شوهرم با زن پسرعموش ارتباط تلفنی داره:(((((

خوب اول مشکل با شوهرت باید حل کنی

شوهرت نباید کاری که میگه انجام بده

به همین راحتی

وقتی گفت فلان چیز بخرید 

نباید بخره 

بعد که میرید گفت کو یه لبخند میزنی و میگی والا من بیخبرم میدونی که اقایون حواس درست حسابی ندارن باید با من همانگ کنی

قضیه مریم امیرجلالی چیه😂

توام با شوهر دختر عموت ارتباط دوستانه داشته باش تا ببینم خوشش میاد😐🤣

محکم وقاطع ب خانومش زنگ بزن وبگو حریمه منه باید بامن هماهنگ کنی وگرنه مجبورم میکنی این کارتو تعبیردیگه ای بکنم

اینا بدبینی نیست عزیزم پیشگیریه 

حتی اگر کاملا مشخص باشه که دوطرف بی قصد هستن اما رابطه های زیادتر از حد معمول و عمیق بینشون میتونه کم کم مشکل ساز بشه 

اما بهتره که شما گارد نگیرین و مستقیم تذکر ندی این اشتباه ترین کاره مخصوصا تو این مورد ک تقریبا بی منظور هستن بقول خودتون 

اینجور مواقع بهتره ب جای مستقیم گفتن ک هم باعث بی حرمتی میشه و هم از همه مهمتر اینکه شما دیگه نمیتونید این رابطه رو زیرنظر بگیری یا واردش بشی چون ب بدبینی و شکاکی متهم میشی و طرفتون گارد میگیره

بنابراین بهتره خودتون وارد رابطه بشین و کنترل کنی

مثلا برا لوازم خونه زنگ زد ب همسرتون یطوری که همسرتون مشکوک نشه (مثلا خودتون بگید منم اونجا چیزی لازم دارم وقتی رفتم براش میگیرم)

وقتی رفتین زنگ بزنید ب اون خانوم ک عزیزم مثلا چیز دیگه ای لازم نداری من اینا رو گرفتم برات 

(این حرکت هم باعث میشه اون خانوم حساب دستش بیاد ک همسرتون میلی ب انجام و ارتباط با ایشون نداره و زتدگیتون تحت کنترل شماست هم خودش رفته رفته باعث میشه رابطه ی بینشون کمتر شه)

این وسط با توجه ب اخلاق همسرتم باید یسری قدمای ریز تو صحبتات برداری 

یطوری ک تو حرفات همسرت اینو متوجه بشه ک کار اون خانوم زشته 

البته باید با سیاست باشه نه اینکه بشینی بگی ببین عزیزم کار اون زشته 

مثلا اینبار با شوهرت هماهنگ کرد برا اخرهفته ب شوهرت بگو خودش زنگ زد یا شوهرش؟بعد جواب همسرت بگو 

حتما بمن زنگ زده من ج ندادم بعد گدشیتو نگا کن بگو وا ب من ک نزنگیده 

ک کمکم شوهرت معذب شه 

یا مثلا بگو ب شوهرت زنگ بزنم واسه اخرهفته با فلانی(شوهر اون خانوم) هماهنگ کنم ی بیرون بریم 

البته من ک روم نمیشه ب شوهرش زنگ بزنم تو ب شوهرش زنگ بزن (هم کم کم یاد میگیره با شوهرش هماهنگ کنه هم باز میفهمه کار خانومشون درس نیست

در اخرم کم کم ارتباطتونو ب بهانه مختلف قطع ون

به زن پسر عمو پیام بده اگر کاری یا چیزی بود با شما هماهنگ کنه ، اصلا هم چیز عجیبی نیست ، شوهرت هم خیلی غلط کرده که راحته ، هر رابطه ای از یه جایی شروع میشه که هیچ کس فکرش رو نمیکرده

اگر هم صبرت کمه و حوصله اینایی ک گفتم و نداری(ک البته بنظرم بهترین راهه)

با توجه ب شرایطت اگر میدونی باعث بزرگ شدن مسئله و پیچیدن تو فامیل نمیشه بقول دوستان ی ضربه شصتی ب خود خانومه نشون بده(باتوجه ب شناختی ک از خانومه داری ک یوقت نزنه ب سروصدا یا غربت بازیچون اینطوری خیلییییی بد میشه برات هم روت با شوهرت خیلییی باز میشه هم بی حرمایای زیادی میشه و تو ب نوعی فقط خودتو خالی کردی و مسئله رو حل نکردی)

ی پیام بهش بده ک سلام عزیزم علی(همسرتون)

گفتن که از این ب بعد کاری داشتی با خودم هماهنگ کن علی اینطوری معذب میشه میگه ممکنه پسرعمو(شوهر خانوم) خدایی نکرده ناراحت بشه 

حتما اشاره به همسرشم داشته باش ک اگر بفهمه ناراحت میشه ک یکم بترسه