید بگم سانیاراصلا جیغ نمزنه گاهی فقط موقع خنده جیغ میزنه وقتی هم چیزی رو میخپاد که نباید بهش بدم سعی میکنم حواسش رو با یه چیز دیگه پرت کنم
***************-
رکسانا(مامان آرنیکا)
آرنیکا هم جیغ زیاد میزنه گریه هم زیاد می کنه و دیگه حاضر نیست تو صندلی غذا یا ماشین یا کالسکه بشینه
پشت سر بابام هروز گریه می کنه که باهاش بره
شدیدا وابسته من شده و دلش می خواد همش بغلم باشه
غذا خوردنش هم افتضاااااح....فقط شیر می خوره و روزی نهایتا ده قاشق سوپ به زور
کلا تو همه چی لجبازی می کنه و قشقرق به پا می کنه اگه مطابق خواسته اش نباشیم
**************-
مامان_فرزین
سر من جیغ نمیکشه اما زیاد گریه میکنه خیلی زیاد بغلی شده تقصیر شوهرمه همش بغلش میکنه تو خونه راه میره اگه اون نباشه من هیچ کاری نمیتونم بکنم از بغلم پایین نمیاد حتی نمیرسم برای خودش هم غذا درست کتم با اسباب بازیهاش بازی نمیکنه تا ازکنارش بلند میشم گریه میکنه عید دیدنی هم نتونستم برم هیچ جا بند نمیشه زبون زد فامیل شده خیلی به من وابسته هست هر جا میرم گریه میکنه خلاصه هر چه از خوبی هاش بگم کم گفتم

چه کار کن که وابستگیش کمتر بشه شما چیزی میدونید مامانا یا نه بچه های شما هم اینطور هستن به دادم برسید من واقعا خسته شدم چه کار کنم با اسباب بازیهاش بازی کنه ازصبح تا شب همش بغله میترسم بزرگ که شد خیلی بچه ننه بشه به من بگید چه طور باهاش رفتار کنم