آهو درکت می کنم خیلی بده. ترس و تنفر و احساس ذلیل بودن که یه موجود به این کوچکی چه جوری روح و روان آدمی بهم میریزه
سلام مرز جونم خوبی نی نی دار شدی یا نه ؟
یاد خاطرات خودم افتادم،من تو بارداریم سه بار موش اومد او تو خونه. شوهرمم هیچ تلاشی برای گرفتنشون نمیکرد، شبام راحت می خوابید.
من خاک بر سر تازه اومدم تو این خونه.شوهرم گفت قدیمیه ولش کن.گفتم نه میخوایم خونه بسازیم پولمون رو اسه اجاره خونه حدر ندیم.الانمن موندمو بدبختی.به سرم زده برم دنبال خونه بگردم از ابنجا پاشم.اما میترسم این خونه رو کسی نگیره.من مجبور بشم دوجا اجاره خونه بدم
عزیزم نترس درسته چندشه موش ولی نمیادبخورت یابهت آسیب برسونه.راحت بگیربخواب گلم
نه قلقى هنوز نه
یه باریه موش تو خونم بود شوهرم خیلی تلاش کرد بگیرتش نمیشد آخرش وقتی گرفتش از حرصش سر موشه رو کوبید به کمد 
مرز جونم انشالا به زودی زود نی نی دارمیشی خانومی 
وای ناسا چقدر حرفت بهم ارامش میده. شوهرمم همینارو بهم میگه اما ترس ناخوداگاه میاد دست خودم نیست. نخندین اما ایت الکرسی خوندم که موشه تا صبح دم به تله بده. گیلاس درگیر موش شدم نیومدم تو تاپیکت باهات بحرفم
آخی عزیزم اشکال نداره،میدونم موش چندشه
حالا بازم من موشو بهتر میتونم تحمل کنم،اگه یه سوسک بالدار تو خونه باشه من سکته رو زدم
وای من از به خاطر چندتا سوسک کلزندگیمو بهم ریختم وکلی خونه تکونی کردم چطوری میتونی حضور یه موش وتو خونت تحمل کنی ؟عزیزم دلم برات سوخت حتما یه راه چاره ای براش پیدا کن چندشت نمیشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
