2737
2734
عنوان

از یکی از جاریهام متنفرم...زشته اگه تولد پسرم دعوتش نکنم

| مشاهده متن کامل بحث + 408 بازدید | 29 پست
ی جوری دعوت کن ک نیاد  مثلا بگو دوستاش اینا هستن اگ شمام دوس دارین بیاین نمشه؟😁

میاد هر کاری کنم مگه اینکه اصلا نگم بعد بگم چون مادر ش تازه فوت شده نگقتم

فکنم دعوت نکنی هم اصلا براش مهم نباشه بنظرم زیاد تورو جدی نگرفته حرصت گرفته ولی خب بعدش ایا !میتونی به برادر شوهرت توضیح بدی چرا تولد برادرزادش دعوتش نکردی هرچی باشه عموشه یا اگه اوناهم تولد بگیرن و دعوتت نکنن متونهی خودتو کنترل کنی ؟

ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



2742
ن فقط من همه ازش بدشون میاد

با چیزی که تعریف کردی فکنم گفتن نگفتنت برا اون فرقی نداره بس بفکر خودت باش ایا بعدا برات بد نمیشه یا اگه مقابله مثل کنه میتونی تحمل کنی همون کارو بکن 

من یعنی

ن بابا ب تو چکار دارم عزیز

میگم بعضی از جاری ها مخصوصا جاری تو

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  
2740
کار مادرشوهر و خواهر شوهرت هم اشتباهه تو مهمونی نه نوکرشون 😒😒😒

اره وای خب مادرش پیره   زشته اصلا ما ابن حرفارو  نداشتیم من خونه اونا کار میکردم اونا خونه من از وقتی این اومده ناراحتی پیش میاد

عزیزم 

همه اینایی که نوشتی تفاوت اخلاقی شماهاس

و اینکه خیلی حساس شده روی جاری

اینقدر ذهنت درگیرش کنی که واویلاس 

اگر دعوت نکنی بعدش کلی حرفای سمی تر باید جواب بدی 

دعوت کن اونم‌یکی عین بقیه یا میاد یا نمیاد 

حالا مثلا بین ۲۰ نفر 

یه نفرم چپ و چوله درمیاد 

در حد همون ادمی که بوده ازش توقع داشته باش 

شاید اصلا معاشرت بلد نیس 

بزار رو‌حساب نادانیش 

تو زندگیت بکن و خوش باش 

اها من ک اصلا حسابش نمیکنم جوابشم  نمیدم ولی حرفم میگیره چرا اون بخوره من بشورم

یبار حدی جلوش وایسا

جوابشو با سگ محلی بده

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  
اخه میدونی پسر دختره ۴۰ سالس  وقتی رفتیم خواستگاری مادرش گفت این  نباشه کی زیر گاومون &nbs ...

زندایی کوچیکه منم مثل جاری تو زیرگاو رو تمیزکردباورنمیکردشوهرگیرش بیاد وقتی رفتیم خاستگاریش وجلسات بعدی همیشه موقع سلام کردن خم میشد دست هممونو میبوسید(دست مادربزرگم،مامانم،خالم،و...)

همینکه عقدش کردیم واومدتوخونه داییم یه ادم دیگه شد،خداروهم بنده نبود،یادمه مامانم واسش ۶تا پشتی برد گفت مبارکت باشه زنداداش ایناروبچین توسالنت،اونم شونه هاسوداد بالا برگشت گفت هرکی اورده خودش بچینه.

اللّهُمَ صَلِّ عَلی‌مُحَمَّد وَ آلِ مُحمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687