2703
2553
عنوان

سوء سابقه

| مشاهده متن کامل بحث + 42168 بازدید | 813 پست
سلام عزیزم خوبی؟ نمی دونی اونشب چه حالی شده بودم، فقط از سر عصبانیت می نوشتم.
فافا به خدا من خیلی خیلی خیلی دعا می کنم. نذر جایی کردم که همیشه ازش جواب گرفتم که ایشالا این قضیه همونطوری که تو میخوای تموم بشه و زودتر.
فافا فکر نکن که اگه زودتر جدا شده بودی این مسئله پیش نمیومد، بالاخره این قانون کاااااامل ما همین حق ملاقات رو بازهم به اون بی وجود می داد و فرقی نمی کرد.
می دونم که خودت بیشتر از همه به فکری ولی به عقل ناقص من هم این فکر رسید که حتما با یکی دوتا مشاور حتی شده تلفنی صحبت کنی و ببینی که برای جلوگیری از ترسیدن و زجرکشیدن امیرعلی چه راهکارهایی هست. حتما اونا کمکت می کنند.
نمی دونم این قضیه هم چقدر جواب بده ولی اگه بشه یه پولی به مامورای کلانتری بده که حواسشون باشه یه وقت بچه رو بیرون نبره یا اینکه هوای تورو اونجا داشته باشن ،بهش بتوپن و....
خدا لعنت کنه این قوانین و قانونگذارای مارو که هیچی از شرف و انسانیت نمی فهمن.
بزرگترین مصیبت برای یک انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور لازم برای خاموش ماندن
سلام

امروز هم رفتیم....

این دفعه اصلا نگاهشون نکردم....

با امیر علی وسط کلانتری وایساده بودیم. دیدم اون کثافت داره میاد ول کردم رفتم. اون از دور ه دشات میومد گفت سلااااااااااااام بابایی.....بچه ام زد زیر گریه....ن اصلا دلشو نداشتم برگردم نگاش کنم. فهمید دارم میرم. داد میزد میگفت ماما.........ماما....

با یه التماسی....که نرووووووووووووووو


ولی نمیشد....مجبور شدم برم..............

از 10 تا 12:20 دستشون بود....

با ننه گهش اومده بود....و خواهر و شوهر خواهرش..........


الهی به حق صاحب الزمان....هفته بعدی در کار نباشه........................

وقتی صدام کردن که برم بچه امو تحویل بگیرم از دور ددیم بچه ام بغل خواهرشه. سرم رو انداختم پاییین و از جلوشون رد شدم تا جوجم دوباره منو نبینه گریه کنه....تا برم امضاها مو بکنم.....

نمیدونم از کجا منو شناخت...و دوباره گفت ماما............

شوهر گه منم بچه رو از خواهرش گرفت و بوسش کرد و دادش به بابام...........

خدا این دنیا تونو به آتیش بکشه....اون دنیا که شکر خدا برای خودتون نذاشتین.........
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

مشاورا میگن خودت هم باش...تا کم کم عادت کنه....

اما اون نمیذاره من باشم.....



مامورای کلانتری هم منو مجرم میدونن که نذاشتم این پدر نمونه 2 ال بچه اش رو ببینه!

اما قانونش اینه که بیرون از کلانتری نبره. البته بعد از 2 سالگی میتونه 7 ساعت بچه مو هرجا دلش میخواد ببره..................................................منم از حالا ماتم زده ام.....



کاش تا قبل از 2 سالگیش تموم شه...............................

به خدا دیگه نمیدونم باید چی بگم......................

دیشب بعد از دعا قرآن رو باز کردم .....اولین آیه این بود که و ما دعای تو را اجابت کردیم..............................


دعای من این بود که دیگه نتونن بچه ام رو ببینن............



کاش خدا زودتر یه کاری کنه.............

باورتون نیمشه دل تو دلم نیست..............تلفن که زنگ میزنه از جا میپرم....تا کسی جواب تلفن رو بده هزار فکر میکنم...میگم نکنه اونا هستن و زنگ زدن که تمومش کنیم....یا نکنه یکی میخواد خبر مرگ اونو بهم بده..........

وااااااااااااااااااااای....خیلی سخته...
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1
امروز ظهر که جوجم خوابیده بود....یهو از خواب پرید هی میگفت بریم......با وحشت..........حتی شیر هم حاضر نبود بخوره....

کلی بغلش کردم راه رفتم تا دوباره آروم شد و خوابید...............


هفته پیش هم تو خواب ظهرش همین طوری شد...با وحشت از خواب پرید..............

بچه بیچاره ام انقدر تو بغل اونا میترسه که تو خوابش هم کابوس میبینه...............................................بمیرم برای بچه ام.............
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1
2720
شوهر من اگه سرش توی یه آخوری گرم بشه زودتر منو طلاق میده و میده و میره سراغ اون....

کاش یه دختر آویزونی بچسبه بهش..................


تا بگیرتش....بعد دیگه اون زنش از ترس اینکه این بچه رو ببره پیشش نذاره بیاد قم.....................


خدایا دور رو برش رو پر کن از همونایی که ننش گفت....گفت جنده های کرج از تو بهترن........تو فقط خوشگلی......

خدایا با همون جنده های کرج که ننش گفت سرش رو گرم کن...
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1
سلام فافا جون
امروز خیلی تو فکرت بودم,همش فکر میکردم که امروز چطور گذشته؟
میدونم اینی که الان میگم برات ازاردهنده است ولی فکر کردم شاید برای امیرعلی خوب باشه
اگر عکس یا فیلمی از اون مثلا پدر داری به امیر علی نشون بده و دربارش حرف بزن( البته چیزای قشنگ بگو)
شاید این باعث بشه پسرت کمتر اذیت بشه
من همیشه برات دعا میکنم اگر خدا قابل بدونه
اسمانِ ابیِ ارامش است
از کران تا بیکرانِ یادِ او
امروز بعد از ظهر جایی مهمون بودیم,تا وارد شدیم پسرم غریبی کرد و چسبیده بود بهم,باور کن همون لحظه یاد تو و امیرعلیت افتادم
الهی خدا شادت کنه
اسمانِ ابیِ ارامش است
از کران تا بیکرانِ یادِ او
سلام عزیزم.........


آخه این بچه کوچیکت از این حرفاست.............هنوز متوجه این چیزا نمیشه.

هرچقدر هم که متوجه بشه که نمیشه وقتی اون بغلش میکنه و بچه من میبینه که من دارم میرم هیچی جز غریبی و ترس تو دلش نمیمونه.....




هلیا جون

دوستای گلم

شادی جون

میدونم همتون حس منو میفهمین....

میدونم با همه این حرفا و راه کارا میخواهید کمکم کنین....

اما بدونین که تنها راهش معجزه خداست.......

هیچی دیگه نیست که من بهش چنگ بندازم برای آرامش خودم و بچه ام........

خداشاهده که چقدر نذر و نیاز کردیم....چقدر دائما داریم دعا میخونیم..........مادر بیچاره ام همش تسبیح دستشه.....

هی واسه قوت قلب من میگه هرچیزی تو اوجش خیلی بد و غیر قابل تحمل میشه.....حتما الان تو اوجشی....بعدش تموم میشه............................



ولی هیچکس تو خونه حتی مادرم نمیتونه بفهمه که با هر نگاه من به امیر علی نازم بند دلم پاره میشه..........حتی وقتی دارم باهاش بازی میکنم و میخندم بازم یاد اون ماما ماما گفتنش میفتم..................




خدایا خودت گفتی تو ماه رجب هرکی منو بخونه اجابتش میکنم...................


خدایا جاجت منو بده................دیگه از این ساده تر نمیدونم چه جوری بهت بگم.....پسرمو با آینده قشنگش بهم ببخش......................هذچه زودتر اون نامرد رو از ما دور کن............برای همیشه..............................................
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1
2714
مرسی هلیا جان.........


اتفاقا عصری برای ما هم مهمون اومد.......پسرم همچین گردنم سفت چسبیده بود که نمیتونستم جداش کنم....بچه ام از همون دفعه اول که پدرسوخته رو دیده این جوری شده
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1
امیدوارم خدا همیشه نگهدار پسر گلت باشه
مادرت راست میگه عزیزم
حتما الان اوجشه و حتما روزهای شاد و قشنگی پیش روی تو و امیر علیت هست
همیشه برات دعا میکنم گلم
اسمانِ ابیِ ارامش است
از کران تا بیکرانِ یادِ او
ایشالله تو و هیچ مادر دیگه ای هیچ وقت نتونین این حس منو تجربه کنین..............



راستی از یکشنبه امتحانای دانشگاهم شروع میشه.............هیچی هم نخوندم.....................


دلم نمیخواد وقتمو حروم کنم برای قبولیم دعا کنم اما حس درس خوندن هم ندارم...............اصلا انگار تو یه دنیای دیگه ام..................................
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1
فافا
قک کردم اون لعنتی ولگنت شده
کاش می دانستم این سرنوشت راچه کسی برایم بافته ..
آن وقت به او می گفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ای که بغضهایم را نمیتوانم فرو ببرم ..........................................................................................................................


ملیح**مامان سه قلوها**DesiSmileys.com:

خدا لعنتش کنه
فدای دلت بشم فافا
کاش می دانستم این سرنوشت راچه کسی برایم بافته ..
آن وقت به او می گفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ای که بغضهایم را نمیتوانم فرو ببرم ..........................................................................................................................


ملیح**مامان سه قلوها**DesiSmileys.com:

فافا کم نیار تو خدا را داری
خودتو گل پسرتو بسپار به خدا
کاش می دانستم این سرنوشت راچه کسی برایم بافته ..
آن وقت به او می گفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ای که بغضهایم را نمیتوانم فرو ببرم ..........................................................................................................................


ملیح**مامان سه قلوها**DesiSmileys.com:

سلام فافا جان

از دو روزه پیش که این تاپیک رو دیدم مدام تو فکرتمممممممممممممممممممم

آخه چی شد یه دفعه ؟؟

اون بابای حرومزاده که دو سال سراغی از بچه اش نگرفت ببینه دختره یا پسر اون وقت شده آدم خوبه داستان ؟؟؟

خاک بر سر قانون کشور خراب شده ما بکنن که همه چیز به نفعه یه کرده .

الهی خیر نبینهههههههههههههههههههههههه

اون مادر شوهر عوضیت بگو اگر ج ن د ه های کرجی بهتر از منن بروو واسه اون پسر آشغالت بگیر بلکه دست از سر

من و پسرم برداره

خیلی عصبی ام بخدا

امیدوارم خدا به بدترین نحو جزاشون رو بده

خدای تو و اون طفل معصومت هم بزرگه . توکل داشته باش عزیزممممممممممممممم

سعی کن قوی باشییییییییییییییی و برای داشتن پسرت از هیچ تلاشی دست نکش حتی شده ریسمان پوسیده که

داری ازش می افتی پایین بازم سعی کن محکم تر بهش چنگ بزی

مواظب خودت و اون پسر عسلت باش میبوسمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز