برای مامانم تعریف کردم🥲🥲
انگار توی مدرسه بودم ولی مدرسه خودمون نبود خیلیییی قدیمی بود شیرآلات و اینام خیلی قدیمی بود من پیش دوستام بود یهو زبون زدم دیدم یه چیی اومد رو زبونم بعد با دستم برش داشتم یه تیکه سیاه از دندونم بود از دندون عقب عقب آخرین دندون
گفتم خب حالا ی تیکه طوری نیست رفتم دهنمو بشورم کلی تیکه دیگه اومد بیرون کم کم همه دندونام ریخت