2703
2553
رویا جون خداروشکر که سالمید و بخیر گذشت..

پانی جون مرسی از لطفت...نوشته هات خیلی کمکم کرد منم حسم اینه رفتار مبین ژنتیکی هس بیشتر..

مهراوه جون در مورد عکس...هرچی خودت صلاح میدونی عزیز...دوس داشتم ببینمت که وقتی پستاتو میخونم مثله مامانای دیگه تصویری ازت تو ذهنم باشه حالا که دوس نداری مشکلی نیس عزیز


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وای مهراوه خدا رحمه ایین کرده خوب تونستی سرشو در بیاری ....ادم هول میکنه
ایشالا یحیی جونی دیگه مریض نشه


نه من ازمایش خون برای مبین انجام ندادم تا حالا فقط یک بار زیر یکسال بود

سمانه جون هممون تنیبل شدیم منم بیشتر میخونم بعد ه چندروز پست میذارم
سلام به همگی
امروز تقریبا یک هفته میشه که سمر از پستونک گرفتم خیلی راحت تر از اون چیزی بود که فکر میکردم فقط موقع خواب حسابی کلافه میشد که سعی میکردم کلی خسته اش کنم که بود خوابش ببره. سر پستونکشو چیدم تا دید گفت این پیشی ناقلا اومده ممه منو گاز زده بعدشم تا او خیابون پیشی میدید بهشون میگفت پیشی ناقلا تو ممه منو پاره کردی؟ آره? خلاصه بعد از یک هفته تقریبا روزی یه بار یادی میکنه ازش و فورا خودش به خودش میگه نه من نمیخورم اخه دیگه خانم شدم.

وای رویا جون به نظر من اون صدایی که از زلزله ایجاد میشه خیلی ترسناکه خداروشکر که بخیر گذشت. منم یکی از کابوسام زلزله است.
حال همه ما خوب است اما تو باور نکن.
2456
نگین جون و ماتار جون ممنونم دوستای گلم

وای بچه ها نمیدونین چه حرفایی میشنویم دیشب جاریم میگفت دوستم گفته امشب یه زلزله دیگه میاد که 6 ریشتره و خرابی داره و خواهرم هم دیشب زنگ زده میگه تو اینترنت نوشته از 5ام تا 10ام اردیبهشت قراره یه زلزه 9-10 ریشتری تو بعضی استانها بیاد که یکیش اصفهانه همه چی خراب میشه وهمه راههای ارتباطی بسته میشه و تلفن و موبایل و اینترنت و خلاصه همه چی از بین میره میگه بین این تاریخ بیاین تبریز
منم خیییییییییییییییییییییییلی ترسوام دارم از فکر و ترس میمیرم دیشب تا صبح یه ساعت به یه ساعت بیدار میشدم و یاد صحنه زلزله میفتادم و یه نگاه به ایلیا مینداختم و ... محمد هم میگه اینا شایعه اس
رویا جونم به خودت استرس نده عزیزم ....زلزله اصلا و با هیچ چیزی قابل پیش بینی نیس اینها همه شایعه اس عزیزم دلت رو قرص کن .... احتیاط کن وسعی کن بدونی در چنین شرایطی باید چیکار کنی و چطور از خودت و ایلیا جونم مراقبت کنی ...ایشاا.. به خیر میگذره
2714
رویا جون منم از اونهام همیش کابوس زلزله رو دارم
ولی اینها که گفتی معلومه فقط شایعه است
اینکه زمان و ریشتر و میزان خرابی و......
توکلت به خدا باشه از این ششایعه ها تا دلت بخاد تا حالا بوده
من که نشنیده بودم اصفهان رو خط زلزله است
فکر نکنم باشه

اگر جایی برای نگرانی باشه برای تهرانه که همه میدنن شدیدا ر و گسله و بازم اپارتمان سازی میکنن
یه سال از وسایل ضروریت محض احتیاط دم دست باشه
رویا جونم خدا رو شکر که سالمید و اتفاق بدی نیفتاده البته زلزله اسمش هم وحشتناکه چه برسه به اینکه آدم خودش تجربه هم بکنه ولی عزیزم به نظر منم اینا شایعه اس...نه تنها شما بلکه هممون باید این روزا آماده باشیم،خدا خودش کمکمون کنه و نگهدار خودمون و نی نی های کوچولومون باشه...
بچه ها از دیروز دارم سارا رو 2-3 ساعتی میبرم مهد ولی امروز شدیدا" عذاب وجدان گرفته بودم،همش با خودم میگفتم نکنه هنوز براش زوده یا حالا که خودم هنوز خونه ام بی انصافی نباشه که میذارمش مهد.البته یکی تو یه پستی نوشته بود که نگرانی مادرا برای مهد گذاشتن بچه ها بیشتر برای خودشونه نه بچه ولی بدجوری دودل شدم.من بیشتر برای این سارا رو میخوام مهد بذارم که شاید تو جمع بچه ها حرف زدنش یه پیشرفتی بکنه و هم اینکه چون خیلی بچه دوست داره از بازی با اونا لذت ببره.ولی از طرفی هم میگم خوب نکنه بهش اونجا خوب نرسن،امان از این فکر و خیالا که دست از سر ما برنمیداره...حالا به نظر شما چی کار کنم؟رویا جون(مامان کیان) شما هم اولش اینطوری بودی؟مهد کیان برای بچه های 2 ساله آموزش خاصی داره؟
سلام دوستای خوبم .. میبینم که کلی فعال شدین...نتونستم پست ها رو بخونم....

ترو خدا برامون دعا کنید.. فردا صبح همسرم باید بره اتاق عمل واسه سنگ کلیش... خیلی نگرانم..با اینکه اولین بار نیست که عمل کلیه میکنه ولی من دارم از غصه منفجر میشم..آخه خیلی خودش بعد از هر عمل عذاب میکشه...این غریبی و اینکه کسی دور و برم نیست هم ...... البته مامانم اینا توی راهن دارن میان تهران...

برام دعا کنین با این بچه.....

توکل به خدا...

خدایم....صدایت میزنم ....بشنو صدایم....
مهرگان جون انشاالله که عمل همسرت به خوبی و سلامتی انجام میشه،نگران نباش عزیزم،خوبه که مامانت اینام میان،حضور اونا خودش دلگرمی بزرگیه،حداقل خیالت راحته که اونا مراقب دختر گلت هستن تا شما هم با خیال راحت به همسرت برسی...
دوستای گلم از همتون ممنونم بابت دلداری و راه حلتون
من از دیروز یه مقدار وسیله برای ایلیا تو ساک خودش گذاشتم دو تا پتو هم تو ماشین گذاشتم شناسنامه و دفترچه بیمه هامونم تو کیف خودم گذاشتم اما بقیه مدارک و وسیله برای خودم و محمد به فکرم نرسیده بود که اونم جمع میکنم اما بازم خدا به خیر بگذرونه
وای که من چقدر ترسوام مث یه بچه هول میکنم پریشب تا یه ساعت تمام بدنم میلرزید و حتی حرف درست نمیتونستم بزنم
وای چقد خوبه که اسم دوتا رویاهامون اضافه شده و چه بد که سمانه دیگه کم رنگه! بیشتر پستارو خوندم
بچه ها نترسین همیشه وقتی منتظر زلزله هستیم نمیاد! ایشالا که اتفاق بدی نمی افته.. خدا نگهدارمون!

آخه یکی به این خدا بگه این ایرانیای بیچاره خیلی دلشون خوشه که میزنی زیر دلشون؟! به قولی یه فوتم کنی کل کاخ رویاهامون ویرونه میشه زلزله نمیخواد!!!

مهرگان جون ایشالا که به سرعت بهبودی حاصل میشه نگران نباش عزیزم مامانت اینا که بیان خیلی بهترم میشه!

سمیرا اصلا عذاب وجدان نداره! من هم میخوام واسه بازی کردن بزارمش مهد حداقل هفته ای یکی دو روز.. امروز دارم میرم دنبال مهد البته اگه بعد ساعت 5 که میرسم باز باشن.. راستی تو مهد رها نشنیدی سمت عدل؟ من باید برم بگردم دنبالش شنیدم تو میدون عدله خیلی هم خوبه! این وابستگی ما به بچه هاس که هم خودمونو هم بچه ها رو اذیت میکنه.. من که دلم گنده س میفرستم با مام و دد بره بیرون شب هم پیشم نبوده چند بار ولی هنوزم کنار خودم میخوابونمش!

جالبه بچه ها اینو بگم و برم : هم من سخت گیرم هم مامانم کلن تو کار لوس کردن بچه نیست! یه وقتاییکه من سخت میگیرم میره سمت مامان و یه وقتایی که از اون نا امید میشه میاد سمت من بعد که میبینه کسی تحویلش نمیگیره برمیگرده سمت همون اولی! ولی با کاراش سعی میکنه مارو حساس کنه مثلا وقتی منو میبینه از کار برمیگردم به مامانم میگه تو برو! یا مثلا وقتی نمیخواد بخوابه و من اصرار میکنم به من میگه مامی جونو میخوام! تو رو نه! ولی من کلن عکس العمل نشون نمیدم بعد سریع یادش میره این بچه ها خیلی خیلی هوشمندانه رفتار میکنن حالا اگه یه والدینی باشن که بخوان این فرصتو به بچه بدن که تعیین کنه کدومشون به اونیکی ارجحه خیلی بد میشه! یعنی این وسط مامان و بابا باید اول از همه همدیگه رو ترجیح بدن که بچه از حالا یاد بگیره نمیتونه بینشون فرق بزاره واینکه اونا همدیگه رو بیشتر از همه دوس دارن.. من خیلی از خونواده هارو دیدم که اینطوری رفتار نکردن و بچه سوء استفاده کرده از این وضعیت و آخرش هم به ضرر خود بجه شده.. اینم از نظر من!
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز