باید خودتو درمان کنی خب
بچه کمک میکنه رشد کنی
تو چوب کمال گرایی رو توی همه چیز خوردی بچه کمک میکنه رشد کنی البته اگر دغدغه رشد داشته باشی
من هفتاد درصد رشد و توسعه فردی خودم رو مدیون حضور پسرم میدونم
وقتی میری توی تربیت فرزند و آموزش میبینی خود به خود میبینی که مجبوری رشد کنی و تغییر کنی وگرنه بچه ت میخواد کپی خودت بشه نه چیزی که آرزوش رو داری پس سرعت تغییر رو به شدت زیاد میکنی
این رشد خیلی سرعت داره چون در لحظه اثرش رو توی شخصیت بچه ت میبینی
مثلا من هرگز تا قبل از بچه به این فکر نمیکردم که چقدر اهمیت داره برای خلق ثروت آموزش ببینم اینکه آدم پول در بیاره یه حرفه اینکه خوب پول در بیاره و تفکر ثروت ساز داشته باشه یه حرف دیگه ست
من میتونستم برای بچه م رفاه ایجاد کنم (البته بگم من همیشه با مصرف کننده بار آوردن مخالفم و چیزی که اسمشو گذاشتم رفاه تامین نیاز های واقعی و حقیقی بچه ست ) ولی هیچ وقت نمیتونستم تا وقتی خودم نگرش ثروت ساز ندارم از پسرم انتظار داشته باشم بتونه درآمد بسیار ایجاد کنه و در عین حال از امکانات کوچیک لذت ببره چون خودم اینطور نبودم
وقتی ارزش هایی که برات مهمه رو مینویسی وقتی میگی من میخوام پسرم توی ۲۵ سالگی فلان ارزش ها رو زندگی کنه دلم میخواد پولدار باشه دلم میخواد منطقی باشه اهل محبت باشه خانواده دوست باشه مشکلش رو با گفتگو حل کنه همدلی بلد باشه حریم های رفتاری رو بشناسه و مهارت های زندگی و ارتباطی بلد باشه منفی نگر نباشه خوش بین باشه ولی ساده لوح نباشه دیدش نسبت به دنیا دید فلاکت و بدبختی نباشه نقش خودش رو توی احساس رضایت از زندگی پیدا کنه آدم تاثیر پذیری نباشه خرد و تفکر خودش رو به کار بگیره و صد ها تارگت شخصیتی برای بچه میذاری تازه میفهمی وای اینها که ارزش های خودمه که دلم میخواد بچه م زندگیشون کنه
تازه شروع میکنی به رشد واقعی تازه شروع میکنی درمان خودت ، تازه مطابق ارزش هات زندگی کردن رو یاد میگیری تازه لذت زندگی رو میفهمی و حالا در کنار خودت میبینی یه موجود کوچولوی تاثیر پذیر کنار تو داره با ارزش های والایی که براش در نظر گرفتی رشد میکنه و این لذتی نیست که توی چیز دیگه ای پیدا کرده باشم