یه پدر سودایی(سر نسبت به هیکل کوچیکتر) که تمام امور خونه رو زیر نظر داره..واسه هر اتفاقی یا هر وسیله ای که گم بشه همه رو بازجویی میکنه..مثلا میاد خونه میگه:صبح این آینه اینجا بود الان چرا اونجاست؟کار کی بود؟ چرا این کار رو کردید؟
ممکنه مرد سودایی بیاد هر ماه از تمام تماسهای تلفنی زن و بچه ش پرینت برداره ببینه کی به کی زنگ زد...یا اینکه مرتب آخرین تماسها رو چک میکنه ببینه هر کی چه مدت با تلفن حرف زده...
ممکنه مرتب به نظم آشپزخانه هم که به مرد ربطی نداره مرتب گیر بده ...به اوضاع کابینتها گیر بده... اگه حریف زنش نشه خودش دست به کار میشه مرتب آشپزخانه رو ردیف میکنه کابینتها رو جابجا میکنه و بعضا به خاطر همین دخالتها خانمش باهاش درگیری داره
حتی اگه همه چی سر جاش باشه بازم میگرده یه گیری پیدا میکنه...که مثلا نوک چاقو کثیفه چرا خوب نشستین؟ اصلا چاقو رو کی شسته مادر یا دختر؟؟...
یکی از دوستام یه پدر سودایی داشت میگفت گاهی میره بالای صندلی یواشکی از شیشه بالای در ببینه من توی اتاقم چی کار میکنم
یا از سوراخ کلید در دید میزنه......میگفت مرتب مارو زیر نظر داشت ببینه واقعا درس می خونیم یا نه...
به خاطر همین زیر نظر داشتنها و گیر دادنها اعتماد به نفس بچه ها سلب میشه عین اون استاد جراح گوش و حلق و بینی که اعتماد به نفسی برای شستشوی ساده گوش! برامون نذاشت....
افسوس روزی خواهد آمد که بی دینی، نمادروشن فکری است!(دکتر علی شریعتی )