نی نی سایت دهنمو خراب کرده

سلام خانوما.این که میگم یه جورایی درد و دل هست طولانیه اگه حوصله ندارید نخونید. من ماه هفتم بارداریمه، تازگیا ذهنم خیلی خراب شده،امروز همششش گریه میکردم،کل روز رو سر درد داشتم و با شوهرم بدرفتاری کردم،خودم ناراحتم، بیشتر واسه بچم ناراحتم. جریان اینه که از وقتی که معتاد نی نی سایت شدم هرچی موضوع خیانت شوهره میام میخونم،من خیلییی رو این موضوع حساسم خیلییی.حتی اگه شوهرم در حد چت کاری کنه بی برو برگرد طلاق میگیرم. این تاپیکارو که میخونم حس میکنم همه ی مردا خائنن.یکی میگفت سعی کنید بی خیال باشید تو گوشی شوهرتون سرک نکشید چون همیییشه یه چیزی توش هست که کاریم نمیتونید بکنید.منم خیلی شک کردم خیلیییی. من و شوهرم دوست بودیم و ازدواج کردیم.به خاطرم از خیلی از چیزا گذشت،حتی شده که خطا کنم ببخشه.خطای بزرگ... خیلی همدیگه رو دوست داریم.باز حس میکنم اون بیشتر دوستم داره.بداخلاقیای خاص خودشو داره ولی همه چیز زندگیشو واسه من گذاشته، همیشه تو هرچی کم میارم اونه که به دادم میرسه و تکیه گامه.از نظر مالی خانواده ما خیلی کمتر از اونا هستن.یکم سخت بهم رسیدیم ولی الان خانوادشم خیلیییی دوستم دارن. شوهرم هوای خانواده ی منو هم خیلی داره.حتی تمام سیسمونی رو خودش داره بهترین مارکا میخره،نذاشت یه قرون بابام اینا بدن،به خونواده شم گفته اینارو خانواده من خریدن.همه جوره هوامونو داره.بعد من هی شک میکنم.دو هفته پیش گوشیشو چک کردم ،منی که ازین کارا هیچ وقت نمیکنم،اونم به گوشی من دست نمیزنه. باز امشب اومد منو برد پیاده روی و برام یه عالمه هم میوه و خوراکی خرید و منو گذاشت خونه و خودش یه ساعت رفت پیش دوستاش و اومد.همش سرکاره روزا وقت نمیکنه بره.منو تا بالا رسوند بعد رفت ،دیدم تو آسانسور با گوشیه دیگش که مال کاره داره اس ام اس میزنه،منم شک افتاد تو جونم که نکنه جای دیگه میخواد بره.انقدر گریه کردم تنهایی تو خونه. وقتی اومد خونه عین برج زهرمار بودم شامشو گرم کردم کوبوندم جلوش خودمم نخوردم.هی میگفت پام انقدر درد میکننهه محلش نزاشتم.با این پادردش منو برده بود پیاده روی.بعدم جلو تی وی داشت خوابش میبرد هی هم حرص منو میخورد که غذا نخوردم،بعدم منو بوس کرد و رفت خوابید.وایسادم خوابش ببره رفتم دوتا گوشیشو از بالا تا پایین چک کردم.اس ام اس واتساپ وایبر لاین اینستاگرام،خلاصه زیر و رو کردم.اس ام اسارو با ساعت چک کردم،دیدم اس ام اس تو آسانسورشم کاری بودن.هیچی نبود تو گوشیش 😔😔😔 قلبم داشت میومد تو حلقم از عصر تا حالا.الان تازه آروم شدم احساس عذاب وجدان و بدبختی میکنم،سرم داره میترکه.همش بهم میگه تو همه ی زندگیمی بعد من چکار میکنم؟😔😔 میخوام بمیرم از خجالت و عذاب وجدان