2726
ملی جون قربونت برم پس به نظرت چیز بدی نبوده ؟ برای چی میگی بذارم مهد اول دردسره ؟


یاس جون نه چیز بدی بهش یاد نمیدن فقط همینو خواهرم گفته دیشب اگر هم حرفی خودشون دارن میزنن من میگم وا جلوی بچه نگید و...............

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
مژگان جون در یک کلام من بهت میگم خیلی هم حساس نباش . بالاخره همه چی به گوش بچه میخوره . همه جا رو که نمیتونی کنترل کنی . ففقط یک چیز خیلی خیلی مهمه . که خیلی حرفها و کارها توی محیط خونه خودتون نباشه . بچه وقتی ببینه شما ها بکار نمیبرین مطمئن باش اگه هم یاد بگیره زود ترک میکنه . پس زیاد حرص نخور . البته تذکر بده ولی حساست زیاد نه.
LilySlim Weight loss tickers
چرا هیچکی ما رو تحویل نمیگیره تازگیا تو تاپیک احساس غربت میکنم به جز سمیرا و پانی هیچکس دیگه محلی به من و ایلیا نمیذاره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این حرفا چیه رویا جون
تو وایلیا جون همیشه برای هممون عزیز بوذیذ وهستید
هر کدوم از ما وقتی میایم تیایپیک کلی پست از دوستان متفاوت و با موضوعات متفات هست
خوب طبیعتا نمیرسیم جواب همه رو بدیم
حتما خودتم تجربه کردی این موضوع رو
توروخدا اینقدر حساس نباشید ....

راستی خسته نباشید از اسباب کشی وتولد در مورد عکسم اینقدر حرص نخور اتفاقا همین عکسای شلوغ پلوغ بیشتر ادم رو یاد روزای شیرین میندازه
راستی رویا جون اون فیلمی که بازی کردی چی شد ؟اسمش چی بود سریال پود؟؟پخش شد؟/
چقدر سوال پرسیدم
به به یاس عزیز چقدر حلال زاده ای امروز کلی یادت کردم


من که هنوز موقع خواب محمدآیین رو از خودم دور نکردم اصلا دلم نمیاد

من حدودا دو هفته بعد از شیر گرفتن سینههام خشک شد
راستش چیزی در این ورد نمیدونم

هفت سال اول سالهای پادشاهییه درسته
اما موقع لج و سرو صدا راه انداختن چیزی که خودم بهش اعتقاد دارم و عمل میکنم رو ندادن به بچه است
چون به تجربه دیدم هر چی بیشتر بهش توجه کنم بدتر میشه

یه مشاوری میگفت بچه هاتون بشناسید و سعی کنید قبل از شروع سرو صدا و جیغ و فریاد خواستشو براورده کنید


حالا من یه سوال دارم نسبت به برخی رفتارایی که بچه انجام میده و تووی عرف وجهه بدی دارن باید چکار کرد
بعضی رفتارها بد بودنشون معلومه
مثل پرت کردن زدن بچه ها دراوردن لباس و حرفای زشت که خوب باید از همین الان برخورد کرد

اما برخی رفتارها بد مطلق نیستن و فقط تو عرف یده

مثلا یه مدت بود محمذدآیین موقع خوردن چیزایی مثل پفیلا و...دراز میکشید رو زمین و با دهن میخورد (ببخشید البته مثل حیوونا......)ومن خیلی اعضابم خورد میشد و مرتب تکرار میکردم نه زشته و.....
انگار عقده این داشت که یه بار سیر اینکارو انجام بده نمیدونمم از کجا یاد گرفه
یه روز خواهرم گفت ولش کن مگه خودت نمیگی نباید به بچه سخت گرفت وتوصیه کرد چیزی بش نگم
جالبه که اونروز خوردنیشو به همین شیوه خورد وبعد دیگه این رفتارو تکرار نکرد
بعضی نکات تربیتی خیلی سخت و طریفه ادم نمیدونه چکار کنه
یاس عزیز منم باهات موافقم برای پوشک با دو تا دکتر هم مشورت کردم گفتن زیر دوسال و نیم اصلا اقدام نکنین
در مورد سوالت برای خواب عزیزم پیش خودت خوابوندن کار درستی نیست البته وقتی میخوای بخوابونیش پیش خودت بخوابون بعد که خوابش برد بذارش تو تخت خودش تختشو بذار کنار تخت خودتون
مهراوه جونم منو ببخشید نمیدونم چرا اینقدر حساس شدم در مورد همه چی اینجوری شدم همسری جرات نمیکنه بهم بگه بالا چشمت ابرو والا خودمم از خودم ناراحتم به خدا شرایطم خییییییییییییلی سخت شده بعضیا داارن تو زندگیمون دخالت میکنن البه محمد جلوشون ایستاده اما به هر حال آرامشو ازمون گرفتن
خواهش میکنم عزیزم این حرفا چیه
انشالله که همه چیز حل بشه توکلت به خدا بشه
چقدر این چند روزه از دلهای شکسته حرف میشنوم
هیچ وقت دلم نمیخاد از سختیهای دیگرون بشنوم اما فکر کنم هخدا اینکارو میکنه که آدم بفهمه مشکلات خودش بیشتر از مشکلات دیگرون نیست و سعی کنه تحملشو بالا ببره
منم توی عیدی توسط یه نفر بد جور دلم شکست (داستانش طولانیه)ومن بادل شکسته 5روز مونده از تعطیلات راهی تهرانشدم وقتی همسری دید اینقدر ناراحتم خیلی زود بلیط مشهد گرفت و خداراوشکر راهی سفر مشهد شدیم وروحیه ام بهتر شد...
اما امروز صبح که با خواهرم صحبت میکردم( تو عید خیلی وقت نکرده بودیم با هم حرف بزنیم) فهمیم اونی که زیارت واقعی امام رضا روکرده بود خواهرم بود
خانواده همسرش همگی برای تحویل سال به مشهد رفته بودن و خواهرم نتونسته بود بره که اونم داستانی داشت
میگفت شبی که اونها راهی مشهد بودن من فقط اشک میریختم
قتی مادرشوهرش مریض بود فقط خواهر من بود که بی منت و مثل دخترش شبانه روز ازش پرستاری میکرد
فردا صبحش که با همسرش تصمیم میگیرن راهی اهواز بشن..میفهمه پدربزرگم حالش خیلی بده و یکروز سفرشو عقب میندازه و پردبزرگم بستری میشه بیمارستان(روز قبل عید) واونم با تمام وجود خودش ازش پرستاری میکنه و از سفرش به اهواز هم صرفنطر میکنه تا اینکه خدار را شکر حال پدربزرگم خوب میشه و پسرعموهام میرن شهرشون وخواهرم بعد از تحویل سالخودشو میرسه اهواز...خواهرم تو شهرستانی که پدربزرگم زندگی میکنه ساکنه و خوب تا اهواز چند ساعتی راهه
ببخشید پرحرفی کردم
وای نگار جون اینکه خودشونو عقل کل میدونن و توقع دارن هر چی میگن بگیم چشم و به آدم زور میگن و اشتباهشونو قبول نمیکنن یه مشکل بسیااااااااااااااااااااااااااااااار حاد زندگی ماست دوست دارن هر جور که میخوان به آدم توهین کنن و صدامونم در نیاد
مهراوه جون قربون دلت برم که شکسته این درد دلای ما تموم نمیشه با این رفتارها
نمک زندگی ماهم این بحث و جدلا شده دیگه خواهر جان هههههههههههههههههههه
راستی عزیزم زیارتت قبول باشه خوش به حالت من که 3ساله مشهد نرفتم مثلا همشهری امام رضام اما 3 ساله نطلبیده قرار بود تو عید عروسی دختر داییم باشه امید داشتم به این بهونه بریم زیارت که عقب افتاد
ای بابا ماشاله تون بشه چه خبرتونه بذارید منم به گرد پاتون برسم دیگه هر سری میام کلی پست نخونده دارم

قربونت برم روبا جون این چه حرفیه کلی حرف برات نوشته بودم پاک شد یکیش این بود که حرص نخور هر وقت آدم تولد مفصل میگیره نمیتونه عکس خوب داشته باشه آها یکیم یه اس بهم بزن من گوشیم همچنان خرابه شمارتو ندارم

پانی جون چشم قربونت برم ناراحت شدم که وسایلتو گم کردی
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بچه ها کمک

negin۱۶۵۲ | 6 ثانیه پیش
2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز