من اصلا نفهمیدم چی شد شقایق. من کلی خوشحال شدم تاپیکو دیدم . اصلا باورم نمیشه. خونه مامان من هلال احمره. من تو کتابخونه گلستان درس میخوندم برای کنکور(سال 82) در ضمن همین روزا هم میخواستم با یکی از دوستام برم ایروبیک . هنوز تصمیم نگرفته بودم کجا برم . الان که دیدم تو هم میخوای بری خیلی خوشحال شدم. نمیدونم الان چجوری به من خبر میدی. اما امیدوارم که بیای بخونی و خبرم کنی عزیزم.