2733
2734
عنوان

خانوما کدوماتون خونتون طبقه دوم بود تو بارداری

| مشاهده متن کامل بحث + 239 بازدید | 23 پست
دعا کن بچم سالم بهم برسه...از وقتی فهمیدم ک باردارم خیلی بهش وابسته شدم دوست دارم ک مادر بشم 😔

خب عزیزم همه وابسته ن به فندوق هاشون 

نگران نباش 

انشالله به راحتی و زود این دورانو میکذرونی 

بچه خیلی خوبه خیلی 

خدا بده به هرکس که میخواد 

من بچه هام نفسام هستن روزی هزار بار هر کدومو بوس میکنم بازم سیر نمیشم 

والا من خونم ویلایی دو‌طبقه خونست 

طبقه همکف هم پارکینگ و حیاط 

تو تو روز هیییییی بالا پایین میرم

تو بارداری عادی مشکلی نیست 

مگ دکتر بهت گفته😐

فقط 27 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2742

خونه ما طبقه هفتم بود

وآسانسورش هم خوب راه نیوفتاده بود

یه روز درست بود دو هفته خراب

محوطه ی مجتمع خاکی بود وتازه بعد از یکسال که اونجا بودیم درست کردن

سیستم گرمایش شوفاژ بود سال ۸۶ تو اون سرمای وحشتناک یخ زد و یک هفته تو یه اتاق خواب با بخاری برقی خودمونو گرم می کردیم

نه حتی به دکتر نگفتم که خونم طبقه دومه...

عزیزم مسئله ای نیست

بارداریم بیماری نیست 

پیاده رویم داشته باش

اگر لک و استراحت مطلق و هماتوم نداری

لذت ببر من ویارم زیاده گند میزنه به همچی

فقط 27 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
2740

سخت نگیر .من سر بچه اولم خونمون دوبلکس بود مجبور بودم روزی چنار بالا پایین برم.سر بچه دومم خونمون طبقه دومه شرایطمم سخت بود دکتر گفته بود زیاد پله بالانرم.اما مجبور بودم دیگه.درکل  نظرم اینه که بچه ای که قرار باشه بمونه میمونه

ما اونجوری که دلمون میخاست زندگی نکردیم،،،جوری زندگی کردیم که مجبور بودیم....حتی نمیدونم بگم چه دعایی کنین که حالم خوب شه هیچی خوشحالم نمیکنه چرا....بچه هام نفس منن ،،هیچوقت فکر  نمیکردم کسی رو تا این حد دوست داشته باشم،مادر بودن واقعا سخته...قلبت بیرون از بدنت میزنه.خدا جونم  بچه هاموعاقبت بخیر کن.حالشون همیشه خوب باشه ،خدایا بچه هام تاوان کارای شوهرمو پس ندن لطفا.... ...خدایا عمر طولانی بهم بده نوه هامو ببینم.موفقیتاشونو ببینم آمینتاریخ امضام ۴۰۱/۱۲/۲۱. .................................دوس دارم همه چی رو ول کنم و برم.زندگیم خیلی مزخرف شده.عذاب وجدان دارم که دوتا بچه رو تو‌این زندگی اوردم...ازونطرف دلم واسه خودم میسوزه که دارم اینهمه ظلم رو تحمل میکنم.تو سی سالگی عین پنجاه ساله ها شدم.دعای هر روزم تاوان دادن شوهرمه تو‌همین جوونیش خدا ازش نگذره.هیچ خوب نیس حالم.دارم چرتو پرت مینویسم.خدااااا تورو خداااااا گناه دارم.ارامشم کجاس؟همونو بده خواهش میکنم🥲
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز