2410
2553
عنوان

کسی بوده که خانوادش درگیر بیماری سرطان باشن

| مشاهده متن کامل بحث + 278184 بازدید | 984 پست
دختردایی مادرم سرطان روده بزرگ گرفت و شش ماه بیشتر طول نکشید تا فوتش. خیلی اندام ورزیده ای داشت و روحیه بالا.50 سالش بود.

دوستمم 22 سالشه سرطان خون از نوع بدخیم گرفته و دکترا جوابش کردن. اصلا آدم غصه خوری نبود.خیلی شاد و با روحیه. الان داغون شده.

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

خاله من با اینکه خیلی روحیه داشت و خیلی عاشق زندگیش بود بر اثر این بیماری از پا درومد و رفت بهشت........
به نظر من روحیه هیچ تاثیری رو این بیماری نداره وقتی پیشرفت کنه حتی با بهترین روحیه هم کاری نمیشه کرد.
خدایا با چه زبونی شکرت کنم ....خدای مهربونم
خدایی چیزهایی تو این برنامه " بفرمایید شام " دیدم که جای دیگه ندیده بودم
این هم "بفرمایید شام" با طعم دعوا
http://www.resanehha.com/play-64489t50c1cb748b.html
خدایی چیزهایی تو این برنامه " بفرمایید شام " دیدم که جای دیگه ندیده بودم
این هم "بفرمایید شام" با طعم دعوا
http://www.resanehha.com/play-64489t50c1cb748b.html
[smiley]s/sm_31.gif[/smiley][smiley]s/sm_31.gif[/smiley][smiley]s/sm_44.gif[/smiley][smiley]s/sm_44.gif[/smiley][smiley]s/sm_38.gif[/smiley][smiley]s/sm_38.gif[/smiley]
2720
خانومی بهت تسلیت میگم

متاسفانه منم دو ماه پیش مادر عزیزم رو بخاطر همین مریضی لعنتی از دست دادم . مادرم خیلی قوی بود و خیلی روحیه داشت . 3 سال شیمی درمانی کرد . دردهای زیاد کشید و هیچ نگفت . پیوند مغز استخوان کرد و این مریضی لعنتی باز هم برگشت و برگشت و مادرم در تو خودش غرق کرد . متاستاز به ریه و کبد و کلیه . سمج ترین نوع که دکترها از بازگشتش به این زودی تعجب کرده بودن . خدایا چیکار میکنی با ما؟!
به وبلاگ هام سر بزنید
امضاء : بهار!
آینده نی نی های خوشگلتونو به ما بسپارید.با بیمه زندگی و سرمایه آینده کودکانتان را تضمین کنید.(دریافت اطلاعات و اخذ قرارداد بیمه زندگی و سرمایه پاسارگاد با حضور کارشناسان ما)

http://www.ninisite.com/clubs/detail.asp?clubID=24747


فقط با ماهی 30هزار تومان آینده فرزندانتان را تضمین کنید

بیمه پاسارگاد در این بیمه نامه متعهد میشود در صورت حیات بیمه شده در پایان قرارداد، پرداخت اندوخته بعلاوه سود مشارکت در منافع(سود 18 %) به صورت یکجا به بیمه گذار و یا برقراری مستمری از محل اندوخته ایجاد شده خواهد بود.

در صورت فوت بیمه شده ، پرداخت سرمایه بیمه عمر بعلاوه اندوخته تشکیل شده تا زمان فوت به استفاده کننده در قرار داد می باشد.

این بیمه برای بیماری های خاص از جمله سرطان سکته قلبی سکته مغزی عمل قلب پیوند اعضا و پیوند مغز استخوان نیز کمک هزینه درمان پرداخت میکند.

گر علاقه مند به سرمایه گزاری به این روش برای خود و فرزندانتان هستید فقط با فرستادن 1 ایمیل کارشناسان مارا در کنارتان داشته باشید .
آماده پاسخگویی به همه سوالات شما هستیم.
شماره تماس :093639213244
سامیار مامان 2تیر به طور ناگهانی دنیا اومد و تمام زندگی من و بابایی شد.عاشقتیم کوچولوی من.
این روزا داغونم
یادمه سال پیش هم تو این تاپیک پست گذاشتم
حالا بازم سرطان برگشته
این بار دیگه کاریش نمیشه کرد
فقط وفقط دعا برای درد و رنج کمتر
برای اراسته و بهار و کتی ارزوی صبر و ارامش میکنم
برای مادر من هم دعا کنین
خیلی روحیه اش رو از دست داده
وحق هم داره
3 ساله که درگیره
مگه یه آدم چقدر تحمل داره..
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
بهاره جان متاسفم !

جز این کلمه چیز دیگه ای واقعا نمیتونم بگم . خدا به مادر عزیزت آرامش بده و یکی از معجزاتش رو نشونشون بده .
به حق این ماه عزیز براشون آرزوی بهبودی میکنم شاید چون دلم شکسته خدا دعام رو مستجاب کنه .

ولی دور از همه چیز تا میتونی پیش مادرت باش و از این لحظه ها لذت ببر حتی اینکه مریض هستن .

توکل به خدا عزیزم
به وبلاگ هام سر بزنید
امضاء : بهار!
2714
دایی منم پارسال سرطان معده داشت. معده اش رو برداشتند. کمی بهتر بود تا چند وقت پیش که دیگه الان خیلی حالش بده. متازتاز... زده به همه جاش. ای خدا این چجور بیماری هست که درمان نداره؟؟؟؟؟ خدایا حالش الان خیلی بده. هیچییییییییی نمی تونه بخوره. دلم خونه براش. بچه هاش هم آب شدن. خدایا درد رو میدی درمانش رو هم بده دیگه خوب!!!!
بهار جان
خدا رحمت کنه مادرتو
مادر تو هم خیلی سختی کشید
یادمه که برای بار سوم عود کرده بود و تاپیک زدی...
تو میدونی الان چه حالی دارم
فقط میخوام مادرم درد نکشه
همین..
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
مانلی جان
چقدر سخته
امیدورام بهتر بشن ...
هرچند که انگار درد بی درمونه این مرض ...
بگو براشون عصاره گوشت درست کنن یه تیکه ماهیچه رو با یه پیاز کوچیک بزارن تو شیشه مایونز درشو ببندن و بزارن تو آب که اروم اروم بجوشه بعد از چند ساعت مقداری اب گوشت تو شیشه جمع میشه اونو بدن بهشون
خیلی مقوی و مغذیه
خدا کمکشون کنه ..
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
دوستای خوبم در مقابل خواست خدا هیچ چیز نمیشه گفت منم پدر خوبمو 50 روزه از دست دادم سرطان ریه و در دوران شیمی درمانیش بود برای آخرین جلسه بردیمش بیمارستان wbc خونش بالا بود و عفونت داشت تمام تلاشمان کردیم اما عشق من پر کشید به آسمون خیلی دلتنگشم امیدوارم درمان قطعی این بیماری کشف بشه و هیچ کس غم عزیزشو نبینه
انجل جان
خدا رحمت کنه پدرت رو
ای کاش هرگز هیچ کس دچار این بیماری نشه..
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
واقعا درد بی درمون که میگن همینه ! واقعا کاش خدا درد رو میده درمونشم بده .
از همه چی بدتر اینه که آدم میبینه عزیزش داره جلوی چشمش پر پر میشه و هیییییییچ کاری متاسفانه نمیتونه براش بکنه .
بهاره جان جگر رو از خونه قطع نکنید . چه کباب چه عصاره . چون باید پلاکت بالا باشه تا بدن بتونه مقاومت کنه . عصاره ماهیچه رو هم که خودت بلدی. راستی عدسی و پاچه هم خیلی خوبه .
خدا کمک کنه ایشالا . همه مریض ها و بخصوص مادر شما رو هم شفا بده
میدونم چی میگی . متاسفانه با بند بند وجودم درکت میکنم . اینکه دوست نداری درد بکشه ولی باز هم تکرار میکنم ازم ناراحت نشو ببخشید که میگم ایشالا که خدا معجزه اش رو نشونتون بده ولی تا هستن ازشون لذت ببر. تا میتونی پیششون باش . بوش کن بغلش کن. این روزها برنمیگرده . خیلی خودخواهیه ولی الان یه روزایی میگم خدایا کاش مادرم مریض بود ولی بود ...
برام جالب بود که یادتونه تاپیک زده بودم . روزهای خیلی بدی رو گذروندم واقعا . مادرم زونا گرفت چون سیستم ایمنی نداشت بدنش . دردی که از زونا کشید از سرطان نکشید . بدن خیلی ضعیف شد . شیمی درمانی کردن یه جلسه خیلی خفیف ولی دیگه نکشید و تشنج کرد . مغز آسیب دید . تمام خاطراتم از مادرم به هم ریخت . خدا برای هیچ بچه ای نخواد . مادرم که برای خودش خانومی بود شب خوابید و صبح پا شد راه رفتن رو فراموش کرد ! در عرض 3 ماه به اندازه 10 سال پیر شد . چه روزها و شب هایی بود ... میگن تو برزخ گیر میکنی واقعا همون بود . نه میتونستم ازش دل بکنم نه میتونستم اذیت شدنش رو ببینم ...

برات دعا میکنم عزیزم . قوی باش از خدا بخواه و امیدت رو از دست نده . امتحان خیلی سختیه...
به وبلاگ هام سر بزنید
امضاء : بهار!
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز