2726
سلام به همه، من اومدم.

ملینا جون من قبلا واسه حفظ تناسب اندام بعد از شنا دو ساعت هیچی جز آب نمی خوردم. ولی حالا نه. تا بیام خونه وسایلم رو پهن کنم خشک شه لباس عوض کنم و کارهای دیگه یکساعت طول می کشه. بعدش یه چیزی مثل میوه و ... می خورم ولی حواسمو جمع کردم چیزهای پرکالری مثل بستنی خوشمزه (به به به به) و ... نخورم. اگه اضافه وزنت نرماله برو حالشو ببر. هر چی دلت می خواد بخور. نی نی هم کلی حال می کنه.
جدا دوستانی که تا حالا سیسمونی تکمیل نکردید باید بگم خیلی بیخیالین!!!! آخه تو این گرما آلودگی هوا، با این سنگینی و کج معوجی خیلی سخت می شه که!!! در مورد اسم هم که دیگه هیچی نمی گم. من دو تا لاکپشت دارم هوشنگ و نادر! اسماشون رو آنی انتخاب کردم دیگه چه برسه به بچه بیچاره! راستی از مرغام براتون گفتم؟؟؟ حنا و سیمین خانوم. به علت رعایت قوانین شهرنشینی بیچاره ها تو دستشویی کنار حیاط که بلا استفاده است حبسند! ولی جاتون خالی تمام این مدت نی نی از تخم مرغاشون استفاده کرده. (هههههههههههه)

حالا اگه یه ذره بهتون برخورده خواهشنا اسما رو تو جدول وارد کنید.

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

سلام به همه ، خوبین خوشین؟ یادتونه که فشارم اون هفته رفته بود بالا و دکتر برام یه آزمایش ادرار24ساعته نوشته بود، اما من انجام ندادم!!!!!!!!! وقت نشد!!! (آخه این روزا حسابی درگیر همون پایان نامه...هستم)
اما عوضش خداروشکر فعلا فشارم کاملا نرماله و مدام چک میکنم الحمدالله مشکلی نیست(آخه اون دفعه هم که فشارم بالا رفته بود دقیقا به خاطر نمک زیاد تو بلال(به به به به بلال جون عشق منی) بود که از بیرون خریده بودم و بعد هم یه اولویه خوش نمک خورده بودم). منم بیخیال اون آزمایش شدم. به نظرتون زیادی بیخیالم یا واقعا اون آزمایش را جدی بگیرم؟؟؟؟؟
2728
در مورد سیسمونی هم یادتونه که گفتم مامان گرامی بنده کمی خونسرد هستند و انشالله قراره برن هفته دیگه سوریه . البته تا همین الان دوتا ساک پر از لباس شده (که همه اش را قبلا از مکه اورذه بودیم) و لی فردا که کمدو تختش را بیارن میچینم توشون و حتما براتون عکس میذارم. البته دو سه تا کار کوچولو هم کار دستی خودم و مامان بوده که اونم تموم بشه با همون عکسا براتون میذارم. وای خیلی طرحا دارم اما راستش واقعا وقت ندارمممممممممممممم
درمورد اسم هم عقیق جون نترس بهم برنمیخوره!!!!!ههههههههه اما خداییش ما دوتا اسم را انتخاب کردیم که یکیش: مهدیا است و یکی دیگه هم اگه دخترمون تولد امام حسن بدنیا بیاد میذاریمش: حسنا. البته ممکنه بدلایلی هم یهو بشه فاطمه. خندههههههه دیدی حالا که قطعی نشده نمیتونم تو لیست بیارمشون!!!!
سلام صبح همگی به خیر

من اومدم حاضری بزنم

امیدوارم روز خوبی داشته باشید با نی نی ملوسا

من و دنیز که شب زنده دار بودیم با هم کتاب خوندیم یکم موسیقی گوش کردیم و چند تا میوه هم جاتون خالی تناول فرمودیم امروزم شاید مامان جون دنیز قدم رنجه بفرمایند برای صبحونه بیاند خونمون. پس ما هنوز بیداریم

اگه هم مامان جون نیومد با هم میریم استخر
من دلم می‌خواهدخانه‌ای داشته باشم پر دوست،
کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام،گل بگو گل بشنو…؛...
شرط وارد گشتن،شست و شوی دل‌هاست،شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست…روی آن با قلم سبز بهار، می‌نویسم ای یار خانه‌ی ما اینجاست ،تا که سهراب نپرسد دیگر” خانه دوست کجاست؟"
دیروزم خواهر شوهر جان تماس گرفتند امر فرمودند بسیار بخورید و بیاشامید تا نی نی تپول مپولی داشته باشید که بتونه در مقابل بیماری زردی مقاومت کنه و زود خوب بشه. از دیدگاه ایشون همه بچه ها زردی می گیرند چون پسر خودشم زردی گرفته.

البته من هنوز نگفتم دنیز ما الان چند کیلو هست و همین جوری خوشگل من تپله
من دلم می‌خواهدخانه‌ای داشته باشم پر دوست،
کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام،گل بگو گل بشنو…؛...
شرط وارد گشتن،شست و شوی دل‌هاست،شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست…روی آن با قلم سبز بهار، می‌نویسم ای یار خانه‌ی ما اینجاست ،تا که سهراب نپرسد دیگر” خانه دوست کجاست؟"
سلام

ملینا جون حالا کله سحر اومدی بگی سحر خیزی؟؟؟؟؟؟؟؟ نه داداش بعد از طلوع آفتاب(ساعت '6:10) صبح میشه بنابراین هنوزم خودم سحرخیز ترم.

جنابعالی شب زنده دار تشریف دارین، که البته منم هستم. خواب من از ساعت 5 تا 6:30 صبحه بعدشم یه عروسی مفصل(بقول شوشو).... از شوشو بیچاره اصرار (منت کشی و ناز و نوازش) که من پاشم و از من انکار( گریه-البته ادای گریه- و ناز کردن و ...)

خلاصه با کلی خستگی و صورت پف کرده و چشمای قرمز میام اداره....
سلام به همه صبح به خیر
خوبین ؟ نی نی ها خوبن ؟ زینب جون من واقعاً درکت می کنم چون منم هر روز به زور و با چشم های پف کرده می یام سرکار خیلی خوابم می یاد. تازه بعضی وقتها سرم و می ذارم رو میز و چرت می زنم قبلاً راحت تر بودم ولی الان که شکمم بزرگ تر شده یکم برام سخت شده ولی بازم همونطوری می خوابم فقط یکم نگران می شم که نکنه به نی نی فشار بیاد.

خدا خودش به هممون کمک کنه.
سلام بچه ها
من الان رفتم تو هفته سی و سه و دیروز رفتم دکتر ، خانم دکتر گفتن که مایع آمنیوتیک دور بچه کمه ، خواهش می کنم اونایی که چیزی در این مورد می دونن برام بنویسن، بگن چقدر خطرناکه و باید غیر از نوشیدن مایعات چه کار دیگه ای انجام بدم. وای تو رو خدا کمکم کنین.
برا دخترم اتفاقی نیوفته .
سلام
من هنوز اتاق نی نی رو نچیدم چون تخت و کمدش آماده نیست شما که زرنگین چرا عکس نمی ذارین؟
راستی دیروز مادرشوهرم با شوق و ذوق اومده می گه یه خانومه روانشناس میاد تو پارک صحبت می کنه امروز در مورد تربیت نوه گفته از وقتی تخمشو می کارن تا وقتی بزرگ میشه...........(حالا حرف زدنشو ببینین)
یا ابالفضل
از حالا برای تربیت بچه من نقشه ها کشیده اونم به قول خودش پیش روانشناس میره که فردا من خورده نگیرم. خدا به دادم برسه از دست این مادر شوهر حراف و فضول و ....
ایشالله خودم مادرشوهر میشم شانس که نیست اونوقت عروسه میاد سوارمون میشه. به ما می گن نسل سوخته
Lilypie Premature Baby tickers
زوفا جون من چیزی در این مورد نمی دونم ولی نگران نباش اگر خیلی نگران کننده بود دکترت جور دیگه ای برخورد می کرد همون مایعات و زیاد بخور ان شاالله که همه چیز خوب می شه. دیگه کی باید بری دکتر ؟
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730