2733
2734
عنوان

برف نباریده شکوفه باریده(:+عکسسسسسس

| مشاهده متن کامل بحث + 361 بازدید | 26 پست
خوش بحالت

تنهایی خیلی سخته

سلام دخترم… مامان جان نور چشمم  این و برا تو مینویسم …یک روز صدایت میزنم رها، تا بدانی دلت فقط باید برای خودت باشد..برای خودت شور بزند…روز دیگر نسترن و نرگس تا بدانی با یک گل هم بهار می‌شود…تا زمستان راه قلبت را پیدا نکند یک روز…گندم میخوانمت تا بدانی برکت خانه ایی و اگر بروی همه اشتیاق ما هم می‌رود .. یک روز سحر می‌شوی تا یاد بگیری پایان همه شب ها را در خودت بیابی نه در دستان دیگران …یک روز الهه و ضمن میخوانمت تا بدانی پرستیدنی هستی…یک روز خورشیدی و یک روز مهتاب.. نیمه شب. افسانه هستی و دست نیافتی… صبح هم عسل جان میخوانمت تا با شنیدن این اسم بدانی چقدر شیرینی …پاییز که شد صدا میزنمت باران و حتما میبرمت روی برگ های زرد و نارنجی که راه بروی برقصی و ذوق کنی از لحظه یه لحظه زنده بودن هایت …آنقدر میخوانمت بانو جان و خاتون جان که باور کنی دختر بودن چقدر شیرین است اگر دوست داشتن خودت را بیشتر از همه دنیا بلد باشی…تمام داستان های هزار و یک شب را برایت میخوانم ،تا یادت بماند شهرزاد قصه گو بودن خوب است اما فقط برای پادشاهی ک دروازه‌ی سرزمین دلش را ، فقط برای همین یک شهربانو گشوده باشد…و روزی حتما به تو خواهم گفت جان من مراقب دلت باش…دل اگر بشکند دل نخواهد شد تا وقتی آدمت پیدا نشده عاشق نشو دل عاشق بیمار می‌شود بیمار شوی پرستارت می‌شود؟تیمار شوی غمخوارت می‌شود؟و در آخر دخترکم یادت نرود که تو آزاد آفریده شدی تا آزادانه زندگی کنی تا بلند بخندی و موهات توی باد برقصن…تا خنده های از ته دلت ب دنیا یاد آوری کند ک یک دختر چقدر قوی و در عین حال زیبا و لطیف میتونه باشه..دخترم من هیچوقت به تو نخواهم گفت حواست باشد اشتباه نکنی اتفاقا اشتباه کن جان مادر زندگی کن حتی به غلط! تو حاصل دوازده سال عشق بین من و پدرتی دوازده سال عشقی ک جز احترام و محبت و صداقت چیزی به خودش ندیده…حرمت عشق ما را نگه دار ثمره عشق ما را سربلند کن…
اینجا کجاستتتت وایییی خوش ب حالتتتتتت 

عزیزممم🥲

سلام دخترم… مامان جان نور چشمم  این و برا تو مینویسم …یک روز صدایت میزنم رها، تا بدانی دلت فقط باید برای خودت باشد..برای خودت شور بزند…روز دیگر نسترن و نرگس تا بدانی با یک گل هم بهار می‌شود…تا زمستان راه قلبت را پیدا نکند یک روز…گندم میخوانمت تا بدانی برکت خانه ایی و اگر بروی همه اشتیاق ما هم می‌رود .. یک روز سحر می‌شوی تا یاد بگیری پایان همه شب ها را در خودت بیابی نه در دستان دیگران …یک روز الهه و ضمن میخوانمت تا بدانی پرستیدنی هستی…یک روز خورشیدی و یک روز مهتاب.. نیمه شب. افسانه هستی و دست نیافتی… صبح هم عسل جان میخوانمت تا با شنیدن این اسم بدانی چقدر شیرینی …پاییز که شد صدا میزنمت باران و حتما میبرمت روی برگ های زرد و نارنجی که راه بروی برقصی و ذوق کنی از لحظه یه لحظه زنده بودن هایت …آنقدر میخوانمت بانو جان و خاتون جان که باور کنی دختر بودن چقدر شیرین است اگر دوست داشتن خودت را بیشتر از همه دنیا بلد باشی…تمام داستان های هزار و یک شب را برایت میخوانم ،تا یادت بماند شهرزاد قصه گو بودن خوب است اما فقط برای پادشاهی ک دروازه‌ی سرزمین دلش را ، فقط برای همین یک شهربانو گشوده باشد…و روزی حتما به تو خواهم گفت جان من مراقب دلت باش…دل اگر بشکند دل نخواهد شد تا وقتی آدمت پیدا نشده عاشق نشو دل عاشق بیمار می‌شود بیمار شوی پرستارت می‌شود؟تیمار شوی غمخوارت می‌شود؟و در آخر دخترکم یادت نرود که تو آزاد آفریده شدی تا آزادانه زندگی کنی تا بلند بخندی و موهات توی باد برقصن…تا خنده های از ته دلت ب دنیا یاد آوری کند ک یک دختر چقدر قوی و در عین حال زیبا و لطیف میتونه باشه..دخترم من هیچوقت به تو نخواهم گفت حواست باشد اشتباه نکنی اتفاقا اشتباه کن جان مادر زندگی کن حتی به غلط! تو حاصل دوازده سال عشق بین من و پدرتی دوازده سال عشقی ک جز احترام و محبت و صداقت چیزی به خودش ندیده…حرمت عشق ما را نگه دار ثمره عشق ما را سربلند کن…


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

امضات🥲

🥲🥲🥲من عاشق نارنگی و بوی نارنگی بودم

سلام دخترم… مامان جان نور چشمم  این و برا تو مینویسم …یک روز صدایت میزنم رها، تا بدانی دلت فقط باید برای خودت باشد..برای خودت شور بزند…روز دیگر نسترن و نرگس تا بدانی با یک گل هم بهار می‌شود…تا زمستان راه قلبت را پیدا نکند یک روز…گندم میخوانمت تا بدانی برکت خانه ایی و اگر بروی همه اشتیاق ما هم می‌رود .. یک روز سحر می‌شوی تا یاد بگیری پایان همه شب ها را در خودت بیابی نه در دستان دیگران …یک روز الهه و ضمن میخوانمت تا بدانی پرستیدنی هستی…یک روز خورشیدی و یک روز مهتاب.. نیمه شب. افسانه هستی و دست نیافتی… صبح هم عسل جان میخوانمت تا با شنیدن این اسم بدانی چقدر شیرینی …پاییز که شد صدا میزنمت باران و حتما میبرمت روی برگ های زرد و نارنجی که راه بروی برقصی و ذوق کنی از لحظه یه لحظه زنده بودن هایت …آنقدر میخوانمت بانو جان و خاتون جان که باور کنی دختر بودن چقدر شیرین است اگر دوست داشتن خودت را بیشتر از همه دنیا بلد باشی…تمام داستان های هزار و یک شب را برایت میخوانم ،تا یادت بماند شهرزاد قصه گو بودن خوب است اما فقط برای پادشاهی ک دروازه‌ی سرزمین دلش را ، فقط برای همین یک شهربانو گشوده باشد…و روزی حتما به تو خواهم گفت جان من مراقب دلت باش…دل اگر بشکند دل نخواهد شد تا وقتی آدمت پیدا نشده عاشق نشو دل عاشق بیمار می‌شود بیمار شوی پرستارت می‌شود؟تیمار شوی غمخوارت می‌شود؟و در آخر دخترکم یادت نرود که تو آزاد آفریده شدی تا آزادانه زندگی کنی تا بلند بخندی و موهات توی باد برقصن…تا خنده های از ته دلت ب دنیا یاد آوری کند ک یک دختر چقدر قوی و در عین حال زیبا و لطیف میتونه باشه..دخترم من هیچوقت به تو نخواهم گفت حواست باشد اشتباه نکنی اتفاقا اشتباه کن جان مادر زندگی کن حتی به غلط! تو حاصل دوازده سال عشق بین من و پدرتی دوازده سال عشقی ک جز احترام و محبت و صداقت چیزی به خودش ندیده…حرمت عشق ما را نگه دار ثمره عشق ما را سربلند کن…
2731
به به✨😁 انشاالله که همیشه زندگی تون مثل این شکوفه ها زیبا باشههه،خوش بگذره بهتون اتریششش😅

مرسی دورت بگردم🥲💖انشالله اگ دوست داری شما هم مهاجرت کنی به اتریش 

سلام دخترم… مامان جان نور چشمم  این و برا تو مینویسم …یک روز صدایت میزنم رها، تا بدانی دلت فقط باید برای خودت باشد..برای خودت شور بزند…روز دیگر نسترن و نرگس تا بدانی با یک گل هم بهار می‌شود…تا زمستان راه قلبت را پیدا نکند یک روز…گندم میخوانمت تا بدانی برکت خانه ایی و اگر بروی همه اشتیاق ما هم می‌رود .. یک روز سحر می‌شوی تا یاد بگیری پایان همه شب ها را در خودت بیابی نه در دستان دیگران …یک روز الهه و ضمن میخوانمت تا بدانی پرستیدنی هستی…یک روز خورشیدی و یک روز مهتاب.. نیمه شب. افسانه هستی و دست نیافتی… صبح هم عسل جان میخوانمت تا با شنیدن این اسم بدانی چقدر شیرینی …پاییز که شد صدا میزنمت باران و حتما میبرمت روی برگ های زرد و نارنجی که راه بروی برقصی و ذوق کنی از لحظه یه لحظه زنده بودن هایت …آنقدر میخوانمت بانو جان و خاتون جان که باور کنی دختر بودن چقدر شیرین است اگر دوست داشتن خودت را بیشتر از همه دنیا بلد باشی…تمام داستان های هزار و یک شب را برایت میخوانم ،تا یادت بماند شهرزاد قصه گو بودن خوب است اما فقط برای پادشاهی ک دروازه‌ی سرزمین دلش را ، فقط برای همین یک شهربانو گشوده باشد…و روزی حتما به تو خواهم گفت جان من مراقب دلت باش…دل اگر بشکند دل نخواهد شد تا وقتی آدمت پیدا نشده عاشق نشو دل عاشق بیمار می‌شود بیمار شوی پرستارت می‌شود؟تیمار شوی غمخوارت می‌شود؟و در آخر دخترکم یادت نرود که تو آزاد آفریده شدی تا آزادانه زندگی کنی تا بلند بخندی و موهات توی باد برقصن…تا خنده های از ته دلت ب دنیا یاد آوری کند ک یک دختر چقدر قوی و در عین حال زیبا و لطیف میتونه باشه..دخترم من هیچوقت به تو نخواهم گفت حواست باشد اشتباه نکنی اتفاقا اشتباه کن جان مادر زندگی کن حتی به غلط! تو حاصل دوازده سال عشق بین من و پدرتی دوازده سال عشقی ک جز احترام و محبت و صداقت چیزی به خودش ندیده…حرمت عشق ما را نگه دار ثمره عشق ما را سربلند کن…
واسه درس رفتی ؟

نه عزیزم یکی از شرکت ها برای همسرم دعوت نامه فوری فرستادن و مجبور شدیم بیایم🥲من باردارم و هیچکی و ندارم

سلام دخترم… مامان جان نور چشمم  این و برا تو مینویسم …یک روز صدایت میزنم رها، تا بدانی دلت فقط باید برای خودت باشد..برای خودت شور بزند…روز دیگر نسترن و نرگس تا بدانی با یک گل هم بهار می‌شود…تا زمستان راه قلبت را پیدا نکند یک روز…گندم میخوانمت تا بدانی برکت خانه ایی و اگر بروی همه اشتیاق ما هم می‌رود .. یک روز سحر می‌شوی تا یاد بگیری پایان همه شب ها را در خودت بیابی نه در دستان دیگران …یک روز الهه و ضمن میخوانمت تا بدانی پرستیدنی هستی…یک روز خورشیدی و یک روز مهتاب.. نیمه شب. افسانه هستی و دست نیافتی… صبح هم عسل جان میخوانمت تا با شنیدن این اسم بدانی چقدر شیرینی …پاییز که شد صدا میزنمت باران و حتما میبرمت روی برگ های زرد و نارنجی که راه بروی برقصی و ذوق کنی از لحظه یه لحظه زنده بودن هایت …آنقدر میخوانمت بانو جان و خاتون جان که باور کنی دختر بودن چقدر شیرین است اگر دوست داشتن خودت را بیشتر از همه دنیا بلد باشی…تمام داستان های هزار و یک شب را برایت میخوانم ،تا یادت بماند شهرزاد قصه گو بودن خوب است اما فقط برای پادشاهی ک دروازه‌ی سرزمین دلش را ، فقط برای همین یک شهربانو گشوده باشد…و روزی حتما به تو خواهم گفت جان من مراقب دلت باش…دل اگر بشکند دل نخواهد شد تا وقتی آدمت پیدا نشده عاشق نشو دل عاشق بیمار می‌شود بیمار شوی پرستارت می‌شود؟تیمار شوی غمخوارت می‌شود؟و در آخر دخترکم یادت نرود که تو آزاد آفریده شدی تا آزادانه زندگی کنی تا بلند بخندی و موهات توی باد برقصن…تا خنده های از ته دلت ب دنیا یاد آوری کند ک یک دختر چقدر قوی و در عین حال زیبا و لطیف میتونه باشه..دخترم من هیچوقت به تو نخواهم گفت حواست باشد اشتباه نکنی اتفاقا اشتباه کن جان مادر زندگی کن حتی به غلط! تو حاصل دوازده سال عشق بین من و پدرتی دوازده سال عشقی ک جز احترام و محبت و صداقت چیزی به خودش ندیده…حرمت عشق ما را نگه دار ثمره عشق ما را سربلند کن…
مرسی دورت بگردم🥲💖انشالله اگ دوست داری شما هم مهاجرت کنی به اتریش 

خیلییی دوسدارم و رشتمم برای پذیرش راحته تو اتریش ولیییی از آلمانی خیلی بدم میاد 😁😅

دیگه تصمیمم اینه برم یه کشور انگلیسی زبان بعدا بیام اتریش یه خونه ای چیزی بگیرم اگه شد ولی نه برای زندگی 

🇦🇪🇲🇦🇺🇸
خیلییی دوسدارم و رشتمم برای پذیرش راحته تو اتریش ولیییی از آلمانی خیلی بدم میاد 😁😅 دیگه تصمیمم ای ...

عزیزم انشالله ک موفق باشی منم مجبور شدم بیام🥲

سلام دخترم… مامان جان نور چشمم  این و برا تو مینویسم …یک روز صدایت میزنم رها، تا بدانی دلت فقط باید برای خودت باشد..برای خودت شور بزند…روز دیگر نسترن و نرگس تا بدانی با یک گل هم بهار می‌شود…تا زمستان راه قلبت را پیدا نکند یک روز…گندم میخوانمت تا بدانی برکت خانه ایی و اگر بروی همه اشتیاق ما هم می‌رود .. یک روز سحر می‌شوی تا یاد بگیری پایان همه شب ها را در خودت بیابی نه در دستان دیگران …یک روز الهه و ضمن میخوانمت تا بدانی پرستیدنی هستی…یک روز خورشیدی و یک روز مهتاب.. نیمه شب. افسانه هستی و دست نیافتی… صبح هم عسل جان میخوانمت تا با شنیدن این اسم بدانی چقدر شیرینی …پاییز که شد صدا میزنمت باران و حتما میبرمت روی برگ های زرد و نارنجی که راه بروی برقصی و ذوق کنی از لحظه یه لحظه زنده بودن هایت …آنقدر میخوانمت بانو جان و خاتون جان که باور کنی دختر بودن چقدر شیرین است اگر دوست داشتن خودت را بیشتر از همه دنیا بلد باشی…تمام داستان های هزار و یک شب را برایت میخوانم ،تا یادت بماند شهرزاد قصه گو بودن خوب است اما فقط برای پادشاهی ک دروازه‌ی سرزمین دلش را ، فقط برای همین یک شهربانو گشوده باشد…و روزی حتما به تو خواهم گفت جان من مراقب دلت باش…دل اگر بشکند دل نخواهد شد تا وقتی آدمت پیدا نشده عاشق نشو دل عاشق بیمار می‌شود بیمار شوی پرستارت می‌شود؟تیمار شوی غمخوارت می‌شود؟و در آخر دخترکم یادت نرود که تو آزاد آفریده شدی تا آزادانه زندگی کنی تا بلند بخندی و موهات توی باد برقصن…تا خنده های از ته دلت ب دنیا یاد آوری کند ک یک دختر چقدر قوی و در عین حال زیبا و لطیف میتونه باشه..دخترم من هیچوقت به تو نخواهم گفت حواست باشد اشتباه نکنی اتفاقا اشتباه کن جان مادر زندگی کن حتی به غلط! تو حاصل دوازده سال عشق بین من و پدرتی دوازده سال عشقی ک جز احترام و محبت و صداقت چیزی به خودش ندیده…حرمت عشق ما را نگه دار ثمره عشق ما را سربلند کن…
آهان خب همسر هستن دیگه یه فسقلی ام تو راهه  بسلامتی 🤍

اره دیگ مجبور شدم ب خاطر همسرم🥲

سلام دخترم… مامان جان نور چشمم  این و برا تو مینویسم …یک روز صدایت میزنم رها، تا بدانی دلت فقط باید برای خودت باشد..برای خودت شور بزند…روز دیگر نسترن و نرگس تا بدانی با یک گل هم بهار می‌شود…تا زمستان راه قلبت را پیدا نکند یک روز…گندم میخوانمت تا بدانی برکت خانه ایی و اگر بروی همه اشتیاق ما هم می‌رود .. یک روز سحر می‌شوی تا یاد بگیری پایان همه شب ها را در خودت بیابی نه در دستان دیگران …یک روز الهه و ضمن میخوانمت تا بدانی پرستیدنی هستی…یک روز خورشیدی و یک روز مهتاب.. نیمه شب. افسانه هستی و دست نیافتی… صبح هم عسل جان میخوانمت تا با شنیدن این اسم بدانی چقدر شیرینی …پاییز که شد صدا میزنمت باران و حتما میبرمت روی برگ های زرد و نارنجی که راه بروی برقصی و ذوق کنی از لحظه یه لحظه زنده بودن هایت …آنقدر میخوانمت بانو جان و خاتون جان که باور کنی دختر بودن چقدر شیرین است اگر دوست داشتن خودت را بیشتر از همه دنیا بلد باشی…تمام داستان های هزار و یک شب را برایت میخوانم ،تا یادت بماند شهرزاد قصه گو بودن خوب است اما فقط برای پادشاهی ک دروازه‌ی سرزمین دلش را ، فقط برای همین یک شهربانو گشوده باشد…و روزی حتما به تو خواهم گفت جان من مراقب دلت باش…دل اگر بشکند دل نخواهد شد تا وقتی آدمت پیدا نشده عاشق نشو دل عاشق بیمار می‌شود بیمار شوی پرستارت می‌شود؟تیمار شوی غمخوارت می‌شود؟و در آخر دخترکم یادت نرود که تو آزاد آفریده شدی تا آزادانه زندگی کنی تا بلند بخندی و موهات توی باد برقصن…تا خنده های از ته دلت ب دنیا یاد آوری کند ک یک دختر چقدر قوی و در عین حال زیبا و لطیف میتونه باشه..دخترم من هیچوقت به تو نخواهم گفت حواست باشد اشتباه نکنی اتفاقا اشتباه کن جان مادر زندگی کن حتی به غلط! تو حاصل دوازده سال عشق بین من و پدرتی دوازده سال عشقی ک جز احترام و محبت و صداقت چیزی به خودش ندیده…حرمت عشق ما را نگه دار ثمره عشق ما را سربلند کن…
خوشبحالت کاش منم یه روزی بتونم مهاجرت کنم حتی شده ترکیه

عزیزدلم انشالله ک حتما میتونی🥲

سلام دخترم… مامان جان نور چشمم  این و برا تو مینویسم …یک روز صدایت میزنم رها، تا بدانی دلت فقط باید برای خودت باشد..برای خودت شور بزند…روز دیگر نسترن و نرگس تا بدانی با یک گل هم بهار می‌شود…تا زمستان راه قلبت را پیدا نکند یک روز…گندم میخوانمت تا بدانی برکت خانه ایی و اگر بروی همه اشتیاق ما هم می‌رود .. یک روز سحر می‌شوی تا یاد بگیری پایان همه شب ها را در خودت بیابی نه در دستان دیگران …یک روز الهه و ضمن میخوانمت تا بدانی پرستیدنی هستی…یک روز خورشیدی و یک روز مهتاب.. نیمه شب. افسانه هستی و دست نیافتی… صبح هم عسل جان میخوانمت تا با شنیدن این اسم بدانی چقدر شیرینی …پاییز که شد صدا میزنمت باران و حتما میبرمت روی برگ های زرد و نارنجی که راه بروی برقصی و ذوق کنی از لحظه یه لحظه زنده بودن هایت …آنقدر میخوانمت بانو جان و خاتون جان که باور کنی دختر بودن چقدر شیرین است اگر دوست داشتن خودت را بیشتر از همه دنیا بلد باشی…تمام داستان های هزار و یک شب را برایت میخوانم ،تا یادت بماند شهرزاد قصه گو بودن خوب است اما فقط برای پادشاهی ک دروازه‌ی سرزمین دلش را ، فقط برای همین یک شهربانو گشوده باشد…و روزی حتما به تو خواهم گفت جان من مراقب دلت باش…دل اگر بشکند دل نخواهد شد تا وقتی آدمت پیدا نشده عاشق نشو دل عاشق بیمار می‌شود بیمار شوی پرستارت می‌شود؟تیمار شوی غمخوارت می‌شود؟و در آخر دخترکم یادت نرود که تو آزاد آفریده شدی تا آزادانه زندگی کنی تا بلند بخندی و موهات توی باد برقصن…تا خنده های از ته دلت ب دنیا یاد آوری کند ک یک دختر چقدر قوی و در عین حال زیبا و لطیف میتونه باشه..دخترم من هیچوقت به تو نخواهم گفت حواست باشد اشتباه نکنی اتفاقا اشتباه کن جان مادر زندگی کن حتی به غلط! تو حاصل دوازده سال عشق بین من و پدرتی دوازده سال عشقی ک جز احترام و محبت و صداقت چیزی به خودش ندیده…حرمت عشق ما را نگه دار ثمره عشق ما را سربلند کن…
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز