بیشتر میگن.تونل اما من اصلا تونل ندیدم همه جا ابی روشن اسمونی بود و نسیم خنک فضای باز بود.هیچی دیگه نداشت یکدست بود.همه چی ابی.و صدای زمزمه مثل صدای اواز کلیسا تو اون مایه ها اما باز خیلی ملایمتر و گوشنوازتر.کسی رو هم ندیدم نه فرشته نه موجود دیگه این.چون سریع برگشتم.حدود سه دقیقه روح از بدنم جدا شده بود