من اینو بلدم یه شوهر دارم قلقلیه,سرخ و سفید و ابیه میزنم زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره من این شوهرو نداشتم مشقامو خوب نوشتم بابام بهم عیدی داد یه شوهر قلقلی داد
همسرم بد تا نکن با من، به دردت می خورم! بچه ها خوبند اما من به دردت می خورم! دیر و زود این بچه ها از پیش ماها می روند پس مرا دریاب زیرا من به دردت می خورم! هیچ کس یک قرص یا شربت به دستت داده است؟ وقت تب یا آنفلوآنزا من به دردت می خورم! کی کسی این روزها خیرش به آدم می رسد؟ مطمئن باش این که تنها من به دردت می خورم! هی نگو یک شوهر بی پول یعنی دردسر! با تمام دردسرها من به دردت می خورم! فکر کردی دائما این جور خوب و سالمی؟ وقت پیری نازنینا من به دردت می خورم! عاقبت یک روز سست و بی تحرک می شوی بعد با این وزن بالا من به دردت می خورم! وقت یک بیماری صعب العلاج، آن وقت که می روی در حال اغما من به دردت می خورم! مجلس ختمت نمی خواهد مگر صاحب عزا؟! پس زبانم لال، آنجا من به دردت می خورم! دسته گل شب های جمعه برمزارت می برم همچنین خرما وحلوا، من به دردت می خورم! پس بیا اهل مدارا باش با وضعم بساز غر نزن این قدر والا من به دردت می خورم! تازه چندین کیس قابل هست در اطراف من دردسر را کم کنم یا من به دردت می خورم؟.. ؟؟
نه...من هرگز نمی نالم.قرن ها نالیدن بس است.می خواهم فریاد بزنم. اگر نتوانستم سکوت می کنم.نالیدن فرزندان ماکیاولی را خشنود می کند...