خیلی خوبیم مث خواهریم
خب شما هم برین
دنیا دوروزه
تا کی کشمکش و دوری؟
عی بابا بگذرین هر چه بوده بینتون هم
دشمن که نیستین
خوب شکر خدا ولی زیاد رفت امدی نیستیم ما کلا.سالی یبار میریم سالی یبار میان
دوتا دارم خیلی خوبن .از گل کمتر ب من نگفتن منم احترام زیادی بهشون میزارم.هر دو از من کوچکترین.
خوبیم ولی کلا محل نمیدم زیاد چون خانوادگی اهل سواستفادن
ما چن بار رفتیم و خوب بودیم ولی شوهرش کینه ایه با اینک مقصر اونه.دیگه اخرش همسرم خودش عصبانی شد و قسم خورد ک دیگه نمیره خواهرشم هیچوقت ی زنگ نمیزنه حتی وقتی همسرم مریض شد بعد دیشب ۵دیقه اومده خونمون اونم با چه رویی نه خنده فلان ک مطمعنم مادرشوهرم مجبورش کرده بود شوهرم از خود بیخود شده بماند ک محل ندادم اصلا
شما میون داری میکردین
مشکل آقایون حل میشه
الان شما هم میرفتین بخاطر خودتون اول که الان حالتون چندان جالب نیست و ناراحتین دوم بخاطر بچه هاتون که قطعا در آینده با فامیل ارتباط دارن
با هم خوش باشین تا جایی که میتونین
چهارتا دارم
بارها تلاش کردم ارتباط رو خوب کنم
بارها هم از دیگران حرف شنیدم بابت این کارهام
فکر میکردم فایده داره
فکر میکردم با محبت خوب میشن
براشون تولد بگیر
تو کارهاشون دخالت نکن
عیدی بده
مهمونی بده
احترام بزار
اما هییییچ تغییری نشد و بدتر هم شدن
بزرگتر میشن کامل میشن شبیه مادرشون
بزرگشون۳۷ سالشه
کوچیکشون ۳۰
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
