شوهرم فقط گوشت و برنج میخوره یا اگه بعضی وقتا سنبوسه درست کنم یا فلافل دیگه هیچی نمیخوره از وقتی با هم شدیم هیچی نمیتونم بخورم یه چیزی میگه حالمو بهم میزنه یعنی هرچی بخام بخورم یه چیزی میگه الان هیچی نمیتونم بخورم حتی همون گوشتی که خودش میخوره همش حالت تعوع دارم یه شب ژله درست کردم گفت اینا چین میخوری حالمو بهم زدی مگه کسی میخوره از اینا چند شب پیش پارک بودیم رفتم ذرت مکزیکی گرفتم امدم بخورم دیدم گفت وای چطور دلت میخاد بخوری اینو باید بندازی سطل آشغال منم حالم بد شد وقتی امدم خونه بالا اوردم بعد گفت بخاطر همون آشغال های که میخوری تو آشغال خوری خلاصه که خیلی بهش میگم نگو چون بعدش نمیتونم هیچی بخورم حتی آب اما انگار نه انگار یکم زیاد شد خاستم کامل توضیح بدم