دوستان این داستان زندگی خودم نیست فقط چون واسم جالب بود گفتم با شما اشتراک بزارم
.
.
.
.
.
.
دانشگاهی بودم یعنی سالی که برا کنکور میخوندم اون سال من تمام تلاشمو کردم که یه رشته
خوب تو یه شهر خوب قبول بشم خیلی درس میخوندم شب و روزم شد بود درس روز کنکور
از راه رسید و من کنکور رو دادم بعده کنکور خیلی خشحال بودم چون امتحان رو عالی دادم
یعنی یه جورایی حس میکردم به چیزی که میخوام میرسم اون سال یه رتبه خیلی خوب اوردم و
تو یکی از دانشگاه های تهران قبول شدم از یه طرف خیلی خوشحال بودم که به ارزوم رسیده