تو مراسم خواستگاری پیراهن پوشیده بودم و بعد که دوتایی رفتیم تو اتاق حرف بزنیم دکمه دومی از بالا باز شده بود و آقای خواستگار هرچی تونسته بود خط سینه و سوتین منو دید زد و منم نفهمیدم که چرا این پسره اینقدر به سینه هام نگاه میکنه
بعد که اومدیم بیرون خواهرم بهم گفت دکمه ت باز شده
دلم میخواست پسره را خفه کنم